#رمانكتاب رمان
#تستس که دختری زیبا و معصوم است در پی اصرار مادر برای رفتن به دیدار خانوادۀ ثروتمند دوربرویل، که گمان می شود خویشاوندان واقعی آنان هستند، به شهر میرود. در آنجا با الک آشنا شده و پس از آنکه توسط او مورد تجاوز قرار می گیرد و باردار می شود به دهکدۀ خود باز می گردد. فرزند
تس در حین تولد میمیرد و او به زندگی سخت گذشته باز می گردد. در همان هنگام او و کلر عاشق یکدیگر می شوند و
تس پس از آشفتگیها و درگیریهای ذهنی فراوان، سرانجام در شب ازدواجشان گذشته و آنچه را که بر سر اومده را برای کلر تعریف می کند. به دنبال آن کلر که دچار دوگانگی شده است به نوعی او را از خود می راند و
تس که تنها مانده است روزگار خود را با کار و نوشتن نامه برای کلر می گذراند. چندی بعد دوباره سرو کلۀ الک پیدا می شود و پشیمانی خود را از آنچه که کرده بیان می کند و از
تس تقاضا دارد که همراه او برود و از این پس زندگی خوبی داشته باشد. ....
@ketabkhaneh2015https://instagram.com/p/BL0QK64AIKl/