انجمن آنتیتئیستهای ایران
✯ آیا اندیشههای
#نیچه با
#دموکراسی همخوانی دارند؟
✗نه!
اندیشههای
#نیچه با
#دموکراسی همخوانی ندارند - یعتی اصلا نمیتوانند همخوانی داشته باشند.
فیلسوف دموکرات نبود، از دموکراسی وحشت داشت، آن را فرایند تاریخی- تجربی مسیحیت دانسته و میگفت،
دموکراسی حکومت ابلهها و میانگینهاست
و اینرا صد و سی سال پیش میگفت، در روزگاری که امر
#دموکراسی هنوز نجابت و اصالت و ایدهآل سقراطی خود را حفظ کرده و با اتکا بر انقلابمردمیفرانسوی و بیانیه حقوقبشری میخواست آزادیفردی و فکری من و شما را تضمین کند
کماکان باید پذیرفت که شبیه مظروفی بدون ظرف، مجتمعیمحرک و ملموس در ماورای خوب و بد، وسعت و گستردگی فلسفه
#نیچه چنانست که هر فرد و هر فرهنگی، در هرجامعه و با هرنوع تفکرحاکم، میتواند به ازای خود ادعای بخشی از آنرا داشته باشد. از
سوسیال–دموکراسی هیتلری گرفته تا
مائویسم و
تروتسکیسم ابتداییاروپایی، فاشیسمموسولینی، آنارشیسم کوتاهعمر اسپانیایی سالهای ۱۹۳۰، دادائیسم، سوررئالیسم، کوبیسم،
مکتبهای متعدد فلسفی - روانکاویی جدید و رماننو ... و نیز
امپریالیسمجهانیغرب از۷۰ سال پیش، هر کدام به ظن خود نیچه را یار خود دانسته و از آبشخور وی سود جستهاند.
نه، این اندیشههای نیچه نیست که با دموکراسی همخوانی دارند، بلکه یکی از ویژگیهای دموکراسی تاجر و
#اولیگارشیک امروزی ماست که میتواند هر اندیشهای را جذب کرده، هضم کند، آن را از محتوای اصلی خود تهی ساخته و با پوست توخالی به بازار ارائه کند. اندیشهها و گزینگوییهای نیچه شدهاند پرچم و شعار موجهای رنگ به رنگ هنر
پاپآرت، گوتیک، نیو ایج...
جهانشمولی و نابههنگام بودن یک فلسفه اگر دیروز نشانی از بزرگی آن بود، شوربختانه امروز نشانی از خطر بزرگ بر آن است. اینهمه سوتعبیر و سواستفادههای ناقص و پراکنده از فلسفه
#نیچه توسط خود نیچه پیشبینی شده بود. چرا که زرتشت را برای
همه و هیچکس
نوشت و در آن هشدار داد،
پرجینی هستم من کنار رود. بر من تکیه زند هر آن که خسته است اما، عصای بغل کسی نخواهم شد
آیا هیچ متوجه شدهاید که غالب اوقات، تقریبا همیشه، آن عبارت مذکور
دموکراسی حکومتابلهها و میانگینهاست، که درواقع یکی از خشتهای اساسی فلسفه وی است، توسط مترجم و متخصص و منتقد و پژوهشگر وی زیرسبیلی رد میشود؟ به عمد یا به سهو از قلم افتاده و به ندرت، تقریبا هیچوقت، نقد و بررسی نمیشود؟ دلیل این فراموشی روشن است، کاملا واضح،
ترس و هراس بزرگ ما. زیرا ما هم شیفته اندیشه
#نیچه هستیم و هم از آن هراس داریم.زیرا میدانیم که درک و فهم و تقبل این تنها تکجمله
#نیچه میتواند تمام تعادل عقیدتی ما را بر هم ریزد.زیرا در برابر الگوی
#دموکراسی حاضر، چه در فرم عمودی چه در فرم افقی آن، چه در قالب مذهب چه در شکل لائیک آن، چه در عرصهفرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و چه بصورت جمهوری، فدراسیونی، سلطنتی، و حتی دیکتاتوریمردمی آن، ما هنوز هیچ تئوریمنسجم و ارگانیک قابل قبول دیگری نداریم ارائه دهیم.
ظهور اولین نشانههای یک تئوری قابلقبول برای همزیستی انسانها را برخی از صاحبان اندیشهمعاصر، آنهایی که قادرند در بالزدنهای پروانهجنگل آمازون طوفان دشتهای استرالیا را ببینند، برای صد سال آینده تخمین میزنند.
در صد سال آینده،بعد از حکمرواییپول، بعد از حکمرواییخدا، بعد از سلطه و پیروزیماشین بر انسان…
✗ من برای امروز نمینویسم. برای فردا مینویسم. برای صد سال آینده، هزار سال …
Join Us ☞
@iranian_antitheists