ڪانال مدافعان حـرم

#ولادت
Канал
Логотип телеграм канала ڪانال مدافعان حـرم
@Iran_IranПродвигать
15,5 тыс.
подписчиков
79,1 тыс.
фото
58,6 тыс.
видео
104 тыс.
ссылок
ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است ما بر آنیم که این رمز جهانی بشود... ارسال اخبار و انتقاد و پیشنهاد @shahid_313 @diyareasheghi ❤️آرشیو کانال های شهدا و مدافعان حرم 👉 @lranlran

🎈عطر زینبیه
عطر تولد شهــیدی می‌آید❤️

🎀لحظه تولدت
شروع پرواز است
برای پرستوهـا
و خاطره ماندنی
برای تمام آسمانها🕊

🎈#سالروز_ولادت
💐#ولادت: ۱۳۶۴/۰۳/۲۶
🎂#تولدت_مبارک_قهرمان🎉🌷
🎁#شهید_محمدمهدی_مالامیری 🎊🕊

🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
یا لطیف

به نام خدای کرم‌ها؛حسن
نوشته به روی دل ما حسن
چنان عشق را کرده معنا حسن
که مائیم مجنون و لیلا حسن

نداریم معشوقی اِلّا حسن

به وقت سحر،سوختن دیده شد
در آن شعله ها بال من دیده شد
چه ذکر خوشی در دهن دیده شد
در این "یاخدا"، "یاحسن" دیده شد

رسیدیم با ربّنا تا حسن

شعف با دل شیعه راه آمده
چه نوری ز عرش اِلٰه آمده
سحرگاهِ شامِ سیاه آمده
شب نیمه‌ی ماه،ماه آمده

به خورشید گویند حالا:حسن

چنین ذاتِ حق‌گُستری دیده ای
جمالی به این محشری دیده ای؟!
همانند او دلبری دیده ای؟!
پسر این‌قَدَر مادری دیده ای!

خلاصه کنم..،جانِ زهرا؛حسن

سخا اصل رفتار این طایفه است
گداپس‌زدن عارِ این طایفه است
فقیر محل یار این طایفه است
نمک‌پروری کار این طایفه است

همه سفره‌دارند امّا حسن...!

همان دم که جود از خیالش گذشت
کرامت ز حد کمالش گذشت
تهی‌دست‌بودن مجالش گذشت
سه بار از تمامیِّ مالش گذشت

به بازی گرفته کرم را،حسن

قدم‌های آغازی اش را نگاه
پر و بال پروازی اش را نگاه
دلِ از خدا راضی اش را نگاه
بیا دست و دلبازی اش را نگاه

گدا را نشانده است بالا حسن

دو خط مدح در وصف دریا بگو
کمی از مرامش به دنیا بگو
رفیق جذامی شدن را بگو
غذا دادنش را به سگ ها بگو

به وللهِ آقاست،آقا..،حسن

شبی جنگِ عاشق‌کُشی در گرفت
دل ما تمایل به دلبر گرفت
گدا دید این خانه را..،پر گرفت
چُنان خصلتش را برادر گرفت؛

علی اکبرش شد سراپا حسن

منم سائل مجتبای علی
فدای همه بچه های علی
نجف؛آرزوی گدای علی
رسیدی به ایوان‌طلای علی

بگو یا حسین و بگو یا حسن

به تو دِین خود را ادا می کنیم
میان بقیع‌ات چه‌ها می کنیم
شب‌ات را شبِ کربلا می کنیم
ضریحی برایت بنا می کنیم

به زیبایی مشهد ما؛حسن

#ماه_مبارک
#یا_حسن
#ولادت



▫️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
یا لطیف

السلام علیک یا ذخر الله فی الارضه عج

دامن باد صبا با گُل لبخند آمد
لب تقویم به پابوسی اسفند آمد
نفس آینه از دیدن او بند آمد
آخرین سوره‌ی توحید خداوند آمد

می چکد آیه‌ی تطهیر از این آبِ حیات
مَقدم گُل‌پسر حضرت نرجس صلوات

سِرِّ مجنونی عشاق عیان خواهد شد
هرچه ناگفته ‌ی عشق است..،بیان خواهد شد
در زمین صحبت آقای زمان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

تو شروعی ، تو طلوعی ، تو چراغ‌افروزی
تو نگاری ، تو بهاری ، تو خودِ نوروزی

لوح ایمانِ مُزیَّن به دعا یعنی تو
در دل صور یقین زنگِ صدا یعنی تو
پُل نزدیک به دیدار خدا یعنی تو
کُلُّهُم؛ پنج‌تن آل عبا یعنی‌ تو!

حسنی‌زاده‌ترین احمد مختار تویی
فاطمه‌وارترین حیدر کرار تویی

تو همان کشتی در عرش شناور هستی
گل خوشبوی بهشتی که معطر هستی
بهترین نسخه ‌ی یک مرد دلاور هستی
وارث تیغ دو دَم‌ ، وارث حیدر هستی

ظرف میلاد تو مَظروفِ علی را دارد
پای تو کعبه گریبان بدرد..،جا دارد

چارده شاخه‌ی گُل جمع شده در باغت
هر سحر حضرت جبریل شود مشتاقت
مکّه‌ی قلب مرا فتح کند اخلاقت
تکیه بر کعبه بزن..،دل ببر از عُشّاقت

ما عجم ها..،همه سلمانِ مسلمان توایم
خادم مرقد سلطان خراسان توایم

لحظه ی دیدن خورشید ، نویدِ فرداست
آخرِ جاده ی این رود ، شکوهِ دریاست
شوق دیدار تو از برق نگاهم پیداست
سامرا؛ صحنه‌ی پیدایش زیبایی هاست

به همان تربت اعلات قسم..، جانِ منی!
همه‌ی دلخوشی نیمه‌‌ی‌ شعبان منی

دشت خشکیده ی ما چشم به باران دارد
یوسف مصری ما میل به کنعان دارد
کم کن این فاصله ها را..،اگر امکان دارد
مادرم سخت به برگشت تو ایمان دارد

وای از این در به دری ، وای از این خون‌جگری
پدرم پیر شد و از تو نیامد خبری

حس تردید نشسته است به روح و جانم
هُرم کفر است که آتش زده بر ایمانم
رونقی نیست در این کاسبیِ دکانم
گره کور ظهور تو منم..،میدانم!

با همین وضع دلم..،بس که شما آقایی
بخدا شنبه هم آدم بشوم..،می آیی!

بغض دیروزی تو ، گریه ی فردای من است
روی دیوار وصالت رد خون‌های من است
دیگران را مَنِشان پشت درت..،جای من است
مسجد تو همه ی لذت دنیای من است!

جمکران؛ گریه‌ی بسیار فقط می چسبد
روضه‌ی مشک علمدار فقط می چسبد

دشت در همهمه ی نیزه و شمشیر افتاد
دست کفتار‌صفت ها بدن شیر افتاد
در دل کاسه‌ی چشمان یلی..،تیر افتاد
ساقی اهل حرم بین کمین..،گیر افتاد

دست افتاد..،دلش سوخت..،پرش هم پاشید
آن عمود آمد و ترکیب سرش هم پاشید

#نیمه_شعبان
#ولادت


▫️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
بسم‌الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_صاحب_الزمان_عجل‌الله
اللهم عجل لولیک الفرج

یا مولا یا صاحب الزمان

ندارم از تو به جز تو نه خاطری نه خیالی
نشسته‌ام سرِ راهی شکسته‌ام به چه حالی
به اشتیاقِ نگاهی در آرزوی وصالی
خدا کند که بیایی در این هوا و حوالی

خدا کند که بریزم به پات خون حلالی


قلم گرفتم و نقشت به قبله‌گاه کشیدم
ببخش حضرت قبله که اشتباه کشیدم
نه کعبه را که تورا عین تکیه‌گاه کشیدم
تمام خلقِ جهان را در این پناه کشیدم

که مثل قله بلندی که مثل آب زلالی


مَلک به سجده بخواند که مالکِ ملکوتی
نفس به سینه بماند چه حیرتی چه سکوتی
و آمدی و سرودند  اُمیدِ این برهوتی
چه جلوه‌ای چه جلوسی، چه جذبه‌ای جبروتی

عجب جمال جمیلی عجب شکوه و جلالی


مُحامِد تو چه گویم که ماورای صفاتی*
که کردگار صراطی  محمدی و جناتی
همه حَسن سکناتی همه علی جلواتی
چقدر پُر برکاتی چقدر فاطمه ذاتی

که تو حسینِ حسینی که تو حسین خصالی


همینکه تیغ بگیری به اقتدار بگیری
علی شَوی و به دوشت که ذوالفقار بگیری
شبیه شیر بیایی فقط شکار بگیری
تقاص عالم و آدم زِ نابکار بگیری

رکاب تواست ابالفضل امیر ماه جمالی


خدای غیرت و قدرت  علیِ همت و صولت
نجف تبارِ شهامت شرف‌نژادِ شجاعت
به تیغ هول و مهابت  بزن به ریشه‌ی ذلت
که جهل و تلخی و غارت رسیده‌است به غایت

که تو امان و امینی که تو پیمبر و آلی


برس به دادِ زمانه  که کفر را بتکانی
که خصم را سرِ جایش به یک غضب بنشانی
برای اینهمه غزه ،  برای قبرِ نهانی
حرم بساز و  به آنجا سلامِ ما برسانی

تویی و لشگر ایرانی‌ات ، ببین چه وصالی


کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی
نگاه دار دلی را که برده‌ای به نگاهی*
به کشتگانِ خودت خوان  نماز بر سرِ راهی
شهید عشق نخواهد نه شاهدی نه گواهی

به عاشقان تو مانده  نه قوَّتی نه مجالی


مخواه بی تو عزیزم در انتظار بمیرم
در اضطراب بمانم در احتضار بمیرم
در این هوای گرفته در این غبار بمیرم
بیا که آخرِ عمری  کنارِ یار بمیرم

خدا کند که جوابی دهی به  غرقِ مَلالی


گرفته‌ام به اُمیدی دوباره دست دعا را
که گفته‌اند برایم حدیثِ شاه و گدا را
نشسته‌ام که بگیرم کمی نگاه خدا را
برای مادرم امشب برات کرببلا را

که پیرزن بفرستد سلام و عرض سوالی


شنیده‌ام که شب و صبح  گریه نانِ تو است و
هزار سال غم و روضه داستانِ تو است و
هنوز قتلگهش پیش دیدگانِ تو است و
هنوز عمه‌ی سادات روضه‌خوان تو است و

که در برابر زینب به نیزه هست هلالی

*سعدی
*فروغی بسطامی

(حسن لطفی ۴۰۲/۱۲/۰۵)



▫️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_علی‌اکبر_علیه‌السلام

خورشیدی و میان قمرها نشاندنت
مهتابی و به چشم سحرها نشاندنت

نامِ تو می‌برم جگرم داغ می‌شود
تو آتشی به روی جگرها نشاندنت

جانِ حسین  جانِ علی  جانِ مصطفی
تو جانی و به قلبِ پدرها نشاندنت

حک کرده‌اند نام تو را فاتحانِ رزم
حکاکها به تیغ و سپرها نشاندنت

هرجا که رد شدی همه‌اش  سجده‌گاه شد
هرجا که آمدی  رویِ سرها نشاندنت

ای چشم روشنیِ علی  چشمِ فاطمه
تو نوری و میانِ نظرها نشاندنت


گفتند یاعلی و  خدا  جان درست کرد
بین نجف برای تو  ایوان درست کرد


لبخند زن که رو به تو دنیا بایستد
خورشید آید و به  تماشا بایستد

موجی به گیسوان سیاهت بده که باز...
...ساحل به خاک اُفتد و دریا بایستد

از چشمهای مادرت اینقدر جان مَبر
کم مانده قلبِ حضرتِ لیلا بایستد

چیزی که نیست عالم اگر سجده‌ات کند
وقتی به احترام تو بابا بایستد

جبریل هم به اشتباه بیافتد که این نبی است؟
اکبر اگر برابرِ زهرا بایستد

هرکس رسید و پیش تو پایینِ پا نشست
روز قیامت از همه بالا بایستد


دردت به جانِ ما به فدای جوانی‌ات
باید سرود از تو  و  میدان تکانی‌ات


اول رسید در وسطِ کار و زار و بعد
دوم کشید از کمرش ذوالفقار و بعد

سوم مقابلش ملک‌الموت هم نماند
او اکبر است و نیست جز این انتظار و بعد

رَم کرده بود لشکر و می‌رفت هرطرف
چهارم گذشت و هر دو نفر شد چهار و بعد

جبریل غرقِ بُهت صدا می‌زند علی
شیر آمده است تا بزند بر شکار و بعد

پنجم عجیب نیست اگر می‌گُریختند
خورشید هم نبود میانِ مدار و بعد

وقتی نشست آخرِ سر گرد و خاک‌ها
دیدند اکبر است و هزاران مزار و بعد...


انگار کعبه خورده تَرَک حیدر آمده
آری علی  به شکل  علی‌اکبر آمده


ای از همه به معنیِ اکبر شبیه تر
از هرچه گفته‌ام به پیمبر شبیه‌تر

ای شیوه‌ی کریمیِ تو مجتبی سرشت
ای برکتت به حضرت کوثر شبیه‌تر

الله‌اکبر از رجزَت بینِ ضربه‌ها
ای ضربه‌ات به ضربه‌ی حیدر شبیه‌تر

با دستمال زردِ نبردِ علی تویی
از هرکسی به خواجه‌ی قنبر شبیه‌تر

هم لطف تو قیامت کبرای فاطمه
هم جنگِ تو به صحنه‌ی محشر شبیه‌تر

طوری به روی دست تکاندی سپاه را
باشد به کندن درِ خیبر شبیه‌تر


مَرحَب میان قبر کشد  مرحبا  علی
باید کشید یکصد و ده بار یاعلی


با زُلفِ خویش جمع پریشان گرفته‌ای
با دست  باز  دست گدایان گرفته‌ای

بینِ مدینه خانه‌ی تو خانه‌ی همه است
این شیوه  از امامِ  کریمان گرفته‌ای

آرامش پدر  به مدینه گمان کنم
هرشب سر حسین به دامان گرفته‌ای

وقت اذان ملاحظه کن حالِ عمه را
این خیمه را تو با لبِ عطشان گرفته‌ای

خیلی برای قدِ تو زحمت کشید ؛ حیف
اکبر چقدر از پدرت جان گرفته‌ای

دیدم زبان به روی زبانش گذاشتی
دیدم  که آب از  لب سوزان گرفته‌ای


لیلا که مُرد با لب پُر خون صدا زدی
آمد دلت که پیش پدر دست و پا زدی...؟

(حسن لطفی)۴۰۲



▫️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
یا لطیف

یا سید الساجدین علیه السلام

موسیقی عُشّاق دفش فرق ندارد
دلداده که حُزن و شعفش فرق ندارد

دل؛ تُنگ بلوری‌ست پُر از عشق به سادات
یک دایره که هر طرفش فرق ندارد

آن طاقچه ای که وسطش حک شده زهرا
با عرش خدا قوسِ رَفَش فرق ندارد

در حِصن علی هر که درآمد..،در امان است
این ساختمان سقف و کفش فرق ندارد

مقصود لب ما نمی از کوثر مولاست...
این تیر ، خدایی هدفش فرق ندارد؟!

دنبال علی هاست دل در به در ما
پس خاک بقیع و نجفش فرق ندارد

قنداقه ی سجّاد در آغوش حسین است
دیدیم که دُر با صدفش فرق ندارد


در عالم ذر مِهر تو در قلب من افتاد
ای حضرت سجّاده‌نشین! خانه‌‌ات آباد


تفسیر کند حُسن تو تجلیل شدن را
تشریح کند اشک تو تنزیل شدن را

الفاظ خداوند ، عبارات صحیفه است
دادند به تو قدرت تمثیل‌ شدن را

در زنگ کلاسِ کلماتت همه هستند...
یعنی تو ببین عاشق تحصیل‌ شدن را!

گهواره‌ی چوبیِ تو معراج پِر ماست
بخشید به ما فرصت جبریل‌ شدن را

تشخیص تو و چهره ی بابات محال است...
آموختی آئینه ی این ایل شدن را

شهزاده‌ی ایران! همه مدیون تو هستیم
این حِس شعف‌آورِ فامیل‌ شدن را

تقدیر زمستانی ما با تو بهاری‌ست
تقویم گره زد به تو تحویل‌ شدن را


غمناک شدن با تو بعید است همیشه
هر روز کنارت شبِ عید است همیشه


عشق تو به سلمان اگر اِحراز نمی شد
این قصه‌ی عاشق‌شدن آغاز نمی شد

از چهره اگر پرده نیانداخته بودی
شخصیت عُشّاق تو ابراز نمی شد

گر مادر ایرانی‌تان لطف نمی کرد
اهل عجم این‌قدر سرافراز نمی شد

در پنجره ی چشم تو دیدیم خدا را...
هر منظره ای این همه دلباز نمی شد

صحن پُر خاک تو مرا عرش‌نشین کرد
بی تو پر من لایق پرواز نمی شد

موسای کلیمی و عصایت کلمات است
بی نُطق تو در معرکه اعجاز نمی شد

آهنگ کلام تو پُر از شور حسینی‌ست
آن نغمه جز این حنجره هم‌ساز نمی شد


از نطق پر از منطق‌ات افکار بهم ریخت
با خطبه ی تو لشکر کفار بهم ریخت


ما جیره‌خورِ سفره‌ی پُر بار تو هستیم
پس تا اَبَدُ الدَّهر بدهکار تو هستیم

مانند عمو‌جان حسنت دست‌ به خِیری
شرمنده‌ی این شیوه‌ی رفتار تو هستیم

از خانه‌یمان عطر ابوحمزه بلند است
ما پرسه‌زنان در دل گلزار تو هستیم

تمثال تو در قاب دعا جای گرفته
هر ثانیه مشتاق به دیدار تو هستیم

ای چارمین خط‌کشِ توحید خداوند!
عمریست که ما بنده‌ی معیار تو هستیم

اقرار به حَقّانیتت کُفر اگر بود
منصور تو هستیم..،سرِ دار تو هستیم

آن رازِ پُر از رمز مصیباتِ عظیمی
مابینِ کُتُب در پیِ اسرار تو هستیم

ناموس تو را در دل انظار کشاندند...
ما لطمه‌زن روضه‌ی بازار تو هستیم


وای از صف طولانی دروازه ی ساعات
ای کاش نفهمیم چه آمد سر سادات!...

#امام_سجاد
#ولادت


▫️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
وقتی‌که‌شعردرپی‌
اوصاف‌حســـــــن‌توست
بایدتمام‌قافیه‌هایش‌ادب‌شود


#ولادت_حضرت_عباس
#قمره_العشیره

🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_ابالفضل_العباس_علیه_السلام

اَلسّلامُ عَلیک أیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطِیعُ للّه وَلِرَسُولِهِ وَلاِءمِیرِالْمُؤمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، اَلسَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّه وَبَرَکاتُهُ

یا ابوالفضائل


سیمرغ در غبارِ خودش ایستاده است
خورشید در مدارِ خودش ایستاده است

غرق ادب تمامِ جهان کوچک و بزرگ
هر قُلّه در دیارِ خودش ایستاده است

در بینِ سینه‌هاست نفس‌ها که دیده‌اند
آری علی کنارِ خودش ایستاده است

رزم آوری رسیده که امروز عَبدو وَد
مبهوت بر مزارِ خودش ایستاده است

میدان به احترام امیرش بلند شد
از هیبتِ سوارِ خودش ایستاده است

شیرافکنِ قبیله‌ی  آلِ علی است یا...
شیری به بیشه‌زارِ خودش ایستاده است

هرکس که دید گفت یقینا که مرتضی...
...با تیغِ ذوالفقارِ خودش ایستاده است


او امتدادِ قلعه‌تکانیِ مرتضاست
عباس خاطراتِ جوانیِ مرتضاست


سمت بهشت جاده نبود و تو آمدی
مستی حریفِ باده نبود و تو آمدی

تو از نژادِ حیدری و فرق می‌کنی
چون تو امیرزاده نبود و تو آمدی

سوگند می‌خورند تمامیِ آبها
دریای ایستاده نبود و تو آمدی

پیش از تو ای مدارِ تمامیِ کیش‌ها
این قدر عشق ساده نبود و تو آمدی

بر خاکِ آستانه‌ی ماهی ، تمامِ عمر
خورشید سر نهاده نبود و تو آمدی

قبل از تو دل به هیچ جمالی نداده‌ایم
این عشق بی اراده نبود و تو آمدی

این خانواده داشت هر آن چیز غیرِ تو
شوری به خانواده نبود و تو آمدی


تو آمدی و از تو علی بوسه چین شده‌است
از این به بعد  فاطمه  ام‌البنین شده‌است


گفتم که جرعه‌ای زنم از آبشارِ تو
لکنت زبان گرفته‌ام اما کنارِ تو

اَلکن کَن است آنکه که از هیبت تو گفت
بیچاره خشک ، پیش تو شد شد شکارِ تو

سَرسَرخوشم نـ نـ نذرِ توام تا ابد ابد
هر هر نفس زِزنده‌ام از از بهار تو

از از ازل شده شده‌ام مبتلای تو
دل دل دلم شده شده دل دل دچار تو

من من غلاغلام د در درگه توام
من من کجا کجا و شـ شهـ شهریار تو

الـ الکنم مـ مدح تو گفـ گفتنم خطاست
بگشا گره گره زِ من شرمسار تو

این بار هم زبان مرا باز می‌کنی
تا از تو گویم از طپش چشمه‌سار تو


باب‌الحسین  باب دلی  بو الفضائلی
ای شکل مرتضی چقدر خوش شمایلی


از آن زمان که فیضِ سحر آفریده‌اند
از جلوه‌های رویِ قمر آفریده‌اند

شیرانِ بیشه‌های شجاعت نوشته‌اند
از خاکِ مقدم تو جگر آفریده‌اند

در پیش بچه‌های علی خاک زاده‌ای
بالای کعبه سایه‌ی سر آفرینده‌اند

دورِ سرِ حسین و حسن چرخ می‌زنی
از ابتدا به دوشِ تو پَر آفریده‌اند

ام‌البنین گرفته تو را نذر کرده است
بهرِ حسین چشمْ نظر آفریده‌اند

جمع است جمع  خاطرِ زهرا از این به بعد
زینب برایِ توست  سپر آفریده‌اند

می‌خواستند تا که بریزیم زیرِ پات
بر رویِ شانه‌یِ همه سر آفریده‌اند


جز گِردِ تو عشیره‌ی زهرا نمی‌رود
زینب جز از رکابِ تو بالا نمی‌رود



من دلخوشم همیشه ولی با شما خوشم
تنها به زیرِ سایه‌ی ایوان‌طلا خوشم

در پشت در نیامده‌ام گیرم و رَوَم
من با همین گداییِ بی انتها خوشم

از بینِ در که نه... ، درِ این خانه باز کن
من سائلم به دیدنِ رویِ شما خوشم

تا سُرمه کرده‌ایم به تربت دو چشمِ خویش
از بِینِ هرچه هست به این خاکِ پا خوشم

گیرم که هیچ چیز نگیرم ، نمی‌روم
تاجر نیَم ، به خاطرِ این اعتنا خوشم

چیزی نداشتم که گذارم برای قبر...
تنها به لطفِ مرحمت مرتضی خوشم

باب الحوائجیِ تو ما را جریح کرد
من با بهشت نه  به شبِ کربلا خوشم


عمری گدای گریه کنِ این حوالی‌ام
دستم بگیر ساقیِ بی دست ، خالی‌ام


ای نیزه‌زار زخمِ جگر را چه می‌کنی
با این سه‌شعبه دیده‌ی تر را چه می‌کنی

با من بگو که دست خودت را چه کرده‌ای
با من مگو که دردِ کمر را چه می‌کنی

گیرم تو را به خیمه برم پیشِ دختران
این زخم‌های تیغ و تبر را چه می‌کنی

قدری بهم نریز رسیده است مادرم
من هیچ گریه‌های پدر را چه می‌کنی

بر روی نیزه هم بِروی بی تعادلی
در بینِ راه  سنگِ گذر را چه می‌کنی

ای غیرتی به خاطر زینب نگاه کن
دور حرم هزار نفر را چه می‌کنی


دیگر کسی برای حرم بردنم نبود
ای تکیه گاه ، وقتِ زمین خوردنم نبود

(حسن لطفی ۴۰۱/۱۲/۰۵)


▫️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_امیرالمومنین_علی_علیه‌السلام

از روزگار قسمت اگر این خرابی است
شُکرِ خدا که تُربتِ ما بوترابی است

از بس علی علی زِ لبم چکه می‌کند
یکسر تمام پیرهنِ من شرابی است

خورشید نیز نام علی نقش سینه است
روزم که هیچ هر شبِ من آفتابی است

یک ذره از محبتِ مولا قیامت است
آری حسابِ عاشقِ او بی حسابی است
-
جُز رو به مرتضی دلِ ما رو نمی‌زند
تا مرتضی ست مَرد که زانو نمی‌زند
-
بر قُدسیان به جلوه‌ی قِدیس می‌شود
قدوسیان به سجده که تقدیس می‌شود

معراج رفت و دید پیمبر که قبله کیست
تنها جمالِ اوست که تندیس می‌شود

با هر پیمبری به جمالی ظهور کرد
نوح و شعیب و موسی و جِرجیس می‌شود

میدان نیامده همه‌ی عَمروعاص ها
در می‌روند و دامنشان خیس می‌شود
-
شوریده‌ایم و شیعه‌ی آن شیر پروریم
ما کعبه ایم پایِ علی سینه می‌دریم
-
نقشِ تو را زدند در آن خانه بیشتر
تا کعبه شد شبیه به بُت‌خانه بیشتر

بارِ خماریِ نفسِ ما از این به بعد
اُفتاده است گردن پیمانه بیشتر

حق میدهی که کافر زنجیری‌ات شویم
جمع است گِردِ زلفِ تو دیوانه بیشتر

زهرا اگر نگاه کند بر دو دستِ ما
پُر می‌شود زِ هدیه‌یِ شاهانه بیشتر
-
خُم را شکسته‌ایم به سر ، غرقِ باده‌ایم
تا هست عُمر رو به علی ایستاده‌ایم
-
با تو شروع می‌کنم امشب طواف را
افطار می‌کنم به مِی‌ات اعتکاف را

از بس شکافِ کعبه مرا مستِ خویش کرد
هفتاد بار چرخ دَهَم آن مطاف را

دارد خدا جلوسِ تو را نقش میزند
بگذار رویِ دامنِ سبزت غلاف را

پایین بیا زِ پیشِ خدا تا که بنگری
جبریل گُم نموده سرِ این کلاف را
-
ایوانِ توست تا به ابد آرزوی چشم
جانم بخواه نعره زنم اِی به روی چشم
-
تکیه بزن به هیبت پروردگاری‌ات
هو می‌کشم زِ طَنطنه‌یِ ذوالفقاری‌ات

تو ایستاده و ملک‌الموت می‌شود
در گیر و دارِ معرکه ، بازِ شکاری‌ات

حتیٰ خدا سروده برایت قصیده‌ای
مدحی برای لحظه‌ی دُل دُل سواری‌ات

عباس هم به پشت سرت مشق می‌کند
تقلیدِ ضربه‌های زمین کوبِ کاری‌ات
-
زینب چه داشت؟جز نفس مرتضی علی
زینب که بود؟سایه‌ی شیر خدا علی
-
ما را برای خانه‌ی خود پادری ببین
تکه مذاب کوره‌ی آن زرگری ببین

ما را که در غبار مدینه نشسته‌ایم
مانند یازده پسرت مادری ببین

دارند صحن فاطمه را کار می‌کنند
جایی برای رفتگری نوکری ببین

وقت رکوع گِرد شما بال می‌زنیم
ما را برایِ بردن انگشتری ببین

شُکرش که زیرِ دِینِ علی پیر می‌شویم
عمریست با حسینِ علی پیر می‌شویم

(حسن لطفی)


▫️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
ولادت‌باسعادت‌آقامون‌امام‌جواد
برتمامی‌شما‌خـــــــوبان‌مبارک‌باد


#ولادت_امام_جواد (ع)

🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
سید مجید بنی فاطمه
@madahi
🎧 #سرود فوق العاده شنیدنی
📖 زینب جمع پدر و مادرشه ....
🎤 #سیدمجید_بنی_فاطمه
🎉 #ولادت_حضرت_زینب(س)

🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
Ещё