"اینترنت و شبکه های اجتماعی در بوته نقد: نسل حافظه کوتاه مدت "
@BMoghimi➖شما به شبکههای اجتماعی چه نگاهی دارید؟ این جریان بیوقفه مهارناشدنی، گزیدهگو، موجز، همیشه حاضر، که همه دارند استفاده میکنند، مخصوصا کسانی که در جامعه صاحبنظر هستند، را دارای چه اثری می بینید
⭕️ پاسخ:
از یک منظر میتواند یک پدیده
#مثبت باشد که همه با هم در
#ارتباط هستند و متخصصان و کارشناسان همگی در معرض نقد و تبادل نظر قرار دارند. اما بزرگترین مشکلی که دارد اینست که به «دارودسته احمقها» هم حق صحبت عمومی میدهد. قضاوت بی رحمانه ایست اما فکر کنید! همانهایی که قبلا فقط در قهوهخانهها بعد از دو سه لیوان نوشیدنی (...) صحبت میکردند و نمیتوانستند به جامعه آسیب بزنند؛ حالا به اندازه یک نویسنده «امکان اظهارنظر» دارند! در گذشته تلویزیون فیلم «احمق دهکده» را پخش میکرد و خب البته مردم هم باورش نمیکردند و مرعوبش نمیشدند. امـا متاسفانه امروز شبکههای اجتماعی «احمق دهکده» را حملکنندهء
#صلیب_واقعیت جلوه میدهند. تصفیه اطلاعات همینجا بغرنج میشود چرا که در این دایرهالمعارف هردو بازیگر متخصص و لافزن وزن یکسان دارند! حتی در شبکههای اجتماعی
#دارودسته_احمق_ها وزن بیشتری هم دارند. کافی است ببینید در شبکههای اجتماعی چه کسانی بیشتر تعقیبکننده (follower) دارند... این به جامعه آسیب میزند.
توضیح: قانون فالور بیشتر احمقها، همگانی نیست! لطفا خوددار باشید!
@Markagement➖ سرنوشت این
#نسل را که همه اطلاعاتش را از
#اینترنت میگیرد و همیشه در وب چرخ میزند، چگونه میبینید؟
⭕️ پاسخ:
با پیرشدن، حافظه آدمها بزرگتر میشود. من الان چیزهایی از کودکیام به یاد میآورم که قبلا به یاد نمیآوردم. حافظه هرچه پیرتر شود، بیشتر جان میگیرد. در حقیقت با تجربه های بیشتر زوایای جدیدی از حافظه و ذهن بروز و نمود پیدا می کنند. حتی کتابهای دوران تحصیل همواره در بزرگی به طرز عجیب و باور نکردنی آسان به نظر می رسند!... این یک حقیقت علمی ست که بشر از آن بسیار استفاده کرده ... تا عصر حاضر که متاسفانه
#دوران_تجربه رو به
#کاهندگی گذارده است
قبل از ادامه شما را ارجاع میدهم به کتاب
#ایزاک_آسیموف که جامعهای را تصویر میکرد که توسط کامپیوترها و
#گجتها فرمانروایی میشود، اما در اثر یک حادثه همه دستگاهها از کار میافتند و تمام سرویسهای امنیتی دنیا به دنبال آخرین آدمی هستند که جدول ضرب را از بر است!
این نسل هرچه میگذرد، کمتر و کمتر تجربه می کند... کمتر فوتبال بازی می کند، کمتر از بَر میکند و کمتر یاد میگیرد... چون عادت کرده با فشار یک دکمه همه چیز را به حافظه دستگاهها بسپرد یا از حافظه
#دستگاه اطلاعات مورد نظرش را بگیرد. این باعث نحیف شدن و
#آتروفی_حافظه جمعی و فردی و ضعف قدرت یادگیری انسان میشود.
اینطور نیست که بهمن مقیمی به عنوان یک مدرس دانشگاه چنین اعتقادی را به صورت فردی داشته باشد. بارها از همکاران دیگرم در دانشگاهها یا حتی مدیران ارشد در جلسات مختلف مشاوره شنیده ام که با این پدیده روبرو می شوند که مخاطبِ دانشجو یا کارمندانِ نسلهای اخیر بعد از 30 دقیقه یادشان نمیآید موضوع بحث چند دقیقه قبل چه بود. هر روز بیشتر با این پدیده مواجه می شویم که روندِ جلساتِ کاری و آموزشی به سهولت از چهارچوب خارج می شود و شرکت کنندگان از طریق و اسلوب کار غافل می شوند! این در حالی است که همهشان با کامپیوترهاشان دارند نُت برمیدارند و با موبایلها از تخته کلاس عکس میگیرند. من اسم اینها را گذاشتهام:
«
#نسل_حافظه_کوتاه_مدت » ...
در مقابل حافظههای کوتاهمدت هیچ راه روشنی وجود ندارد... یک
#فلج_ذهنی بر بعضی از ما حاکم شده و هر روز در حال تقویت است. به نظر می رسد تا با یک عقب گردِ دقیق و حساب شده: به
#تجربه و
#بازی و
#کتاب و ادبیات و حفظ شعر و
#مطالعه عمیق و
#کار واقعی و جلسات سختگیرانه و غیر پاورپوینتی (!) بازنگردیم؛ رشد ویروسی و سریع این بیماری ِ کاهندگی ِذهنی متوقف نخواهد شد...
#بهمن_مقیمی#عضو_هیات_علمی #مشاوره_مدیریت#سخنران_بین_المللی #فن_آوری_اطلاعات#Markagement@Markagement