یک روز #محمدرضا پیش من آمد و گفت: «میآییبریمبهشت؟!» منظورش فعالیت در راستای کشف ابدان مطهر شهدای برجای مانده در مناطق جنگی بود.
چرا که #سردار باقرزاده، فرمانده کمیته جستوجوی مفقودین، مسئولیت تفحص در محور ایلام را به ایشان داده بود. بنده نیز جانشین ایشان شدم.
به #اتفاق سردار باقرزاده و شهید رسولی به منطقه رفتیم تا قرارگاه عملیاتی آن محور را تشکیل دهیم. پس از انجام اقدامات اولیه، بنا شد که بنده و آقای رسولی در منطقه مستقر شویم و سردار به تهران برگردد.
#ما در آن وقت مبلغ یکصد هزار تومان بهعنوان تنخواه دریافت کردیم. حدود یک هفته بعد که سردار باقرزاده برای بررسی اقدامات انجام شده به منطقه بازگشت، متوجه شد که در طول این یک هفته فقط حدود ده هزار تومان از این مبلغ هزینه شده و مابقی باقی مانده است. خوب طبیعتا در این مدت حدود ۷۰ هزار تومان از این پول باید خرج میشد و وقتی سردار متوجه این موضوع شد بسیار متعجب شد.
#وقتی علت باقی ماندن آن مبلغ را جویا شد، شهید رسولی در پاسخ گفت: «این پول بیتالمال است و ما در استفاده از آن باید خیلی دقت و صرفه جویی کنیم.»