#برگی_از_تاریخ ❗️آنچه که در حمله خونین آقامحمدخان قاجار به تفلیس رخ داد
ایراس - «آقامحمدشاه قاجار عنان اسب به سوی تفلیس بگردانید و تمامت لشكر
از قفای او راه برداشتند. پس
از کنار پناه آباد به عزم تسخير تفلیس کوچ داد و در منزل قراچای بنه آغروق را گذاشته، حاجی ابراهیم خان اعتمادالدوله را امر به توقف فرمود و
از آنجا به ارکلی خان والی گرجستان منشوری نوشت که ما ملتمس ابراهیم خلیل خان را مقبول داشتیم و او را روزی چند مهلت نهادیم و اینک با لشکری که عدد رمل و شمار نمل دارد به اراضی تفلیس خواهیم شد، چون این مملکت
از عهدشاه اسماعیل صفوی تا آغاز دولت ما، در شمار ممالک ایران بوده، باید
از شریعت عقل بیرون نشوی و به حضرت ما پیوندی. ارکلی خان گردن
از فرمان پیچیده به حصانت برج و باره پرداخت و
از شهر تفلیس با لشکری ساخته پذیره جنگ را بیرون تاخت.
بعد
از تلافی فریقین جنگی صعب پیوسته شد. مردان کارزار به آویختن و خون ریختن درهم افتادند و این هنگام بادی بر مراد لشکر شهریار وزیدن گرفت و قبایل گرجیه و ارامنه را به زحمت انداخت، چنانکه مجال درنگ نیافته پشت با جنگ دادند و الشكر
از پس ایشان به آویختن و خون ریختن مشغول شدند و طریق دروازه شهر گرفتند، در این وقت، ناگاه
از دروازه دیگر ۴۰۰ تن
از ابطال رجال و شجعان قبایل چرکس بیرون شدند و بر قتل پادشاه مواضعه نهاده همگروه، راه سراپرده آقامحمدشاه را گرفتندو همچنان اسب تاز و رزم ساز تا پشت سراپرده آمدند و بعضی
از طنابهای خیمه را با تیغ بزدند.
آقامحمدخان با این همه بی دهشت خاطر بر جای خویشتن استوار بود
از زبر مسند خود جنبش نفرمود و حکم داد تا بعضی
از تفنگچیان مازندرانی که حاضر درگاه بودند تفنگهای خویش رابدیشان گشاد دادند و بعضی
از آن جماعت را کشته و برخی را هزیمت کردند. در این وقت ارکلی خان (پادشاه گرجستان) را یک باره پای استقامت بلغزید و طریق هزیمت پیش گرفت و دانست که در شهر تفلیس نیز خویشتن داری نتواند کرد، لاجرم با چند تن سرهنگان خویش به شهر در آمد.
زنش را که ده فال نام داشت به اتفاق خواهر و دختر خود برگرفته راه کاخیت و کارتیل پیش گرفت که معقلی سخت و صعب بود.
آقامحمدشاه بعد
از اخذ بنه و آغروق ۷۰ تن
از اعیان گرجیان را عرضه شمشیر ساخت، آنگاه به شهر تفلیس درآمد و لشکر دست به یغما برگشادند و چندانکه دانستند و توانستند
از زر و سیم و دیگر اشیاء نفیسه حمل دادند و ۱۵۰۰۰ تن
از زنان و دوشیزگان و مردان و پسران [را] اسیر و دستگیر ساختند و کشیشان را دست بسته به رود ارس در انداختند و کلیساهای ایشان را بسوختند و بیوت و منازل ولات و رعات و دیگر مردم را پست و هدم کردند و بعد
از ۹ روز
از تفلیس خیمه بیرون زدند.»
منبع: ناسخ التواریخ، محمد تقی لسان الملک سپهر
🌐تهیه شده در تحریریه
ایراس
@khabbar
#تاریخ