🔴 مسخ
#باور و
#کرونا✍ #کورش_محمدی(روانشناس تربیتی)
🔹 انسان، فراتر از کلام و ظاهر، جوهره وجودی اش را دارد که بنام شخصیت شناخته می شود.
شخصیت دربرگیرنده ویژگیها، افکار، عقاید و رفتارهای نسبتا پایدار آدمی است که در افراد مختلف، متفاوت است و در هر فردی تقریبا تا پایان عمرش ثابت میماند البته بندرت نیز امکان تغییر در شرایط مختلف را دارد.
تغییر شخصیت افراد تقریبا مشکل است و از نگاه روانشناسی اگرچه بسی سخت و دشوار است اما تحت تربیت و محیط ویژه قابلیت تغییر را دارد
شخصیت هر فرد بشدت تحت کنترل دو چیزاست:
✅ نگرش فرد و باورهای او
درواقع سخت ترین بخش غیرقابل تغییر بشر همین دو ویژگی است، نگرش فرد تقریبا همه ی ابعاد اجتماعی فرد را کنترل می کند و از سوی دیگر باورهای فرد مشتمل بر همه قضاوتهای اوست که سیر ارزیابیهای اورا از کودکی تا مرگ دربر می گیرد.
دامنه تغییرات نگرش افراد در طول تاریخ زندگی شان و بتدریج در مواجهه با محیطها و تجارب مختلف تعریف می شود که اثری غیر مستقیم روی شخصیت شان دارد اگرچه این تغییرات و اثراتش بر شخصیت قطره چکانی اتفاق می افتد. برهمین اساس گاهی در طول یک دوره زندگی، رویکرد افراد نسبت به مسایل ثابت دستخوش تغییرات نامحسوس می شود که این همانتغییر نگرش است! بعنوانمثال تغییر نگرش افراد نسبت به پوشش و حجاب که تدریجا در مدتی نسبتا طولانی خود را نشان می دهد.
اما باور، قاعده ای بسیار متفاوت از نگرش دارد و برخلاف نگرش اثراتی مستقیم بر شخصیت افراد دارد. باور، تقریبا غیرقابل تغییر است و آنچه که گاها درمورد باورهای انسان اتفاق می افتد شامل دگرگونی و دگردیسی افکار و عقاید فرداست که در علم روانشناسی نوین بعنوان "مسخ باور" شناخته می شود
مسخ باور بدین معنا نیست که باور فرد تغییر کرده است بلکه نشان دهنده ی تسلیم موضعی و موقتی باور فرد دربرابر هجمه ای از اطلاعاتی است که قدرت پردازش و تحلیل آن را ندارد.
به همین دلیل دچار دگردیسی در عقایدش می شود و براساس یک معادله پیچیده بین شخصیت و باور، بر اثبات و نفوذش ابرام می ورزد و اینجاست که چهره انسانهای "متعصب" و "جسور" رخ می گشاید. گاهی مسخ باور گرایشی خاص بسمت هیجانات منفی همچون "ترس کاذب" و یا "شجاعت کاذب" دارد و در هردو صورت چهره ای غیر منطقی و گاها غیرقابل تحمل از افراد می سازد. این حالات کاملا مقطعی و متناسب با شرایط دوام دارند و به محض پایداری شرایط به حالت اولیه باز میگردد بنابراین در باور فرد تغییری حاصل نمی شود و اثرات مستقیم و آنی مسخ باور بر شخصیت افراد نیز موقتی است اگرچه به روح اعتماد بین افراد بشدت آسیب می زند.
✅ در قضیه اخیر کشور یعنی کرونا نیز، جامعه با مسخ باورها مواجه شده است. بخشی از افراد متاثر از دگردیسی باورهایشان به انسانهای "جسور" و "شجاعی" مبدل شده اند که بی اعتنا به خطرات ابتلا به بیماری در انظار عمومی ظاهر می شوند، تصمیم می گیرند و یا اظهار نظر می کنند و بخش دیگری نیز با تاثیر پذیری از مسخ باورشان دچار "ترس کاذب" شده اند که هرلحظه و در هر مکانی احساس خطر ابتلا و حتی مرگ همراهشان است.
در باور دسته اول، انسانهای دسته دوم، ترسوهایی هستند که کاملا هیجان مدار با قضیه کرونا برخورد می کنند و وجود چنین افرادی را عامل "شیوع بیشتر" بیماری می دانند!
اما در باور دسته دوم، انسانهای دسته اول، خطر آفرینانی پر مدعا هستند که دغدغه جامعه را نادیده می انگارند و این گروه را عامل "شیوع بیشتر" بیماری می پندارند!
ملاحظه می شود که از نگاه هردو گروه، گروه مقابل غیر منطقی و عامل "شیوع بیشتر" بیماریست!
این نوع نتیجه گیری، درواقع برآیند ارزیابیهای انسانهایی است که دچار "مسخ باور" شده اند و نکته قابل تامل اینست که در هردو گروه نهایتا اضطرابی پنهان شکل می گیرد که منجر به قضاوت و دستپاچگی در ارتباطات اجتماعی می شود.
اما دراین میان گروه سومی هستند که باورهایشان مبتنی بر مساله مداریست. این گروه را روانشناسان "نرمال" می دانند. گروه اخیر برای هر اتفاقی و تصمیم و اظهار نظری، منطقی بینابین تعریف می کنند به گونه ای که توسط هیچکدام از دوگروه مسخ شده قابل نقض نیست. اما گاهی تعارض دوگروه مسخ شده به قدری شدید است که هردو گروه بر استدلال های نرمالها می تازند و از ریشه آن را نفی می کنند که این نشانه فشار باورهای مسخ شده بر قاعده ی اعتماد است!
⭕ چه باید کرد؟
محافظت از باورها بوسیله مطالعه دقیق و عمیق مسایل بصورت عینی، تجربی و علمی، مشورت پذیری در فرایند تصمیم گیری و مشارکت دادن افراد مختلف در آن می تواند تا حد زیادی از رخ دادن مسخ باورها جلوگیری و روابط عناصر موثر در تصمیم گیری و اجرای آن را تنظیم کند که در مساله فعلی جامعه یعنی شیوع کرونا نیز این راهبردها نافذ و مورد تاکید است.
http://telegram.me/Iranianspa