"
عدالت آبی
و توسعه"
@WaterDiplomacy⭕️خلاصه یادداشت: در سطح عمومی این سوال مطرح است که برای مثال چرا از
#غیزانیه #خوزستان ده ها خط
#لوله_نفت،روزانه حدود 500هزار بشکه نفت را خارج می کنند؛ اما در مقابل،همزمان مردم این منطقه از داشتن یک خط
#لوله_آب محرومند؟
✅ حال که در
دهه منتسب به
#دهه_عدالت_و_پیشرفت قرار داریم سوالی که مطرح است این است که شاخصها
و معیارهای "
عدالت آبی" چیست؟ بصورت کلان تر، شاخصها
و معیارهای "
عدالت زیست محیطی" چیست؟
✅ در سطح عمومی این سوال مطرح است که برای مثال چرا از
#غیزانیه #خوزستان ده ها خط
#لوله_نفت،روزانه حدود 500هزار بشکه نفت را خارج می کنند اما در مقابل همزمان یک خط
#لوله_آب برای مردم این منطقه اجرا نشده است؟
و ده ها مثال دیگر ازنقاط مختلف کشور که در اینجا نمی توان به همه آنها اشاره کرد.
✅ پاسخ ریشه ای این سوال را باید در رویکردهای فکری ومکتب سیاستگذاری حاکم بر سیاستگذاران بخصوص در حوزه تخصصی آب ومحیط زیست جستجو کرد که بین دو هدف «
عدالت»
و «توسعه» کدام یک تقدم
و کدام یک تأخر دارند؟ برای نیل به کدام یک می توان تقریباً از دیگری چشم پوشید؟
✅ پاسخ
#تکنوکرات ها بصورت عام
و #هیدروکرات ها بصورت خاص،به این سوال مشخص است
و آنها سالهاست که تکلیف خود رابا این سوال کلیدی مشخص کرده اند: «توسعه» مقدم بر همه چیز از جمله «
عدالت»
و در مراحل بعدی «محیط زیست» است. از نگاه آنها، فداشدن محیط زیست برای نیل به توسعه امری اجتناب ناپذیراست.
✅ آنها حتی طرفداران محیط زیستی را دشمنان
و مخالفان توسعه می دانند (در اینجا مجالی برای نقد حرکت ها
و جنبش های محیط زیستی در ایران نیست). بر این اساس، آنها فدا شدن
عدالت و عدالت اجتماعی را برای نیل به توسعه امری اجتناب ناپذیر می دانند.
✅ از نگاه این گروه، طرحهای کلان آبی از جمله طرح های کلان انتقال آب بین حوضه ای از حوضه های پر آب کشور (برای مثال حوضه آبریز کارون
و ...) برای صنعتی کردن! جامعه
و نیل به توسعه
و توسعه یافتگی دربرخی مناطق دیگر، حتی به قیمت آنکه بسیاری از شهرها
و روستاهای «مبدأ» از نعمت ابتدایی آب شرب برخوردار نباشند؛ امری طبیعی
و ضروری است. زیرا در این نگاه
و رویکرد سیاستگذاری، آنچه که الویت مطلق دارد بحث
#توسعه است. براین اساس، فدا شدن
#عدالت و یا محیط زیست
و ... برای نیل به توسعه اجتناب ناپذیر
و طبیعی است.
✅ با این رویکرد،سیاستگذاران نئولیبرال
و #هیدروکرات برای مثال
و یک نمونه، خواهان
و پیگیر تصویب
و برداشت 4میلیارددلار از صندوق توسعه ملی برای انتقال آب از دریای عمان به مشهد برای تأمین آب کارخانه های فولاد
و پتروشیمی (به بهانه تأمین آب شرب مشهد ) هستند (که هزینه واقعی 130هزار میلیارد تومان برآورد شده است) تا آب را از عمان به کارخانه های فولاد
و پتروشیمی در دشت های بشدت بحرانی کشور برسانند
و جامعه را صنعتی
و بعد توسعه یافته کنند؛ اما برای تأمین آب شرب مناطق مختلف کشور از جمله
#غیزانیه و روستاهای
#خوزستان و سایر مناطق کشور بهانه کسری بودجه را مطرح می کنند!
✅ بدون شک،این موارد تنها چند مثال ابتدایی
و ساده در خصوص سوالات، ابهامات
و خطاهای کلان سیاستگذاری آبی
و محیط زیستی با پروژه های عظیم دهها «میلیارد دلاری»است که جامعه سیاستگذاری ظاهراً چندان مایل نیست کسی نه آنها را مطرح کند ونه به این حیطه ها ورود پیدا کند.
و با کمال تأسف جامعه علمی
و نخبگانی
و فعالان دلسوز این حوزه نیز از آن غفلت جدی کرده اند. اما پاسخ ریشه ای به این سوالات
و خطاها را باید در رویکردهای سیاستگذاری
و تقدم
و تأخر مبانی همچون «
عدالت»، «توسعه»
و ... جستجو کرد.
✅ حال سوال این است که در ساختار حکمرانی حکومتی که
#عدل را یکی از اصول پنج گانه دین
و شریعت معرفی می کند، جایگاه
#عدالت در «سیاستگذاری های کلان آب
و محیط زیست» چیست؟
✅ نظام
و ساختار حکمرانی ای که هنوز نتوانسته است شاخص ها
و معیارهای
#عدالت_آبی و محیط زیستی را تئوریزه کند؛ پس از ده ها سال از اجرای طرح های به اصطلاح توسعه (
#توهم_توسعه)، باید تبعات اجتماعی، سیاسی
و امنیتی این طرح ها را در کف خیابانها
و با افزایش مناقشات
و درگیری های اجتماعی بر سر آب در نقاط مختلف کشور جمع کند.
زیرادرنظام فکری حکمرانان
و سیاستگذاران آب
و محیط زیست کشور،
#عدالت نه تنها هیچ جایگاهی ندارد؛ بلکه توسعه (
#توهم_توسعه) بدون شک بر
#عدالت و بعد از آن حفظ محیط زیست، به عنوان حق عامه، مقدم
و برتر بوده است.
✅ به بیان ساده آنکه، در نظام فکری حکمرانان
و سیاستگذاران آبی کشور،
عدالت نه تنها هیچ جایگاهی ندارد بلکه شاخص های آن نیزتعریف نشده است.
و بدون شک، در این مشکل، سهم
و نقش دانشگاهیان
و نخبگان اگر بیشتر از سیاستگذاران نباشد کمتر نیست.
#حجت_میان_آبادی#عدالت_آبی #عدالت #غیزانیه #خوزستان #سیستان_و_بلوچستان #سیاستگذاری #توهم_توسعه #هیدروکرات@WaterDiplomacy