انجمن آنتےتئیستهای ایراننقدی بر اندیشههای کارلمارکس:
۴) سرکوب
#دگراندیشان:
از آنجا که طبقه پیروزمند خود را در جانب برحق تاریخ میبیند، میتواند هرگونه مخالفت با آرای خود را خیانت به
ارادهتاریخیمردم بخواند و با سختترین عقوبتها کیفر دهد. بسیاری از مارکسیستها در تعصب در باورهای ایدئولوژیک خود تا آنجا پیش رفتند که حق حیات را برای مخالفان خود انکار کردند. به این ترتیب
مارکس که خود از نفی مذهب آغاز کرده و برداشتهای ایدئولوژیک را بیرحمانه نقد کرده بود، در قامت پیامبر یک مذهب تازه ظاهر شد که پیرواناش احکام او را ابدی و وحی منزل تلقی کردند
در قرن بیستم کمونیستهایانقلابی و دنبالهروان جزمگرای مارکس بیش از نقدهای تحلیلی و نظریات علمی او، از وجه ایدئولوژیک آموزههای او پیروی کردند
اما تمام اینها و البته وجود پیروان متعصب و جزم اندیش دلیل نمی شود که از او به عنوان یک اندیشمند بزرگ یاد نکنیم . به قول
#کارلپوپر، یکی از جدیترین منتقدان مارکس:
مارکس شرافتمندانه کوشید تا برای حل ضروریترین مسائل زندگی اجتماعی روشهای عقلی به کار گیرد. تلاش او عمدتا بیتوفیق بود، اما این عدم توفیق تلاش او را بیارج نمیکند. علم از طریق آزمون و خطا پیشرفت میکند.
مارکس فراوان آزمود و در اغلب اصول اعتقادی خود به خطا رفت. اما آزمون او بیهوده نبود و چشمان ما را بازتر و بینش ما را تیزتر کرد. بازگشت به جامعهشناسی پیش از مارکس دیگر حتی به تصور هم درنمیآید. همه نویسندگان عصر نوین، مدیون مارکس هستند، ولو آنکه بر دین خود آگاه نباشند، بویژه آنان که با اصول اعتقادی او موافقت ندارند. از جمله خود من که در همینجا و فیالمجلس اقرار میکنم که بحث و فحص من از افلاطون و هگل، از نفوذ افکار مارکس متاثر است.
اگر ما صداقت مارکس را نپذیریم، در حق او بیعدالتی کردهایم. فکر باز، حس واقعبینی و عدم اعتماد او به لفاظی و بویژه بر اخلاقی کردن لفاظی، مارکس را در ردیف متنفذترین رزمندگانی قرار داد که با ریاکاری و قشریت جنگیدهاند. به عقیدهی من،
کارلمارکس به علت برخورداری از صداقت در پیجویی از حقیقت و شرافت علمی، یک سر و گردن از بسیاری پیروان خود بالاتر#پایانᴊσɪη υѕ ☞
@iranian_antitheists