کانال : 👑انجمن «سلطنتی » 👑شیر و خورشید ایران

#داستان
Канал
Логотип телеграм канала کانال : 👑انجمن «سلطنتی » 👑شیر و خورشید ایران
@LsluOnNParcham2500Продвигать
668
подписчиков
15,2 тыс.
фото
9,88 тыс.
видео
1,22 тыс.
ссылок
* کاخ ضحاک هنوز آباد است، تو به ویرانی این کاخ بکوش*
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تاریخ و فرهنگ غنی و پربار ایرانمان


اولین خواستگاه چنگ از زه کمان بوده ، وقتی که متوجه شدن اگر زه کشیده بشه صدا تولید می کنه.
حتی در وصف چنگ افسانه هایی گفتند ، افسانه چنگی در باد .(چنگ جادویی که بدون نوازنده و فقط با وزش باد نواخته میشده).
در گروه های موسیقی عیلامی ها آوار زنها و کودکان هم دیده میشد .
شعر و نت ترانه گکوله (به معنی خمره آب جو) در کتیبه ها ثبت شده و توسط آهنگ ساز معاصر باز سازی شده.

#تمدن_عیلام #هخامنشیان #تخت_جمشید #کوروش_بزرگ #اهرام_مصر #داستان_کوتاه #تاریخ_باستان

.
به مناسبت #جشن_مهرگان داستان ضحاک رو باهم مرور کنیم
به روایت #فردوسی،
۱۶ مهر روز کشته شدن ضحاک است


ضحاک عرب است ولی بر ایران ‌زمین سلطه‌دارد ، چه رویای عجیبی است این کابوس فردوسی .
شیطان در هیأت یک آشپز به‌ استخدام دربار در‌می‌آید و برای نخستین‌بار به ضحاک گوشت می‌خوراند .
طعم پرندگان بریان به ‌مذاق ضحاک خوش ‌می‌آید و تصمیم به تشویق آشپز جدید می‌گیرد .
ضحاک ، آشپز را به‌حضور ‌می‌طلبد و از او تمجید می‌کند و به‌او می‌گوید چه دستمزدی برای این غذای لذیذ طلب‌می‌کند ، آشپز که همان شیطان است می‌گوید بوسه بر شانه‌های شاه بهترین پاداش برای من است .
شاه از این تملق خوشش ‌می‌آید و اجازه بوسه می‌دهد !
روز بعد شانه‌های شاه زخم‌ می‌شود و پس از مدتی ‌زخم‌ها باز می‌شوند و دو مار سیاه از زخم‌ها بیرون‌می‌آیند ، مارها تمایل‌دارند از گوش‌های ضحاک به‌داخل روند و مغز سر او را بخورند !
شیطان اینبار به هیأت حکیم ظاهر‌ می‌شود و می‌گوید تنها ‌‌راه بقای شاه این ‌است که هر‌ روز دو‌ جوان را قربانی‌کند و مغز سر آنان را به‌ مارها بدهد تا سیر شوند و اشتهایی برای خوردن مغز شاه نداشته‌باشند !
هر‌ روز دو پسر جوان ایرانی به قید قرعه دستگیر ‌می‌شوند و به آشپزخانه دربار آورده‌ می‌شوند ، ظاهرا عدالت برقرار است و به‌کسی ظلم‌نمی‌شود .
ولی روزانه مغز سر دو‌ جوان ، غذای مارها می شود ، باشد که مغز شاه سالم ‌بماند .
قیمت مغز شاه سالانه بیش از هفتصد‌ مغز جوان است!
هیچکس جرأت مقاومت ندارد و ایرانیان کماکان دچار این گفتمان هستند که :
بگذار همسایه فریاد بزند ، چرا من ؟؟
و خشنودی هر خانواده ایرانی این‌است که امروز نوبت جوان آن‌ها نشده‌است
به اصطلاح از ستون ‌به ‌ستون فرج است!

«ارمایل» و «گرمایل» که اداره‌کننده آشپزخانه دربار هستند تصمیم‌ به‌ اقدام می‌گیرند ،
البته نه اقدامی رادیکال بلکه اقدامی میان‌دارانه

آن‌ها فکر می‌کنند که اگر هر روز یک ‌جوان را قربانی‌کنند و مغز سر آن ‌جوان را با مغز سر یک‌ گوسفند مخلوط ‌کنند ، مارها تغییر طعم مغز را متوجه نمی‌شوند و با ‌این‌حساب آن‌ها می‌توانند در طول یک سال ، سیصد و شصت و پنج جوان را نجات‌دهند!

نکته #جالب #حکایت اینجاست که مارها «مغز» می‌خواهند ، مغز !
نه قلب ، نه جگر ، نه ران ، نه دست ، فقط مغز!

هرکس که مغز ندارد خوش‌بگذراند ، مارها فقط مغز طلب‌می‌کنند .

اقدام میان دارانه دو آشپز جواب ‌می‌دهد ! مارها طعم مغز مخلوط را تشخیص‌ نمی‌دهند و هر روز از دو ‌جوان که به آشپزخانه سلطنتی سپرده‌ می‌شوند یکی آزاد می‌شود !
ارمایل و گرمایل خشنودند که در‌سال ۳۶۵ نفر را نجات داده‌اند ،
در این کارشان نیمه پر لیوان را می‌بینند

ارمایل و گرمایل هر روز یک جوان را آزاد‌ می‌کنند و به‌او می‌گویند سر ‌به‌ بیابان بگذارد و در شهرها آفتابی‌ نشود که اگر معلوم ‌شود او از آشپزخانه حکومتی گریخته ، هم او خوراک مارها می‌شود و هم سر ارمایل و گرمایل...

« #کاوه_آهنگر » آهنگر بود
و سه‌ جوانش خوراک مارهای حکومتی شده‌بودند ،
کاوه رادیکال بود ، اگر ارمایل و گرمایل هم سه‌جوان داده بودند شاید رادیکال شده بودند .

#ضحاک_مار‌‌دوش تصمیم‌ می‌گیرد
از رعایا نامه‌ای بگیرد مبنی ‌بر این‌که سلطانی دادگر است !!!

رعایا اطاعت ‌می‌کنند و به‌ صف می‌ایستند تا طوماری را امضا‌کنند به‌نفع دادگری #ضحاک !!!

در صف می‌ایستند و امضاء می‌کنند ، در صف می‌ایستند و ....

تا نوبت به کاوه می‌رسد ،
او امضا‌ نمی‌کند،
طومار را پاره‌می‌کند ،
و فریاد‌ می‌زند که تو دادگری ؟؟؟!!!
تو بیدادگری...
کاوه نمی‌ترسد!
فریاد کاوه ، ضحاک و درباریان را وحشت‌زده می‌کند
و این فریاد دلیرانه شمارش معکوس سقوط ضحاک است.
کاوه آهنگر پیشبند چرمی که هنگام کار بر تن می‌پوشید را بر سر نیزه میکند
و این پرچم نماد قیامش میشود،
#درفش_کاویانی.
با پیوستن جوانان آزاد شده از مسلخ ضحاک به کاوه آهنگر ،
قیام علیه ضحاک آغاز می‌شود...
و سرانجام ضحاک بدست #فریدون اسیر میشود
 در شاهنامه آمده است که هنگامی که فریدون می خواهد ضحاک را بکشد،
سروش(پیک آسمانی) پدیدار می شود
و با گفتن رازی در گوش فریدون،
از او می خواست که دست از کشتن ضحاک بکشد:

«همان گه بیامد خجسته سروش به چربی یکی راز گفتش به گوش؛
که این بسته را تا دماوند کوه، ببر همچنین تازیان بی گروه
مبر جز کسی را که نگزیردت. به هنگام سختی به بر گیردت.
بیاورد ضحاک را چون نوند. به کوه دماوند کردش ببند.»

سروش می گوید که زمان کشته شدن ضحاک فرار نرسیده است و سرنوشت او در این زمان نیست.
فریدون نیز ضحاک را به کوه دماوند می برد و در آنجا به بند می کشد.
تا وقتی که زمان آن فرار رسد و به دست گرشاسب کشته شود
#داستان #شاهنامه #اندیشه
#جشن #مهرگان خجسته باد

┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌💚🤍♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─
۷ اکتبر #روز_آثار_ادبی_ترسناک یا #روز_ادبیات_سیاه است. این روز به یاد ادگار آلن‌پو، نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی و خالق داستان‌های کوتاه رمزآلود و ترسناک است که در ۷ اکتبر ۱۸۴۹ از دنیا رفت. بسیاری او را پایه‌گذار #داستان_کارآگاهی می‌دانند
●آغاز کمپین "داستان ما یکیست" از سوی جامعه‌ی جهانی بهائی
¤امروز، ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، جامعه‌ی جهانی بهائی با صدور یک بیانیه از شروع کمپینی تحت عنوان #داستان_ما_یکیست، در گرامیداشت ۱۰ زن بهائی اعدام شده در ۴۰ سال پیش و "تلاش دیرینه‌ی زنان ایرانی از هر عقیده و پیشینه‌ای برای تحقق برابری جنسیتی از دهه‌های گذشته تا امروز" خبر داد. بر اساس این فراخوان عمومی، از همگان خواسته شده تا از طریق ساخت آهنگ، ویدیو و دیگر آثار هنری به این کمپین بپیوندند.

¤این کمپین "در ماه خرداد آغاز می‌شود و برای یک سال ادامه دارد."

¤ در چنین ایامی که زنان ایرانی جهت بدست آوردن حقوق زائل شده‌ی خود در حال مبارزه هستند، همراهی با این کمپین برای همگی ما، صرف نظر از هر اعتقادی، یاداور این مهم است که "داستان ما یکیست"، از یکدیگر جدا نیستیم و هدف همگی ما دستیابی به ارزش‌هایی مشترک چون عدالت و برابری است...


#آئین_بهائیت
#برابری_جنسیتی
#ایران_آباد_و_آزاد


┄┅┄┅┄ ❥❥ ┄┅┄┅┄
هر آن که گذشت از رهِ مردمی🌿

ز دیوان شِمرُ مَشمُر از آدمی🌿

جهان یادگار است و ما رفتنی🍁

به مردم نماند به جز مردمی🍁

به گیتی بِه از مردمی کار نیست
بدین با تو دانش به پیکار نیست
زدارنده بر جانِ آن کس درود🍁

که از مردمی باشدش تار و پود🍁

#مردمی_وجوانمردی

از نظر فردوسی «مردمی» بودن ـ یعنی متصل بودن به صفات عالیه انسانی ـ از شرایط لازم آدمیت است که بدون آن، آدمی، به مرتبه «#دیوان» تنزل می‌یابد.

#داستان_اکوان_دیو🧟‍♂🧞‍♀

#پرچم_شیرو_خورشید_ایران