خداوندا ! پاهایم سست است. رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور می کند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم میلرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازکتر است و از شمشیر بُرنده تر؛ اما یک امیدی به من نوید می دهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذارده ام و دورِ خانه ات چرخیده ام و در حرم اولیائت در بین الحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن ها و خزیدن ها و به حُرمت آن حریم ها، آنها را ببخشی.
▪️بخشی از وصیتنامه سردار شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی کانون مهدویت دانشگاه سمنان 13دیماه، سالگرد شهادت سرداردلها،
#حاج_قاسم_سلیمانی و همرزمان با وفایشان را تسلیت عرض مینماید.
خداوند متعال همهی ما را پیرو راه شهدا قرار دهد.(ان شاءالله...)
روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان
آشنایی با کانون :
zil.ink/mahdaviat_semuni