#دلنوشته_همسر_یک_زندانی_سیاسی...
" درددل من و ما... "
بارها و بارها به مراکز بیشمار قضایی که اراذل و اوباش حاکم برای چپاول و ظلم و اجحاف و تبعیض و حس خدایی و قدرت بی انتها در برابر ارباب رجوع و...
برای خودشون ساختند و میتازند:
مراجعه کردم و میکنم...
دوستان من:
جالبه که بدونید با امثال من یا پدر و مادر پیر و نحیف و رنجدیده دیگر زندانی سیاسی که احیانا از شهرستان و دوردست هم اومده...
یا سایر افراد خانواده های گرفتار و ستمدیده زندانیان سیاسی :
عین دشمن خونین!!! رفتار میکنن...
گویی یکی از
#رهبران_اپوزیسون_ها در برابرشون قرار گرفته...
تا جایی که میتونن به همدیگه پاسمون میدن و با انواع بی حرمتی و پرخاش! عذابمون میدن و ماها همچنان نگران حال پاره های تنمون توی چنگال حاکمان
#نظام_مقدس!...
راستش خیلی وقتها دلم میگیره...
شاید بارها و بارها دل همه من و امثال من شکسته و میشکنه...
این حس تنهایی و
#بی_تفاوتی! دیگرانی که داریم بخاطر آینده سرزمین خودمون و همون
#بیتفاوت_ها! هزینه میشیم...
میخوام حرف دلم رو اینطور بگم:
تک تک مردم ستمدیده ایران:
بیایید همگی در آزادی و بازسازی آینده ایرانمون شریک و سهیم باشیم...
دیگه این ننگ رو تحمل نکنیم...
و شما سران اپوزیسیون دور از اینجا: وقت عمل! فرا رسیده...
دوستدار همگی شما:
#همسر_یک_زندانی_سیاسی.
@irannc