چرا
#خدا_وجود_ندارد#قسمت_هشتماولین برهانی که به خورد ما داده میشود،
#برهان_نظم است و اگر چه این برهان، اصلا برهان محسوب نمیشود و کاملا قابل رد است، اما متاسفانه هنوز هم در میان معتقدین مذهبی و خداباوران طرفدار فراوانی دارد.
#برهان_نظم، مدعیست که ما از طریق تجربه میتوانیم به وجود نظم در جهان پی ببریم. از طرف دیگر همانطور که هیچکس نمیپذیرد یک خانه یا یک میز و هر ساخته دست بشر خود به خود بوجود آمده باشد، پس هر نظمی به ناظمی احتیاج دارد و بنابراین نظم موجود در جهان طبیعی نیز به ناظمی احتیاج دارد و این ناظم همان
#خدا است.
اتکای این استدلال نه
#شناخت_تجربی و
#استقرایی است و نه
#شناخت_تحلیلی. بلکه متکی بر روشی قدیمی و منسوخ از
شناخت است که به آن
#شناخت_قیاسی یا
شناخت مبتنی بر تشابه میگوییم. در واقع انسانهای بدوی برای توضیح جهان خود بیشتر از تشابهات نتیجه میگرفتند.
منظور از قیاس یا تشابه این است که چون فرد میبیند مصنوعات بشری حتما به صانع و سازنده احتیاج دارند، پس اشیای طبیعی که احتمالا منظم هم هستند، حتما صانع و ناظمی دارند. این مانندِ قیاس و تشابه ابلهانه داستان طوطی بقال است که وقتی شیشه عسل را خورد، صاحبش او را با چوب کتک زد و پرهای کلهاش ریخت و کچل شد. طوطی آنگاه وقتی یک مشتری را دید که کچل است، بر اساس قیاس نتیجه گرفت که این مشتری نیز مانند او حتما عسل و اموال صاحبش را خورده است و در اثر کتک خوردن کچل شده است. اگر بخواهیم به قیاس متکی باشیم مجبوریم چنین نتایج خندهداری در زندگی بگیریم
برهان نظم نیز بر قیاس مصنوعات بشری با اشیای طبیعی متکی است. چون مصنوعات بشری، حتما سازندهای دارند پس اشیای طبیعی هم سازندهای دارند که مانند انسان دارای ذهن و خرد است اما براحتی میتوان این برهان را رد کرد
در این برهان گفته میشود که در جهان اطراف نظم مشاهده میشود پس سازنده و صانع این جهان نیز ناظم است. اما در جهان بینظمی هم مشاهده میشود. بنابراین با استناد به همین قیاس ساده، باید نتیجه بگیریم که خداوند این جهان موجودی شلخته است و نتوانسته است جهان را کاملا منظم بیافریند در ثانی، براساس قیاس، مصنوعات بشری ساخته دست میلیونها یا میلیاردها انسان است، پس براساس قیاس باز باید نتیجه بگیریم که جهان نیز ساخته دست خدایان بسیاری است. اگر بخواهیم به همین نحو قیاس کنیم باز باید نتیجه بگیریم که چون هیچکس نمیتواند از هیچ، چیزی را بسازد، پس خدا هم برای ساخت دنیا از مواد خامی برای جهان استفاده کرده است و خود مانند هر انسانی سازنده این مواد نبوده است ادامه این قیاسها مانند همان طوطی نادان، به نتایج خندهداری منجر میشود.
واقعیت این است که نظم ساخته ذهن انسان است. این ما هستیم که چون ترتیب امور برخی چیزها خوشایند ماست و یا منجر به استفاده دقیق از آنها میشود، آن ترتیب امور را منظم مینامیم. اما در واقع در جهان بیرونی، تنها اشیایی هستند که موقعیتهای متفاوتی را اشغال میکنند و اگر ذهنی نباشد که براساس کارکرد خود قضاوت کند، هیچ موقعیتی نسبت موقعیت دیگر بینظم یا منظم نیست. نکته آموزنده در این به اصطلاح برهان، مغلطهای است که فیلسوفان به آن
#مصادره_به_مطلوب میگویند
در این برهان گفته میشود که ما تجربه میکنیم که هر مصنوع بشری، سازندهای دارد. اما اگر چیزی سازندهای نداشته باشد که اصلا به آن مصنوع بشری نمیگوییم. بنابراین این نتیجه که هر مصنوعی سازندهای دارد، از قبل در تعریف شی مصنوع نهفته است. نتیجهای که از قبل، فرض گرفته میشود را
#مصادره_به_مطلوب میگویند مصادره به مطلوب مغلطه است و
شناخت محسوب نمیشود
#ادامه_دارد Join Us ☞
@iranian_antitheists