👈منظور از بیداد
#سوء_مدیریت چیست؟
👉بخش #۱
#اختصاصی_کانال@LoversofIRANچرا سوء
#مدیریت در کشور ما بیداد میکند؟
⬅️ تقریبا ده سال پیش، دوره ی کارشناسی ارشد، استادی داشتیم درس خوانده ی آمریکا که جوانی اش در آغاز انقلاب ایران بود
و از رخدادهای سالهای آغازین انقلاب خاطراتی تلخ داشت. یکی از آن خاطره ها که تصویرش هرچه می گذرد از ذهنم نه تنها پاک نمیشود بلکه پررنگ
و پررنگتر می شود
و گویی معنایش برایم روشنتر میگردد، خاطره وی از شرایط سازمان
#برنامه_و_بودجه در آغاز انقلاب بود (این سازمان در سال ۱۳۲۷ بنا شده بود
و مجموعه ای از خبرگان حوزه مدیریت در ایران را گرد هم آورده بود که در
برنامه ریزی های کلان کشور دخالت داشتند).
استاد با غمی پایان نیافتنی میگفت:
در آغاز انقلاب، با دگرگونی شرایط سیاسی
و اجتماعی جامعه
و تحت فشار قرار گرفتن کسانیکه در نظام
#پهلوی پست
و جایگاه بالایی داشتند، تقریبا همه این نیروها یا خود بسرعت از کشور کوچ کردند
و یا قلع
و قمع سیاسی شدند!
و سازمان
برنامه و بودجه به یکباره از مغزهایی تهی شد که برای پرورش شان نه تنها چند دهه زمان صرف شده بود بلکه هزینه
و بودجه دولتی (برای فرستادنشان به خارج از کشور برای تحصیل یا استخدام استادان خارجی در دانشکده های
#اقتصاد و #مدیریت داخل ایران برای آموزش به نسل جوان ایران)
و نیز شرایطی که امکان تجربه اندوزی عملی آنها را فراهم میکرد، در اختیارشان گذاشته شده بود
و حالا ایران از همگی آنها تهی شده بود، یکباره؛ بدون جایگزینهای شایسته
و کاربلد!!!
چندسال پیش که سخنان این استاد را شنیدم، جز حس از دست دادن شماری از مغزهای کشور؛ تصویر واضحتری در ذهنم نبود. اما امروز با روشدن آثار مخرب
و هولناک ناشی از دسته گلهای
#سوء_مدیریت ۴ دهه پس از
#انقلاب_ایران، براستی یک نمای آشکار
و شفاف در برابر دیدگانم آمده است از آنچه ایشان تصویر کرده بود:
نمایی از تخریب سرمایه های سرزمینی، طبیعی
و انسانی یک سرزمین براحتی با تصمیم هایی چنان جاهلانه که دانش آموزان دبیرستانی را هم به تعجب وامیدارد، چه رسد به اهل فن
و خبرگان!
خبر ده ها "سد" کارشناسی نشده
و نادرست برروی رودها
و رودخانه های کشور بگیرید که سبب بحرانهای زیست محیطی شده است
و امروز یا باید تخریب شوند تا شرشان از سر زیست بوم این کشور کنده شود(مانند سد
#گتوند)
و یا باید بی استفاده رها شوند(مانند سدهای روی رودهایی که قبلا سرریز میشد به دریاچه
#ارومیه)
و آینه دق از دست دادن
بودجه و سرمایه کشور باشند؛ تا انواع کارخانجاتی که بدون امکان سنجی، آمایش سرزمینی
و توجه به نیازها
و توانایی های بومی هر منطقه، جایگذاری شده اند
و امروز به عوامل تخریبی زیست بوم برخی مناطق ایران تبدیل شده اند؛ تا تخریب بدون جایگزین جنگلها
و تراشیدن بی خردانه ی کوهها برای تخلیه کانیها
و نابودی خاک
و فرسایشهای بزرگ سرزمینی؛ تا
#سوء_مدیریت کنترل بحرانهای گوناگون طبیعی در کشورمان(سیل، زلزله، آتش سوزی) تا سوء مدیریت در توسعه صنعت
و تکنولوژی
و انتقال نادرست مدرنیته لجام گسیخته بدون توجه به توسعه پایدار کشور
و دردناکترین اش هم پدیده
#فرار_مغزها که در جهان جزو پرچم دارانش هستیم. مغزهایی که بزرگترین سد برای بکارگیری شان همان مدیران ناتوان
و نادرستی هستند که در فرایندی غیرکارآمد
و نادانشی، سالهاست سکان دار سازمانها
و نهادهای گوناگون کشورند
و اجازه رشد
و شکوفایی اندیشه های نو
و چرخش گردونه ی زایش مدیران جدید، کارا
و شایسته را نمیدهند
و این دور باطل همچنان ادامه دارد.
ایجاد مدیران خبره، کاربلد، کارآمد
و نوآور تنها در چرخه
و فرایند سرشتین(طبیعی)
و درپی شایسته سالاری ست که رخ میدهد
و جامعه ای که مدیران خبره ی سازمانهایش اندک باشند (در این زمانه ای که شخصیت
و جایگاه انسان مدرن از رابطه ی او با سازمانهای گوناگون تعریف میشود)، سرمایه های مالی
و انسانی
و طبیعی اش به فنا میرود؛ زیرا این مدیران ارشد هستند که شالوده
و شیرازه هر سازمان اند
و تفکر
و نگرش آنها ساری
و جاری در دیگر ارکان سازمانهاست. جامعه مدرن هم چیزی نیست جز کنشهای پیوسته
و مستمر انسانها با سازمانها؛
و سازمانها با همدیگر؛ پس همان مدیران ارشدند که با سازمانهایشان تشکل
و ساختار یک جامعه را رو به بهبود
و پیشرفت میبرند یا رو به پسرفت
و عقب ماندگی.
(ادامه این نوشته در پیام بعدی)
@LoversofIRAN(درباره واژه "سوء مدیریت" که ریشه عربی دارد، برای این از برابر
#پارسی استفاده نکردم، چون در دانش مدیریت این واژه کاملا جاافتاده (بخوبی بیان کننده گستره ی بزرگی از نابلدی
و کژی در کارکرد مدیران ناشایست است)
و فعلا برابر مناسب
و گویایی برای آن نیافتم؛ اما حتما میتوان واژه مناسبی برایش یافت.)
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA