گرگ دارد میدرد ما را سگ چوپان کجاست دزد غارت کرد آبادی ما را، خان کجاست گشنه ها هر وعده حسرت میخورند ارباب ها! در میان سفره ی رنگینتان وجدان کجاست بیگناهان بر سر دارند پس آن عدل که روی منبر واعظان دم میزنند از آن کجاست هرکسی یک تکه از این خاک را بخشید و رفت سهم ما این گربه شد پس کشور شیران کجاست ترسم از روزیست که با ذره بین در نقشه ها ما بگردیم و نبیند چشممان ایران کجاست