انجمن آنتیتئیستهای ایران
💢 محمدرضا شاه در صدد مسابقه قداست با آخوند [از نوشتههای
شاه در آخرین کتابش پاسخ به تاریخ]
اندکی بعد از تاجگذاری پدرم، من به بیماری حصبه مبتلا شدم؛ و هر روز حالم بیشتر رو به وخامت میرفت، تا آنکه یک شب
#علی امام اول خودمان را به خواب دیدم. با همان اطلاعات اوان کودکی فورا متوجه شدم که او کسی جز علی نیست؛ زیرا در دست راست خود شمشیر ذوالفقار را، همانطور که در تصویرهایش میبینیم، داشت.
او با دست دیگرش جامی حاوی یک نوع مایع به من خوراند، و فردای آن شب تب من فرونشست و حالم به سرعت رو به بهبود نهاد
چندی بعد از آن، در اثنا تابستان موقعی که عازم یک محل زیارتی در کوهستان به نام
#امامزادهداود بودم، از فراز اسب به روی تخته سنگی افتادم و از حال رفتم. همراهانم تصور کردند که من مردهام، اما من حتی خراشی برنداشته بودم. و این البته علتی نداشت جز آنکه موقع افتادن از اسب مشاهده کردم که یکی از قدیسین ما به نام
#عباس مرا گرفت و بر زمین نهاد.
مشاهده آن رویا و این منظره را بعدها مواجهه با صحنه دیگری تکمیل کرد، و آن برخورد با امام غایب در نزدیکی کاخ تابستانی شمیران بود؛
این امام بر اساس اعتقادات مذهبی ما باید یک روز ظاهر شود و دنیا را نجات بخشد.
این قبیل مکاشفات و رویاها، برای کسانی که ایمان مذهبی ندارند، حالتی مرموز دارد و قابل فهم نیست. ولی همین وضعیت به اضافه چهار حادثهای که بعدا برایم پیش آمد، کاملا به من ثابت کرد که ایمان عمیق مذهبی مهمترین حامی من در برابر حوادث ناگوار خواهد بود. تا جایی که دو بار معجزه آسا از مهلکه حوادث ناگوار به سلامت جستم؛ و دو بار نیز از خطر سوقصد نجات یافتم.
کتاب
#پاسخبهتاریخ #محمدرضا_شاهترجمه دکتر
#حسینابوترابیان - انتشارات زریاب - چاپ ۷ام - ۱۳۸۵ - برگ ۷۹ تا ۸۲
Join Us ☞
@iranian_antitheists