انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران

#مزدک‌نظافت
Канал
Логотип телеграм канала انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران
@Iranian_antitheistsПродвигать
853
подписчика
1,4 тыс.
фото
283
видео
1,64 тыс.
ссылок
بر چرخ پادشاهی‌عالم کسی نبود انسان که سجده‌کرد، خدا آفریده‌شد ☆ آرشیو @UnbelieversLectures ☆ کتابخانه‌انجمن @ir_antitheists_Library ☆ ربات انجمن @anti_theistsBot ☆ گروه انجمن @iranian_antitheists_group ☆ وبلاگ رسمی انجمن tiny.cc/anti-theists
انجمن آنٺی‌ٺئیست‌های‌ ایراךּ

نه آنقدر شبیه شما هستم
نه مدعی بودن بی‌نقصم
من نه عروسکم، نه عروسک‌ساز!
نه ساز می‌زنم و نه می‌رقصم

من چوب‌خشک و تر، نه! نخواهم بود
من مثل آب بر سر آتش‌هام
اذهان گیج و بیج عمومی را
گاییده‌ لف و نشر مشوش‌هام

شاشیده‌ام به نام مقدس‌ها
سنگم که توی شعله نمی‌سوزم
هر واژه‌ام یک آیه‌ی شیطانی‌ست
سب‌النبی‌ست کار شب و روزم

من زنده‌ام، به مرگ نمی‌میرم
هرقدر تکه‌تکه شود لخمم
انسانم و خدای خیالی‌تان
دستش نمی‌رسد به دو تا تخمم

راهم جداست از همه‌ مردم
کارم رسیدن به تفاهم نیست
من شاعرم تمام غزل‌هایم
اقدام علیه امنیت ملی‌ست

#مزدک‌نظافت


ᴊσɪη υѕ ⥂ @iranian_antitheists
​​انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران

در من هزار پرنده را سر بریده‌اند
در من هزار سینه‌سرخ را

خون از درون شب به هوا پاشید
از آسمان گلوله‌ باران بود
خون از جهاز هاضمه بیرون زد
خون از گلوی هرچه خیابان بود

خون از طلوع و شرق و فلق پاشید
خون از غروب و غرب و شفق پاشید
خون از کران ماه دمق پاشید
از هر افق که در دل آبان بود

خون از گلوش، گور غم و آهش
خون از دو چشم ماه‌تر از ماهش
خون از نخاع و پشت و کمرگاهش
وقتی که مرگ فاتح میدان بود

خون از سیاه روسری و مویش
خون از میان قوس دو ابرویش
خون از دهان سرخ غزل‌گویش
از جان او که غربت انسان بود

خون از دو چشم، مثل دو فواره
خون از شیار پیرهنی پاره
خون از دو گوش بر سر گهواره
از نعش او که معنی امکان بود

خون از برادری که در آغوشِ
خون از تن رفیق که بر دوشِ
خون از غریب‌های جگرگوشه
از آن جگر که بر سر دندان بود

خون از صدای زنجره‌های شهر
خون از میان حنجره‌های شهر
خون از تمام پنجره‌های شهر
تا مرده‌شور‌خانه خیابان بود

#مزدک‌نظافت


ᴊσɪη υѕ ☞ @iranian_antitheists
​​انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران

باران‌خون و نعره‌ دلگیر ادامه داشت
آبان هنوز در وسط تیر ادامه داشت

خرداد سرخ کشتن‌سهراب هم گذشت
اما هنوز مرگ اساطیر ادامه داشت

جان داد نعش خونی انسان در آمبولانس
جیغ عجیب و ممتد آژیر ادامه داشت

مرگ از بلندگوی خیابان شنیده شد
در ذهن ما تصوّر تسخیر ادامه داشت

می‌خواستیم برده آزادگی شویم
تا نقطه‌ای که حلقه‌زنجیر ادامه داشت

کم شد اگر یکی‌یکی از دوستان‌مان
در نطفه‌های فاجعه تکثیر ادامه داشت

شعرم تمام شد ولی آثار شعر نه
خون‌گریه‌ها درون تصاویر ادامه داشت


#مزدک‌نظافت


ᴊσɪη υѕ ☞ @iranian_antitheists
​​انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران

نه آنقدر شبیه شما هستم
نه مدعی بودن بی‌نقصم
من نه عروسکم، نه عروسک‌ساز!
نه ساز می‌زنم و نه می‌رقصم

من چوب‌خشک و تر، نه! نخواهم بود
من مثل آب بر سر آتش‌هام
اذهان گیج و بیج عمومی را
گاییده‌ لف و نشر مشوش‌هام

شاشیده‌ام به نام مقدس‌ها
سنگم که توی شعله نمی‌سوزم
هر واژه‌ام یک آیه‌ی شیطانی‌ست
سب‌النبی‌ست کار شب و روزم

من زنده‌ام، به مرگ نمی‌میرم
هرقدر تکه‌تکه شود لخمم
انسانم و خدای خیالی‌تان
دستش نمی‌رسد به دو تا تخمم

راهم جداست از همه‌ مردم
کارم رسیدن به تفاهم نیست
من شاعرم تمام غزل‌هایم
اقدام علیه امنیت ملی‌ست

#مزدک‌نظافت



Join Us ☞ @iranian_antitheists
​​انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

#زن شدی، درد کشیدی، به تنت چنگ زدند
بال پرواز گشودی بپری، سنگ زدند
تا که دیدند به ساز بدشان می رقصی
هی نشستند و به دلخواه خود آهنگ زدند

به تو گفتند دل آزار نباید بشوی
زنِ در خواب! تو بیدار نباید بشوی
خواستند از همه شهر که خوارت بکنند
توی چشم اینها خار نباید بشوی

ترس‌شان این شد پنهان نکنی مویت را
سمت‌شان تیز کنی خنجر ابرویت را
چشم وا کردی و با زور به خوابت کردند
خانه بودی و با بولدوزر خرابت کردند

خواستی مثل همه شاد برقصی در باد
موی برهم زده آزاد برقصی در باد
سینه را چاک دهی از لب سر ریز شوی
مست باشی و به فریاد برقصی در باد

خواستند از سر خود شرّ تو را کم بکنند
شرط بستند که شادی تو را غم بکنند
گرچه حوّا بودی، جنس تو زن بود ولی
بند کردند تو را یک شبه آدم بکنند


غصه‌ها می‌رود و شور و شرر می‌آید
خوب خواهد شد و روز خوب‌تر می‌آید
تاب آوردی و با درد دلت ساخته‌ای
صبر کن! دوره این قوم به سر می‌آید


#مزدک‌نظافت
(به مناسبت زادروز #نرگس‌محمدی که به جرم انسانیت زندانی‌ست)



Join Us ☞ @iranian_antitheists