کتابخانه مجازی

#ژان_پل_سارتر
Канал
Логотип телеграм канала کتابخانه مجازی
@Ketabkhaneh2015Продвигать
53,37 тыс.
подписчиков
5,45 тыс.
фото
83
видео
2,09 тыс.
ссылок
آدرس اينستاگرام: Https://instagram.com/ketabkhaneh20155 نرخ تبليغ در كانال https://telegram.me/joinchat/BVL6fD9kc0hb876VhARhXQ کد شامد: http://shamad.saramad.ir/_layouts/Sh
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
📖 #سخن_بزرگان

ﻣﻮﺭﭼﮕﺎﻥ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی‌زنند،
ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺩﺍﻧﻪ ﺟﻤﻊ می‌کنند.
ﺯﻧﺒﻮﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی‌زنند،
ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺧﺎﻧﻪ می‌سازند.
ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی‌زنند،
ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺑﻪ ﺳﻔﺮ می‌روند.

ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺏ حرف می‌زنند...
ﺗﻨﻬﺎ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺟﻤﻊ می‌کنند.
ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻨﺎ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ
ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺳﻔﺮ می‌کنند.
براستی ﮐﻪ ﺁﺩﻣﯽ
ﺗﻨﻬﺎ‌ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﺖ...!

#ژان_پل_سارتر
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
@ketabkhaneh2015
گاهی باید به دور خود یک دیوار تنهایی کشید،
نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی،
بلکه ببینی چه کسی برای دیدنت دیوار را خراب می‌کند.

📖 #دست_‌های_آلوده
#ژان_پل_سارتر
📚 @ketabkhaneh2015
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
افراد به اندازه کمبودهایشان دیگران را آزار می دهند.

#ژان_پل_سارتر
@ketabkhaneh2015
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
#مرده_های_بی_کفن_و_دفن
#ژان_پل_سارتر
#آذر_صدیق

نمایشنامه «مرده‌های بی کفن و دفن» داستان گروهی از پارتیزان‌های فرانسوی در جنگ جهانی دوم را روایت می‌کند که در پی یک عملیات توسط پلیس دستگیر شده و مورد شکنجه و بازجویی قرار می‌گیرند تا سرکرده خود را به اصطلاح «لو» بدهند، اما آن‌ها با تحمل شکنجه‌های سخت، اعتراف نمی‌کنند، چرا که اعتقاد دارند اگر کلامی از رییس و سرکرده خود بگویند، دچار شکستی با حقارت و خواری شده‌اند.
@ketabkhaneh2015
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
عادلانه نیست که یک دقیقه،
برای گند زدنِ تمام یک زندگی کافی باشد...

#مرده_های_بی_کفن_و_دفن
#ژان_پل_سارتر
#قاسم_صنعوی
@ketabkhaneh2015
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
📖 #سخن_بزرگان

گاهی باید به دورِ خود،
یک دیوارِ تنهایی کشید ...

نه برای اینکه دیگران را
از خودت دور کنی

بلکه ببینی چه کسی برای دیدنت،
دیوار را خراب می‌کند.

#ژان_پل_سارتر
📚 @ketabkhaneh2015
Forwarded from دستیار
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
📚🤔
انسان موجود ناتوان و درمانده ئي ست!
بارهاي گران را تحمل مي کند اما ناگهان در برابر يک ضربه ي روحي از پاي در مي آيد.
ناپلئون در برابر سيل نيروي دشمن چون کوهي مي ايستاد اما وقتي در کاخ فونتن بلو ؛ شمشيرش را به زني تسليم کرد استقامت و پايداريش در هم شکست.

"#فاجعه_ي_بزرگ"
"#ژان_پل_سارتر"
@ketabkhaneh2015
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
Forwarded from TeIegram
#مگس_هل
#ژان_پل_سارتر

مگس‌ها (به فرانسوی: Les Mouches) نام #نمایشنامه‌ای است از نویسنده و #فیلسوف_فرانسوی، ژان پل سارتر. این نمایشنامه درامی است که در سه پرده روایت می‌شود و در سال ۱۹۴۳ نوشته شده است.
شخصیت‌های این نمایشنامه را اساطیر و #خدایان_روم_باستان، از جمله ژوپیتر، اورستس، آیگیستوس و... تشکیل می‌دهند و داستان، حول ماجرای برخورد این شخصیت‌ها در #دوران_کلاسیک شکل می‌گیرد.
Forwarded from کتابخانه کوچک ما
@little_library
#يك_كتاب_يك_نويسنده📗📇
#تهوع
#ژان_پل_سارتر
تهوع راجع به مردی سی ساله به نام «آنتوان روکانتن»، مورخ افسرده و گوشه‌گیری است که به این باور می‌رسد که اشیاء بی‌جان و موقعیت‌های مختلف، بر تعریف او از خود و آزادی عقلانی و روحی‌اش لطمه می‌زنند و این ناتوانی، او را دچار تهوع می‌کند.
شخصیت اصلی داستان
آنتوان روکانتن شخصیت اصلی رمان او یک ماجراجوی قدیمی است که به مدت سه سال در بویل زندگی کرده.انتوان رابطه ای با خانواده اش برقرار نمیکند و هیچ دوستی نیز ندارد.او یک انزواطلب است و اغلب دوست دارد به مکالمات دیگر افراد گوش بدهد و اقدامات آنها را بررسی کند.انتوان همچنین نشانه هایی از خستگی و فرسودگی را به نمایش می گذارد و با عدم علاقه به تعامل با مردم مواجه است.رابطه ی او با فرانسوا عمدتا طبیعی می باشد.برای او تبادل کلمات دشوار است.اما او بسیاری از وقتش را صرف نوشتن یک کتاب درباره ی یک سیاستمدار فرانسوی در قرن هجده میکند.
درخواست مهربان يار بيداد
ارسال pdfاز مهربان همراه فروغي فر💐
pdf
👇👇👇
@librery

📚📚 #يك_كتاب_يك_نويسنده


📚 #شيطان_و_خدا

🖊نویسنده #ژان_پل_سارتر

شیطان و خدا نام یک کتاب ادبی است که توسط ژان پل سارتر، نویسندهٔ اهل فرانسه نوشته شده‌است. این کتاب یکی از آثار ادبی برجستهٔ جهان است.
موضوع این نمایشنامه سرگذشت مردیست که می‌خواهد آزادانه اول «بدی» را و سپس «خوبی» را تجربه کند. پس نخست شیطان و سپس خدا را سرمشق خود قرار می‌دهد. اما بیهودگی این انتخاب را درمییابد؛ زیرا کاری عبث است که در انزواء و به دور از جامعه صورت می‌گیرد. صحنه وقایع در آلمان دوره رنسانس میابشد در آن زمان که زمین‌داران با زمین‌داران و روستائیان با زمین‌داران می‌جنگند. گوتس، سردار جنگ، که فرزند حرام‌زاده مادری از طبقه اشراف و پدری از طبقه دهقان است، نخست تصمیم گرفته است که بدی کند؛ دست به غارت می‌زند و می‌جنگد و به یارانش خیانت می‌کند؛ ولی سرانجام بدی به نظرش یکنواخت می‌آید و از اینکه همواره باید رذالتهای تازه‌ای ابداع کند خسته می‌شود. در رویارویی با کشیشی که هاینریش نام داشت تصمیم می‌گیرد که از این پس خوبی کند و مرد مقدسی شود. اما انگیزه او عشق به بشر نمی‌باشد، بلکه میل رسیدن به جایگاه است...

pdf
👇👇👇