من بخشی از ان آتشم که فولاد را ذوب می کنم. من قطره ای از بارانم که دریایی را به وجود میآورم. من آن باد ملایم شمالیم آن بادی که همراه است با آتش و خشم و برف استثمار میهنم را آب خواهم کرد.
من آن خاکستر داغم که بعد از هزاران بار آب ریختن رویش، دوباره شعلهور خواهم شد و دوباره فصل کار و کوشش میآید و من آهنگ زندگی را سر خواهم داد و شروع خواهم کرد.