#همیشه در اتاق از صحنه ها و عکس هایی که بچه های کوچک را سر می بریدند و میکشتند صحبت می کرد و این
#صحنه ها برایش خیلی دلخراش بود.
یک روز سعید یک
#عکسی را دید که
#مادر سوری شهید شده بود و بچه شیرخواره اش در کنارش بود با دیدن این صحنه, سعید
#نیمساعت فقط گریه می کرد چون خودش هم بچه
#شیرخواره داشت و چندین روز فکرش در گیر این موضوع بود و همین صحنه ها و عکس ها به سعید انگیزه داد و باعث شد که به سوریه برود تا به مظلومان سوریه کمک کند.
#ش👈7⃣🩸🕯🍂🕯🩸🍂🖤🕯🍃🥀🍂🖤🍃🖤🩸🩸🍂🕯🍂🕯🍂🕯🩸