ڪانال مدافعان حـرم

#نامه
Канал
Логотип телеграм канала ڪانال مدافعان حـرم
@Iran_IranПродвигать
15,5 тыс.
подписчиков
79,1 тыс.
фото
58,6 тыс.
видео
104 тыс.
ссылок
ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است ما بر آنیم که این رمز جهانی بشود... ارسال اخبار و انتقاد و پیشنهاد @shahid_313 @diyareasheghi ❤️آرشیو کانال های شهدا و مدافعان حرم 👉 @lranlran
#نهج_البلاغه

#نامه ۵۳_۷

آن قصاص است و از آن گريزي نيست. اگر به خطا خون كسي ريختي، يا تازيانه يا شمشير، يا دستت دچار تند روي شد،- كه گاه مشتي سبب كشتن كسي مي‏گردد، چه رسد به بيش از آن- مبادا غرور قدرت تو را از پرداخت خونبها به بازماندگان مقتول باز دارد.
دوّم- هشدار از خود پسندي
مبادا هرگز دچار خود پسندي گردي و به خوبي‏هاي خود اطمينان كني، و ستايش را دوست داشته باشي، كه اينها همه از بهترين فرصت‏هاي شيطان براي هجوم آوردن به توست، و كردار نيك، نيكوكاران را نابود سازد.
سوّم- هشدار از منّت گذاري
مبادا هرگز با خدمت‏هايي كه انجام دادي بر مردم منّت گذاري، يا آنچه را انجام داده‏اي بزرگ بشماري، يا مردم را وعده‏اي داده، سپس خلف وعده نمايي منّت نهادن، پاداش نيكوكاري را از بين مي‏برد، و كاري را بزرگ شمردن، نور حق را خاموش گرداند، و خلاف وعده عمل كردن، خشم خدا و مردم را بر مي‏انگيزاند كه خداي بزرگ فرمود: «دشمني بزرگ نزد خدا آن كه بگوييد و عمل نكنيد»
چهارم- هشدار از شتابزدگي
مبادا هرگز در كاري كه وقت آن فرا نرسيده شتاب كني، يا كاري كه وقت آن رسيده سستي ورزي، و يا در چيزي كه (حقيقت آن) روشن نيست ستيزه جويي نمايي و يا در كارهاي واضح و آشكار كوتاهي كني تلاش كن تا هر كاري را در جاي خود، و در زمان مخصوص به خود، انجام دهي.
پنجم- هشدار از امتياز خواهي
مبادا هرگز در آنچه كه با مردم مساوي هستي امتيازي خواهي از اموري كه بر همه روشن است، غفلت كني، زيرا به هر حال نسبت به آن در برابر مردم مسئولي، و به زودي پرده از كارها يك سو رود، و انتقام ستمديده را از تو باز مي‏گيرند. باد غرورت، جوشش خشمت، تجاوز دستت، تندي زبانت را در اختيار خود گير، و با پرهيز از شتابزدگي، و فروخوردن خشم، خود را آرامش ده تا خشم فرو نشيند و اختيار نفس در دست تو باشد. و تو بر نفس مسلّط نخواهي شد مگر با ياد فراوان قيامت، و بازگشت به سوي خدا. آنچه بر تو لازم است آن كه حكومت‏هاي دادگستر پيشين، سنّت‏هاي با ارزش گذشتگان، روش‏هاي پسنديده رفتگان، و آثار پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و واجباتي كه در كتاب خداست، را همواره به ياد آوري، و به آنچه ما عمل كرده‏ايم پيروي كني، و براي پيروي از فرامين اين عهد نامه‏اي كه براي تو نوشته‏ام، و با آن حجّت را بر تو تمام كرده‏ام، تلاش كن، زيرا اگر نفس سركشي كرد و بر تو چيره شد عذري نزد من نداشته باشي. از خداوند بزرگ، با رحمت گسترده، و قدرت برترش در انجام تمام خواسته‏ها، درخواست مي‏كنيم كه به آنچه موجب خشنودي اوست ما و تو را موفّق فرمايد،كه نزد او و خلق او، داراي عذري روشن باشيم،برخوردار از ستايش بندگان، يادگار نيك در شهرها،رسيدن به همه نعمت‏ها،و كرامت‏ها بوده،و اينكه پايان عمر من و تو را به شهادت و رستگاري ختم فرمايد، كه همانا ما به سوي او باز مي‏گرديم.با درود به پيامبر اسلام صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت پاكيزه و پاك او،درودي فراوان و پيوسته.
🌐 @Iran_Iran
#نهج_البلاغه

#نامه ۵۳_۶

كردن نماز،مردم را بپراكن و نه آن كه آن را تباه سازي، زيرا در ميان مردم،بيمار يا صاحب حاجتي وجود دارد.آنگاه كه پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم مرا به يمن مي‏فرستاد از او پرسيدم،با مردم چگونه نماز بخوانم فرمود: «در حد توان ناتوانان نماز بگذار و بر مؤمنان مهربان باش»هيچ گاه خود را فراوان از مردم پنهان مدار، كه پنهان بودن رهبران،نمونه‏اي از تنگ خويي و كم اطّلاعي در امور جامعه مي‏باشد. نهان شدن از رعيّت،زمامداران را از دانستن آنچه بر آنان پوشيده است باز مي‏دارد، پس كار بزرگ، اندك،و كار اندك بزرگ جلوه مي‏كند،زيبا زشت،و زشت زيبا مي‏نمايد،و باطل به لباس حق در آيد.همانا زمامدار،آنچه را كه مردم از او پوشيده دارند نمي‏داند،و حق را نيز نشانه‏اي نباشد تا با آن راست از دروغ شناخته شود،و تو به هر حال يكي از آن دو نفر مي‏باشي: يا خود را براي جانبازي در راه حق آماده كرده‏اي كه در اين حال،نسبت به حقّ واجبي كه بايد بپردازي يا كار نيكي كه بايد انجام دهي ترسي نداري، پس چرا خود را پنهان مي‏داري و يا مردي بخيل و تنگ نظري،كه در اين صورت نيز مردم چون تو را بنگرند مأيوس شده از درخواست كردن باز مانند.با اينكه بسياري از نيازمندي‏هاي مردم رنجي براي تو نخواهد داشت،كه شكايت از ستم دارند يا خواستار عدالتند،يا در خريد و فروش خواهان انصافند.
۱۰ اخلاق رهبري با خويشاوندان
همانا زمامداران را خواص و نزديكاني است كه خود خواه و چپاولگرند،و در معاملات انصاف ندارند،ريشه ستمكاريشان را با بريدن اسباب آن بخشكان،و به هيچ كدام از اطرافيان و خويشاوندانت زمين را واگذار مكن،و به گونه‏اي با آنان رفتار كن كه قرار دادي به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زيان رساند،مانند آبياري مزارع،يا زراعت مشترك،كه هزينه‏هاي آن را بر ديگران تحميل كنند،در آن صورت سودش براي آنان، و عيب و ننگش در دنيا و آخرت براي تو خواهد ماند.حق را به صاحب حق،هر كس كه باشد، نزديك يا دور،بپرداز،و در اين كار شكيبا باش،و اين شكيبايي را به حساب خدا بگذار، گر چه اجراي حق مشكلاتي براي نزديكانت فراهم آورد،تحمّل سنگيني آن را به ياد قيامت بر خود هموار ساز.و هر گاه رعيّت بر تو بد گمان گردد،عذر خويش را آشكارا با آنان در ميان بگذار،و با اين كار از بدگماني نجاتشان ده،كه اين كار رياضتي براي خود سازي تو،و مهرباني كردن نسبت به رعيّت است،و اين پوزش خواهي تو آنان را به حق وامي‏دارد.
۱۱ روش برخورد با دشمن
هرگز پيشنهاد صلح از طرف دشمن را كه خشنودي خدا در آن است رد مكن،كه آسايش رزمندگان،و آرامش فكري تو،و امنيّت كشور در صلح تأمين مي‏گردد. لكن زنهار زنهار از دشمن خود پس از آشتي كردن، زيرا گاهي دشمن نزديك مي‏شود تا غافلگير كند، پس دور انديش باش،و خوشبيني خود را متّهم كن.حال اگر پيماني بين تو و دشمن منعقد گرديد،يا در پناه خود او را امان دادي،به عهد خويش وفا دار باش،و بر آنچه بر عهده گرفتي امانت دار باش،و جان خود را سپر پيمان خود گردان،زيرا هيچ يك از واجبات الهي همانند وفاي به عهد نيست.كه همه مردم جهان با تمام اختلافاتي كه در افكار و تمايلات دارند،در آن اتّفاق نظر داشته باشند. تا آنجا كه مشركين زمان جاهليّت به عهد و پيماني كه با مسلمانان داشتند وفادار بودند، زيرا كه آينده ناگوار پيمان شكني را آزمودند.پس هرگز پيمان شكن مباش،و در عهد خود خيانت مكن،و دشمن را فريب مده، زيرا كسي جز نادان بدكار،بر خدا گستاخي روا نمي‏دارد،خداوند عهد و پيماني كه با نام او شكل مي‏گيرد با رحمت خود مايه آسايش بندگان،و پناهگاه امني براي پناه آورندگان قرار داده است،تا همگان به حريم أمن آن روي بياورند.پس فساد،خيانت،فريب،در عهد و پيمان راه ندارد.مبادا قراردادي را امضاءكني كه در آن براي دغلكاري و فريب راه‏هايي وجود دارد،و پس از محكم كاري و دقّت در قرار داد نامه،دست از بهانه جويي بردار،مبادا مشكلات پيماني كه بر عهده‏ات قرار گرفته،و خدا آن را بر گردنت نهاده،تو را به پيمان شكني وا دارد،زيرا شكيبايي تو در مشكلات پيمان‏ها كه اميد پيروزي در آينده را به همراه دارد،بهتر از پيمان شكني است كه از كيفر آن مي‏ترسي،و در دنيا و آخرت نمي‏تواني پاسخ گوي پيمان شكني باشي.
۱۲ هشدارها
اوّل-هشدار از خون ناحق
از خونريزي بپرهيز،و از خون ناحق پروا كن، كه هيچ چيز همانند خون ناحق كيفر الهي را نزديك مجازات را بزرگ نمي‏كند،و نابودي نعمت‏ها را سرعت نمي‏بخشد و زوال حكومت را نزديك نمي‏گرداند،و روز قيامت خداي سبحان قبل از رسيدگي اعمال بندگان،نسبت به خون‏هاي ناحق ريخته شده داوري خواهد كرد، پس با ريختن خوني حرام،حكومت خود را تقويت مكن.زيرا خون ناحق،پايه‏هاي حكومت را سست،و پست مي‏كند و بنياد آن را بر كنده به ديگري منتقل سازد،و تو،نه در نزد من،و نه در پيشگاه خداوند،عذري در خون ناحق نخواهي داشت چرا كه كيف
🌐 @Iran_Iran
#نهج_البلاغه

#نامه ۵۳_۵

همواره در سير و كوچ كردن مي‏باشند، و بازرگاناني كه با نيروي جسماني كار مي‏كنند، چرا كه آنان منابع اصلي منفعت،و پديد آورندگان وسايل زندگي و آسايش،و آوردندگان وسايل زندگي از نقاط دور دست و دشوار مي‏باشند،از بيابان‏ها و درياها،و دشت‏ها و كوهستان‏ها،جاهاي سختي كه مردم در آن اجتماع نمي‏كنند،يا براي رفتن به آنجاها شجاعت ندارند.بازرگانان مردمي آرامند، و از ستيزه جويي آنان ترسي وجود نخواهد داشت،مردمي آشتي طلبند كه فتنه انگيزي ندارند.در كار آنها بينديش چه در شهري باشند كه تو به سر مي‏بري، يا در شهرهاي ديگر،با توجه به آنچه كه تذكر دادم. اين را هم بدان كه در ميان بازرگانان،كساني هم هستند كه تنگ نظر و بد معامله و بخيل و احتكار كننده‏اند،كه تنها با زورگويي به سود خود مي‏انديشند.و كالا را به هر قيمتي كه مي‏خواهند مي‏فروشند،كه اين سود جويي و گران فروشي براي همه افراد جامعه زيانبار،و عيب بزرگي بر زمامدار است.پس،از احتكار كالا جلوگيري كن،كه رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله و سلّم از آن جلوگيري مي‏كرد،بايد خريد و فروش در جامعه اسلامي،به سادگي و با موازين عدالت انجام گيرد،با نرخ‏هايي كه بر فروشنده و خريدار زياني نرساند،كسي كه پس از منع تو احتكار كند،او را كيفر ده تا عبرت ديگران شود،امّا در كيفر او اسراف نكن.
هفتم سيماي محرومان و مستضعفان
سپس خدا را خدا را در خصوص طبقات پايين و محروم جامعه،كه هيچ چاره‏اي ندارند،>و عبارتند< زمين گيران،نيازمندان،گرفتاران، دردمندان.همانا در اين طبقه محروم گروهي خويشتن داري كرده،و گروهي به گدايي دست نياز بر مي‏دارند،پس براي خدا پاسدار حقّي باش كه خداوند براي اين طبقه معيّن فرموده است:بخشي از بيت المال،و بخشي از غلّه‏هاي زمين‏هاي غنيمتي اسلام را در هر شهري به طبقات پايين اختصاص ده،زيرا براي دورترين مسلمانان همانند نزديك‏ترين آنان سهمي مساوي وجود دارد و تو مسئول رعايت آن مي‏باشي.مبادا سر مستي حكومت تو را از رسيدگي به آنان باز دارد،كه هرگز انجام كارهاي فراوان و مهم عذري براي ترك مسئوليّت‏هاي كوچك‏تر نخواهد بود.همواره در فكر مشكلات آنان باش،و از آنان روي بر مگردان، به ويژه امور كساني را از آنان بيشتر رسيدگي كن كه از كوچكي به چشم نمي‏آيند و ديگران آنان را كوچك مي‏شمارند و كمتر به تو دسترسي دارند.براي اين گروه،از افراد مورد اطمينان خود كه خدا ترس و فروتنند فردي را انتخاب كن،تا پيرامونشان تحقيق و مسائل آنان را به تو گزارش كنند.سپس در رفع مشكلاتشان به گونه‏اي عمل كن كه در پيشگاه خدا عذري داشته باشي،زيرا اين گروه در ميان رعيّت بيشتر از ديگران به عدالت نيازمندند،و حق آنان را به گونه‏اي بپرداز كه در نزد خدا معذور باشي،از يتيمان خردسال، و پيران سالخورده كه راه چاره‏اي ندارند.و دست نياز بر نمي‏دارند،پيوسته دلجويي كن كه مسئوليّتي سنگين بر دوش زمامداران است، اگر چه حق،تمامش سنگين است امّا خدا آن را بر مردمي آسان مي‏كند كه آخرت مي‏طلبند، نفس را به شكيبايي وا مي‏دارند،و به وعده‏هاي پروردگار اطمينان دارند.پس بخشي از وقت خود را به كساني اختصاص ده كه به تو نياز دارند،تا شخصا به امور آنان رسيدگي كني،و در مجلس عمومي با آنان بنشين و در برابر خدايي كه تو را آفريده فروتن باش،و سربازان و ياران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور كن تا سخنگوي آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو گفتگو كند،من از رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بارها شنيدم كه مي‏فرمود:«ملّتي كه حق ناتوانان را از زورمندان،بي اضطراب و بهانه‏اي باز نستاند،رستگار نخواهد شد»پس درشتي و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار كن،و تنگ خويي و خود بزرگ بيني را از خود دور ساز تا خدا درهاي رحمت خود را به روي تو بگشايد،و تو را پاداش اطاعت ببخشايد،آنچه به مردم مي‏بخشي بر تو گوارا باشد،و اگر چيزي را از كسي باز مي‏داري با مهرباني و پوزش خواهي همراه باشد.
۹ اخلاق اختصاصي رهبري
بخشي از كارها به گونه‏اي است كه خود بايد انجام دهي،مانند پاسخ دادن به كارگزاران دولتي، در آنجا كه منشيان تو از پاسخ دادن به آنها درمانده‏اند،و ديگر،بر آوردن نياز مردم در همان روزي كه به تو عرضه مي‏دارند،و يارانت در رفع نياز آنان ناتوانند،كار هر روز را در همان روز انجام ده،زيرا هر روزي،كاري مخصوص به خود دارد.نيكوترين وقت‏ها و بهترين ساعات شب و روزت را براي خود و خداي خود انتخاب كن،اگر چه همه وقت براي خداست،اگر نيّت درست و رعيّت در آسايش قرار داشته باشد.از كارهايي كه به خدا اختصاص دارد و بايد با اخلاص انجام دهي،انجام واجباتي است كه ويژه پروردگار است،پس در بخشي از شب و روز،وجود خود را به پرستش خدا اختصاص ده،و آنچه تو را به خدا نزديك مي‏كند بي‏عيب و نقصاني انجام ده،اگر چه دچار خستگي جسم شوي. هنگامي كه نماز به جماعت مي‏خواني،نه با طولاني
🌐 @Iran_Iran
#نهج_البلاغه

#نامه ۵۳_۴

پرداخته،و دنياي خود را به دست مي‏آوردند.
سوّم سيماي كارگزاران دولتي
سپس در امور كارمندانت بينديش،و پس از آزمايش به كارشان بگمار،و با ميل شخصي، و بدون مشورت با ديگران آنان را به كارهاي مختلف وادار نكن،زيرا نوعي ستمگري و خيانت است.كارگزاران دولتي را از ميان مردمي با تجربه و با حيا،از خاندان‏هاي پاكيزه و با تقوي،كه در مسلماني سابقه درخشاني دارند انتخاب كن،زيرا اخلاق آنان گرامي‏تر،و آبرويشان محفوظتر، و طمع و روزي‏شان كمتر،و آينده نگري آنان بيشتر است. سپس روزي فراوان بر آنان ارزاني دار، كه با گرفتن حقوق كافي در اصلاح خود بيشتر مي‏كوشند،و با بي‏نيازي،دست به اموال بيت المال نمي‏زنند،و اتمام حجّتي است بر آنان اگر فرمانت را نپذيرند يا در امانت تو خيانت كنند.سپس رفتار كارگزاران را بررسي كن، و جاسوساني راستگو،و وفا پيشه بر آنان بگمار، كه مراقبت و بازرسي پنهاني تو از كار آنان، سبب امانت داري،و مهرباني با رعيّت خواهد بود.و از همكاران نزديكت سخت مراقبت كن،و اگر يكي از آنان دست به خيانت زد،و گزارش جاسوسان تو هم آن خيانت را تأييد كرد،به همين مقدار گواهي قناعت كرده او را با تازيانه كيفر كن،و آنچه از اموال كه در اختيار دارد از او باز پس گير،سپس او را خوار دار،و خيانتكار بشمار،و طوق بد نامي به گردنش بيفكن.
چهارم سيماي ماليات دهندگان
ماليات و بيت المال را به گونه‏اي وارسي كن كه صلاح ماليات دهندگان باشد،زيرا بهبودي ماليات و ماليات دهندگان،عامل اصلاح امور ديگر اقشار جامعه مي‏باشد،و تا امور ماليات دهندگان اصلاح نشود كار ديگران نيز سامان نخواهد گرفت زيرا همه مردم نان خور ماليات و ماليات دهندگانند.بايد تلاش تو در آباداني زمين بيشتر از جمع آوري خراج باشد كه خراج جز با آباداني فراهم نمي‏گردد،و آن كس كه بخواهد خراج را بدون آباداني مزارع به دست آورد،شهرها را خراب،و بندگان خدا را نابود،و حكومتش جز اندك مدّتي دوام نياورد.پس اگر مردم شكايت كردند،از سنگيني ماليات، يا آفت زدگي،يا خشك شدن آب چشمه‏ها، يا كمي باران،يا خراب شدن زمين در سيلاب‏ها، يا خشكسالي،در گرفتن ماليات به ميزاني تخفيف ده تا امورشان سامان گيرد،و هرگز تخفيف دادن در خراج تو را نگران نسازد زيرا آن،اندوخته‏اي است كه در آباداني شهرهاي تو،و آراستن ولايت‏هاي تو نقش دارد،و رعيّت تو را مي‏ستايند،و تو از گسترش عدالت ميان مردم خشنود خواهي شد،و به افزايش قوّت آنان تكيّه خواهي كرد،بدانچه در نزدشان اندوختي و به آنان بخشيدي،و با گسترش عدالت در بين مردم،و مهرباني با رعيّت،به آنان اطمينان خواهي داشت،آنگاه اگر در آينده كاري پيش آيد و به عهده‏شان بگذاري،با شادماني خواهند پذيرفت،زيرا عمران و آبادي،قدرت تحمّل مردم را زياد مي‏كند.همانا ويراني زمين به جهت تنگدستي كشاورزان است،و تنگدستي كشاورزان،به جهت غارت اموال از طرف زمامداراني است كه به آينده حكومتشان اعتماد ندارند،و از تاريخ گذشتگان عبرت نمي‏گيرند.
پنجم سيماي نويسندگان و منشيان
سپس در امور نويسندگان و منشيان به درستي بينديش،و كارهايت را به بهترين آنان واگذار،و نامه‏هاي محرمانه،كه در بر دارنده سياست‏ها و اسرار تو است،از ميان نويسندگان به كسي اختصاص ده كه صالح‏تر از ديگران باشد،كسي كه گرامي داشتن،او را به سركشي و تجاوز نكشاند تا در حضور ديگران با تو مخالفت كند،و در رساندن نامه كار گزارانت به تو،يا رساندن پاسخ‏هاي تو به آنان كوتاهي نكند،و در آنچه براي تو مي‏ستاند يا از طرف تو به آنان تحويل مي‏دهد،فراموش كار نباشد.و در تنظيم هيچ قراردادي سستي نورزد،و در برهم زدن قراردادي كه به زيان توست كوتاهي نكند، و منزلت و قدر خويش را بشناسد،همانا آن كه از شناخت قدر خويش عاجز باشد،در شناخت قدر ديگران جاهل‏تر است.مبادا در گزينش نويسندگان و منشيان،بر تيز هوشي و اطمينان شخصي و خوش باوري خود تكيه نمايي،زيرا افراد زيرك با ظاهر سازي و خوش خدمتي،نظر زمامداران را به خود جلب مي‏نمايند،كه در پس اين ظاهر سازي‏ها، نه خيرخواهي وجود دارد،و نه از امانت داري نشاني يافت مي‏شود لكن آنها را با خدماتي كه براي زمامداران شايسته و پيشين انجام داده‏اند بيازماي،به كاتبان و نويسندگاني اعتماد داشته باش كه در ميان مردم آثاري نيكو گذاشته،و به امانت داري از همه مشهورترند،كه چنين انتخاب درستي نشان دهنده خيرخواهي تو براي خدا،و مردمي است كه حاكم آناني.براي هر يك از كارهايت سرپرستي برگزين كه بزرگي كار بر او چيرگي نيابد، و فراواني كار او را در مانده نسازد، و بدان كه هر گاه در كار نويسندگان و منشيان تو كمبودي وجود داشته باشد كه تو بي‏خبر باشي خطرات آن دامنگير تو خواهد بود.
ششم سيماي بازرگانان و صاحبان صنايع
سپس سفارش مرا به بازرگانان و صاحبان صنايع بپذير،و آنها را به نيكوكاري سفارش كن،بازرگاناني كه در شهر ساكنند،يا آنان
🌐 @Iran_Iran
#نهج_البلاغه

#نامه ۵۳_۳

مي‏كنند،و بسياري از وسايل زندگي را با دست مي‏سازند كه از توان ديگران خارج است.قشر ديگر،طبقه پايين از نيازمندان و مستمندانند كه بايد به آنها بخشش و ياري كرد.براي تمام اقشار گوناگون ياد شده،در پيشگاه خدا گشايشي است،و همه آنان به مقداري كه امورشان اصلاح شود بر زمامدار، حقّي مشخصّ دارند،و زمامدار از انجام آنچه خدا بر او واجب كرده است نمي‏تواند موفّق باشد جز آن كه تلاش فراوان نمايد،و از خدا ياري بطلبد، و خود را براي انجام حق آماده سازد، و در همه كارها،آسان باشد يا دشوار، شكيبايي ورزد.
اوّل سيماي نظاميان
براي فرماندهي سپاه كسي را برگزين كه خيرخواهي او براي خدا و پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و امام تو بيشتر،و دامن او پاك‏تر، شكيبايي او برتر باشد،از كساني كه دير به خشم آيد،و عذر پذيرتر باشد،و بر ناتوان رحمت آورد،و با قدرتمندان،با قدرت برخورد كند،درشتي او را به تجاوز نكشاند،و ناتواني او را از حركت باز ندارد.سپس در نظاميان با خانواده‏هاي ريشه‏دار،داراي شخصيّت حساب شده،خانداني پارسا،داراي سوابقي نيكو و درخشان،كه دلاور و سلحشور و بخشنده و بلند نظرند،روابط نزديك بر قرار كن، آنان همه بزرگواري را در خود جمع كرده، و نيكي‏ها را در خود گرد آورده‏اند.پس در كارهاي آنان به گونه‏اي بينديش كه پدري مهربان در باره فرزندش مي‏انديشد،و مبادا آنچه را كه آنان را بدان نيرومند مي‏كني در نظرت بزرگ جلوه كند، و نيكوكاري تو نسبت به آنان- هر چند اندك باشد-خوار مپندار، زيرا نيكي، آنان را به خيرخواهي تو خواند،و گمانشان را نسبت به تو نيكو گرداند،و رسيدگي به امور كوچك آنان را به خاطر رسيدگي به كارهاي بزرگشان وامگذار،زيرا از نيكي اندك تو سود مي‏برند، و به نيكي‏هاي بزرگ تو بي‏نياز نيستند.برگزيده‏ترين فرماندهان سپاه تو،كسي باشد كه از همه بيشتر به سربازان كمك رساند،و از امكانات مالي خود بيشتر در اختيارشان گذارد،به اندازه‏اي كه خانواده‏هايشان در پشت جبهه،و خودشان در آسايش كامل باشند،تا در نبرد با دشمن،سربازان اسلام تنها به يك چيز بينديشند.همانا مهرباني تو نسبت به سربازان،دل‏هايشان را به تو مي‏كشاند،و همانا برترين روشني چشم زمامداران،برقراري عدل در شهرها و آشكار شدن محبّت مردم نسبت به رهبر است،كه محبّت دلهاي رعيّت جز با پاكي قلب‏ها پديد نمي‏آيد،و خيرخواهي آنان زماني است كه با رغبت و شوق پيرامون رهبر را گرفته،و حكومت بار سنگيني را بر دوش رعيّت نگذاشته باشد،و طولاني شدن مدت زمامداري بر ملّت ناگوار نباشد. پس آرزوهاي سپاهيان را بر آور،و همواره از آنان ستايش كن،و كارهاي مهمّي كه انجام داده‏اند بر شمار،زيرا يادآوري كارهاي ارزشمند آنان،شجاعان را بر مي‏انگيزاند،و ترسوها را به تلاش وامي‏دارد، انشاء اللّه.و در يك ارزشيابي دقيق، رنج و زحمات هر يك از آنان را شناسايي كن، و هرگز تلاش و رنج كسي را به حساب ديگري نگذاشته،و ارزش خدمت او را ناچيز مشمار،تا شرافت و بزرگي كسي موجب نگردد كه كار كوچكش را بزرگ بشماري،يا گمنامي كسي باعث شود كه كار بزرگ او را ناچيز بداني. مشكلاتي كه در احكام نظاميان براي تو پديد مي‏آيد،و اموري كه براي تو شبهه ناكند،به خدا،و رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله و سلّم باز گردان،زيرا خدا براي مردمي كه علاقه داشته هدايتشان كند فرموده است:«اي كساني كه ايمان آورديد،از خدا و رسول و اماماني كه از شما هستند اطاعت كنيد،و اگر در چيزي نزاع داريد،آن را به خدا و رسولش باز گردانيد» پس باز گرداندن چيزي به خدا، يعني عمل كردن به قرآن،و باز گرداندن به پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم يعني عمل كردن به سنّت او كه وحدت بخش است، نه عامل پراكندگي.
دوّم سيماي قضات و داوران
سپس از ميان مردم،برترين فرد نزد خود را براي قضاوت انتخاب كن،كساني كه مراجعه فراوان، آنها را به ستوه نياورد،و برخورد مخالفان با يكديگر او را خشمناك نسازد،در اشتباهاتش پافشاري نكند،و بازگشت به حق پس از آگاهي براي او دشوار نباشد،طمع را از دل ريشه كن كند،و در شناخت مطالب با تحقيقي اندك رضايت ندهد،و در شبهات از همه با احتياطتر عمل كند،و در يافتن دليل اصرار او از همه بيشتر باشد،و در مراجعه پياپي شاكيان خسته نشود،در كشف امور از همه شكيباتر،و پس از آشكار شدن حقيقت، در فصل خصومت از همه برنده‏تر باشد،كسي كه ستايش فراوان او را فريب ندهد، و چرب زباني او را منحرف نسازد و چنين كساني بسيار اندكند. پس از انتخاب قاضي،هر چه بيشتر در قضاوت‏هاي او بينديش،و آنقدر به او ببخش كه نيازهاي او بر طرف گردد،و به مردم نيازمند نباشد،و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامي دار كه نزديكان تو، به نفوذ در او طمع نكنند،تا از توطئه آنان در نزد تو در أمان باشد.در دستوراتي كه دادم نيك بنگر كه همانا اين دين در دست بدكاران اسير گشته بود،كه با نام دين به هوا پرستي
🌐 @Iran_Iran
#نهج_البلاغه

#نامه ۵۳_۲

۵ ضرورت راز داري
از رعيّت، آنان را كه عيب جوترند از خود دور كن«»، زيرا مردم عيوبي دارند كه رهبر امّت در پنهان داشتن آن از همه سزاوارتر است،پس مبادا آنچه بر تو پنهان است آشكار گرداني، و آنچه كه هويداست بپوشاني،كه داوري در آنچه از تو پنهان است با خداي جهان مي‏باشد، پس چندان كه مي‏تواني زشتي‏ها را بپوشان،تا آن را كه دوست داري بر رعيّت پوشيده ماند خدا بر تو بپوشاند،گره هر كينه‏اي را در مردم بگشاي،و رشته هر نوع دشمني را قطع كن، و از آنچه كه در نظر روشن نيست كناره گير در تصديق سخن چين شتاب مكن،زيرا سخن چين گرچه در لباس اندرز دهنده ظاهر مي‏شود امّا خيانتكار است.
۶ جايگاه صحيح مشورت
بخيل را در مشورت كردن دخالت نده،كه تو را از نيكوكاري باز مي‏دارد،و از تنگدستي مي‏ترساند.ترسو را در مشورت كردن دخالت نده، كه در انجام كارها روحيّه تو را سست مي‏كند. حريص را در مشورت كردن دخالت نده،كه حرص را با ستمكاري در نظرت زينت مي‏دهد.همانا بخل و ترس و حرص،غرائز گوناگوني هستند كه ريشه آنها بدگماني به خداي بزرگ است. بدترين وزيران تو،كسي است كه پيش از تو وزير بدكاران بوده، و در گناهان آنان شركت داشته،پس مبادا چنين افرادي محرم راز تو باشند،زيرا كه آنان ياوران گناهكاران، و ياري دهندگان ستمكارانند. تو بايد جانشيناني بهتر از آنان داشته باشي كه قدرت فكري امثال آنها را داشته،امّا گناهان و كردار زشت آنها را نداشته باشند:كساني كه ستمكاري را بر ستمي ياري نكرده،و گناه كاري را در گناهي كمك نرسانده باشند. هزينه اين گونه از افراد بر تو سبك‏تر،و ياريشان بهتر،و مهربانيشان بيشتر،و دوستي آنان با غير تو كمتر است. آنان را از خواص،و دوستان نزديك، و راز داران خود قرار ده،سپس از ميان آنان افرادي را كه در حق گويي از همه صريح‏ترند،و در آنچه را كه خدا براي دوستانش نمي‏پسندد تو را مدد كار نباشند، انتخاب كن،چه خوشايند تو باشد يا ناخوشايند.
۷ اصول روابط اجتماعي رهبران
تا مي‏تواني با پرهيزكاران و راستگويان بپيوند، و آنان را چنان پرورش ده كه تو را فراوان نستايند،و تو را براي اعمال زشتي كه انجام نداده‏اي تشويق نكنند،كه ستايش بي‏اندازه، خود پسندي مي‏آورد،و انسان را به سركشي وا مي‏دارد. هرگز نيكو كار و بدكار در نظرت يكسان نباشند،زيرا نيكوكاران در نيكوكاري بي‏رغبت،و بدكاران در بد كاري تشويق مي‏گردند،پس هر كدام از آنان را بر أساس كردارشان پاداش ده.بدان اي مالك هيچ وسيله‏اي براي جلب اعتماد والي به رعيّت بهتر از نيكوكاري به مردم،و تخفيف ماليات،و عدم اجبار مردم به كاري كه دوست ندارند، نمي‏باشد،پس در اين راه آنقدر بكوش تا به وفاداري رعيّت، خوشبين شوي، كه اين خوشبيني رنج طولاني مشكلات را از تو بر مي‏دارد، پس به آنان كه بيشتر احسان كردي بيشتر خوشبين باش، و به آنان كه بد رفتاري كردي بد گمان‏تر باش. و آداب پسنديده‏اي را كه بزرگان اين امّت به آن عمل كردند، و ملّت اسلام با آن پيوند خورده، و رعيّت با آن اصلاح شدند، بر هم مزن، و آدابي كه به سنّت‏هاي خوب گذشته زيان وارد مي‏كند«»، پديد نياور، كه پاداش براي آورنده سنّت، و كيفر آن براي تو باشد كه آنها را در هم شكستي. با دانشمندان، فراوان گفتگو كن، و با حكيمان فراوان بحث كن، كه مايه آباداني و اصلاح شهرها، و برقراري نظم و قانوني است كه در گذشته نيز وجود داشت.
۸ شناخت اقشار گوناگون اجتماعي
اي مالك بدان مردم از گروه‏هاي گوناگوني مي‏باشند كه اصلاح هر يك جز با ديگري امكان ندارد، و هيچ يك از گروه‏ها از گروه ديگر بي‏نياز نيست. از آن قشرها، لشكريان خدا، و نويسندگان عمومي و خصوصي، قضات دادگستر، كارگزاران عدل و نظم اجتماعي، جزيه دهندگان، پرداخت كنندگان ماليات، تجّار و بازرگانان، صاحبان صنعت و پيشه‏وران، و نيز طبقه پايين جامعه، يعني نيازمندان و مستمندان مي‏باشند، كه براي هر يك خداوند سهمي مقرّر داشته، و مقدار واجب آن را در قرآن يا سنّت پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم تعيين كرده كه پيماني از طرف خداست و نگهداري آن بر ما لازم است. پس سپاهيان به فرمان خدا، پناهگاه استوار رعيّت، و زينت و وقار زمامداران، شكوه دين، و راههاي تحقّق امنيّت كشورند. امور مردم جز با سپاهيان استوار نگردد، و پايداري سپاهيان جز به خراج و ماليات رعيّت انجام نمي‏شود كه با آن براي جهاد با دشمن تقويت گردند، و براي اصلاح امور خويش به آن تكيّه كنند، و نيازمندي‏هاي خود را برطرف سازند.«» سپس سپاهيان و مردم، جز با گروه سوم نمي‏توانند پايدار باشند، و آن قضات، و كارگزاران دولت، و نويسندگان حكومتند، كه قراردادها و معاملات را استوار مي‏كنند، و آنچه به سود مسلمانان است فراهم مي‏آورند، و در كارهاي عمومي و خصوصي مورد اعتمادند. و گروه‏هاي ياد شده بدون بازرگانان، و صاحبان صنايع نمي‏توانند دوام بياورند، زيرا آنان وسائل زندگي را فراهم مي‏آورند، و در بازارها عرضه

🌐 @Iran_Iran
#نهج_البلاغه

#نامه ۴۵_۲

و مهارم را به دست تو ندهم كه هر كجا خواهي مرا بكشاني، به خدا سوگند، سوگندي كه تنها اراده خدا در آن است، چنان نفس خود را به رياضت وادارم كه به يك قرص نان، هرگاه بيابم، و به نمك به جاي نان خورش قناعت كند، و آنقدر از چشم ها اشك ريزم كه چونان چشمه اي خشك درآيد، و اشك چشم پايان پذيرد. آيا سزاوار است كه چرندگان فراوان بخورند و راحت بخوابند، و گله گوسفندان پس از چرا كردن به آغل رو كنند، و علي نيز از زاد و
توشه خود بخورد و استراحت كند؟ چشمش روشن باد! كه پس از ساليان دراز، چهار پايان رهاشده، و گله هاي گوسفندان را الگو قرار دهد!! خوشا به حال آن كس كه مسووليتهاي واجب را در پيشگاه خدا به انجام رسانده، و در راه خدا هرگونه سختي و تلخي را به جان خريده، و به شب زنده داري پرداخته است، و اگر خواب بر او چيره شود بر روي زمين خوابيده، و كف دست را بالين خود قرار مي دهد، در گروهي كه ترس از معاد خواب را از چشمانشان ربوده، و پهلو از بسترها گرفته، و لبهايشان به ياد پروردگار در حركت و با استغفار طولاني گناهان را زدوده اند. (آنان حزب خداوندند، و همانا حزب خدا رستگار است.)
🌐 @Iran_Iran
#نهج_البلاغه

#نامه ۲-۳۱

به حضرت مجتبي

را دور كردم، پس آنگونه كه پدري مهربان م، و شريعت اسلام و احكام آن از حلال و حرام، به تو تعليم دهم و به چيز ديگري نپردازم. امّا از آن ترسيدم كه مبادا رأي و هوايي كه مردم را دچار اختلاف كرد، و كار را بر آنان شبهه ناك ساخت، به تو نيز هجوم آورد، گر چه آگاه كردن تو را نسبت به اين امور خوش نداشتم، امّا آگاه شدن و استوار ماندنت را ترجيح دادم، تا تسليم هلاكت‏هاي اجتماعي نگردي، و اميدوارم خداوند تو را در رستگاري پيروز گرداند، و به راه راست هدايت فرمايد، بنا بر اين وصيّت خود را اينگونه تنظيم كرده‏ام. پسرم بدان آنچه بيشتر از به كار گيري وصيّتم دوست دارم ترس از خدا، و انجام واجبات، و پيمودن راهي است كه پدرانت، و صالحان خاندانت پيموده‏اند. زيرا آنان آنگونه كه تو در امور خويشتن نظر مي‏كني در امور خويش نظر داشتند. همانگونه كه تو درباره خويشتن مي‏انديشي، نسبت به خودشان مي‏انديشيدند، و تلاش آنان در اين بود كه آنچه را شناختند انتخاب كنند، و بر آنچه تكليف ندارند روي گردانند، و اگر نفس تو از پذيرفتن سرباز زند و خواهد چنانكه آنان دانستند بداند، پس تلاش كن تا درخواست‏هاي تو از روي درك و آگاهي باشد، نه آن كه به شبهات روي آوري و از دشمني‏ها كمك گيري. و قبل از پيمودن راه پاكان، از خداوند ياري بجوي، و در راه او با اشتياق عمل كن تا پيروز شوي، و از هر كاري كه تو را به شك و ترديد اندازد، يا تسليم گمراهي كند بپرهيز. و چون يقين كردي دلت روشن و فروتن شد، و انديشه‏ات گرد آمد و كامل گرديد، و اراده‏ات به يك چيز متمركز گشت، پس انديشه كن در آنچه كه براي تو تفسير مي‏كنم، اگر در اين راه آنچه را دوست مي‏داري فراهم نشد، و آسودگي فكر و انديشه نيافتني، بدان كه راهي را كه ايمن نيستي مي‏پيمايي، و در تاريكي ره مي‏سپاري، زيرا طالب دين نه اشتباه مي‏كند، و نه در ترديد و سرگرداني است، كه در چنين حالتي خود داري بهتر است.
۶ ضرورت توجه به معنويّات
پسرم در وصيّت من درست بينديش، بدان كه در اختيار دارنده مرگ همان است كه زندگي در دست او، و پديد آورنده موجودات است، همو مي‏ميراند، و نابود كننده همان است كه دوباره زنده مي‏كند، و آن كه بيمار مي‏كند شفا نيز مي‏دهد، بدان كه دنيا جاودانه نيست، و آنگونه كه خدا خواسته است برقرار است، از عطا كردن نعمت‏ها، و انواع آزمايش‏ها، و پاداش دادن در معاد، و يا آنچه را كه او خواسته است و تو نمي‏داني. اگر در باره جهان، و تحوّلات روزگار مشكلي براي تو پديد آمد آن را به عدم آگاهي ارتباط ده، زيرا تو ابتدا با ناآگاهي متولّد شدي و سپس علوم را فرا گرفتي، و چه بسيار است آنچه را كه نمي‏داني و خدا مي‏داند، كه انديشه‏ات سرگردان، و بينش تو در آن راه ندارد، سپس آنها را مي‏شناسي. پس به قدرتي پناه بر كه تو را آفريده، روزي داده، و اعتدال در اندام تو آورده است، بندگي تو فقط براي او باشد، و تنها اشتياق او را داشته باش، و تنها از او بترس. بدان پسرم هيچ كس چون رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله و سلّم از خدا آگاهي نداده است، رهبري او را پذيرا باش، و براي رستگاري، راهنمايي او را بپذير، همانا من از هيچ اندرزي براي تو كوتاهي نكردم، و تو هر قدر كوشش كني، و به اصلاح خويش بينديشي، همانند پدرت نمي‏تواني باشي. پسرم اگر خدا شريكي داشت، پيامبران او نيز به سوي تو مي‏آمدند، و آثار قدرتش را مي‏ديدي، و كردار و صفاتش را مي‏شناختي، امّا خدا، خدايي است يگانه، همانگونه كه خود توصيف كرد، هيچ كس در مملكت داري او نزاعي ندارد، نابود شدني نيست، و همواره بوده است، اوّل هر چيزي است كه آغاز ندارد، و آخر هر چيزي كه پايان نخواهد داشت، برتر از آن است كه قدرت پروردگاري او را فكر و انديشه درك كند. حال كه اين حقيقت را دريافتي، در عمل بكوش آن چنانكه همانند تو سزاوار است بكوشد، كه منزلت آن اندك، و توانايي‏اش ضعيف، و ناتواني‏اش بسيار، و اطاعت خدا را مشتاق، و از عذابش ترسان، و از خشم او گريزان است، زيرا خدا تو را جز به نيكوكاري فرمان نداده، و جز از زشتي‏ها نهي نفرموده است.
۷ ضرورت آخرت گرايي
اي پسرم من تو را از دنيا و تحوّلات گوناگونش، و نابودي و دست به دست گرديدنش آگاه كردم، و از آخرت و آنچه براي انسان‏ها در آنجا فراهم است اطّلاع دادم، و براي هر دو مثال‏ها زدم، تا پند پذيري، و راه و رسم زندگي بياموزي، همانا داستان آن كس كه دنيا را آزمود، چونان مسافراني است كه در سر منزلي بي آب و علف و دشوار اقامت دارند و قصد كوچ كردن به سرزميني را دارند كه در آنجا آسايش و رفاه فراهم است. پس مشكلات راه را تحمّل مي‏كنند، و جدايي دوستان را مي‏پذي
🌐 @Iran_Iran
#نهج_البلاغه

#نامه ۱_۳۱
به حضرت مجتبي
۱ انسان و حوادث روزگار
از پدري فاني،اعتراف دارنده به گذشت زمان، زندگي را پشت سر نهاده-كه در سپري شدن دنيا چاره‏اي ندارد-مسكن گزيده در جايگاه گذشتگان،و كوچ كننده فردا، به فرزندي آزمند چيزي كه به دست نمي‏آيد، رونده راهي كه به نيستي ختم مي‏شود،در دنيا هدف بيماري‏ها، در گرو روزگار، و در تيررس مصائب، گرفتار دنيا، سودا كننده دنياي فريب كار، وام دار نابودي‏ها، اسير مرگ، هم سوگند رنجها، هم نشين اندوه‏ها، آماج بلاها، به خاك در افتاده خواهش‏ها، و جانشين گذشتگان است.
پس از ستايش پروردگار،
همانا گذشت عمر،و چيرگي روزگار،و روي آوردن آخرت، مرا از ياد غير خودم باز داشته و تمام توجه مرا به آخرت كشانده است،كه به خويشتن فكر مي‏كنم و از غير خودم روي گردان شدم،كه نظرم را از ديگران گرفت، و از پيروي خواهشها باز گرداند، و حقيقت كار مرا نماياند،و مرا به راهي كشاند كه شوخي بر نمي‏دارد،و به حقيقتي رساند كه دروغي در آن راه ندارد. و تو را ديدم كه پاره تن من، بلكه همه جان مني، آنگونه كه اگر آسيبي به تو رسد به من رسيده است، و اگر مرگ به سراغ تو آيد، زندگي مرا گرفته است،پس كار تو را كار خود شمردم، و نامه‏اي براي تو نوشتم، تا تو را در سختي‏هاي زندگي رهنمون باشد. حال من زنده باشم يا نباشم.
۲ مراحل خودسازي
پسرم همانا تو را به ترس از خدا سفارش مي‏كنم كه پيوسته در فرمان او باشي،و دلت را با ياد خدا زنده كني،و به ريسمان او چنگ زني، چه وسيله‏اي مطمئن‏تر از رابطه تو با خداست اگر سر رشته آن را در دست گيري. دلت را با اندرز نيكو زنده كن،هواي نفس را با بي اعتنايي به حرام بميران،جان را با يقين نيرومند كن، و با نور حكمت روشنائي بخش، و با ياد مرگ آرام كن، به نابودي از او اعتراف گير، و با بررسي تحولات ناگوار دنيا به او آگاهي بخش، و از دگرگوني روزگار،و زشتي‏هاي گردش شب و روز او را بترسان، تاريخ گذشتگان را بر او بنما،و آنچه كه بر سر پيشينيان آمده است به يادش آور.در ديار و آثار ويران رفتگان گردش كن،و بينديش كه آنها چه كردند از كجا كوچ كرده،و در كجا فرود آمدند از جمع دوستان جدا شده و به ديار غربت سفر كردند، گويا زماني نمي‏گذرد كه تو هم يكي از آناني پس جايگاه آينده را آباد كن، آخرت را به دنيا مفروش،و آنچه نمي‏داني مگو، و آنچه بر تو لازم نيست بر زبان نياور، و در جادّه‏اي كه از گمراهي آن مي‏ترسي قدم مگذار، زيرا خودداري به هنگام سرگرداني و گمراهي، بهتر از سقوط در تباهي‏هاست.
۳ اخلاق اجتماعي
به نيكي‏ها امر كن و خود نيكوكار باش، و با دست و زبان بديها را انكار كن،و بكوش تا از بدكاران دور باشي، و در راه خدا آنگونه كه شايسته است تلاش كن، و هرگز سرزنش ملامتگران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد. براي حق در مشكلات و سختي‏ها شنا كن، شناخت خود را در دين به كمال رسان، خود را براي استقامت برابر مشكلات عادت ده، كه شكيبايي در راه حق عادتي پسنديده است، در تمام كارها خود را به خدا واگذار،كه به پناهگاه مطمئن و نيرومندي رسيده‏اي، در دعا با اخلاص پروردگارت را بخوان، كه بخشيدن و محروم كردن به دست اوست، و فراوان از خدا درخواست خير و نيكي داشته باش. وصيّت مرا بدرستي درياب، و به سادگي از آن نگذر، زيرا بهترين سخن آن است كه سودمند باشد، بدان علمي كه سودمند نباشد،فايده‏اي نخواهد داشت،و دانشي كه سزاوار ياد گيري نيست سودي ندارد.
۴ شتاب در تربيت فرزند
پسرم هنگامي كه ديدم سالياني از من گذشت،و توانايي رو به كاستي رفت، به نوشتن وصيّت براي تو شتاب كردم،و ارزش‏هاي اخلاقي را براي تو بر شمردم. پيش از آن كه أجل فرا رسد، و رازهاي درونم را به تو منتقل نكرده باشم، و در نظرم كاهشي پديد آيد چنانكه در جسمم پديد آمد،و پيش از آن كه خواهشها و دگرگوني‏هاي دنيا به تو هجوم آورند، و پذيرش و اطاعت مشكل گردد،زيرا قلب نوجوان چونان زمين كاشته نشده، آماده پذيرش هر بذري است كه در آن پاشيده شود. پس در تربيت تو شتاب كردم، پيش از آن كه دل تو سخت شود،و عقل تو به چيز ديگري مشغول گردد، تا به استقبال كارهايي بروي كه صاحبان تجربه، زحمت آزمون آن را كشيده‏اند،و تو را از تلاش و يافتن بي‏نياز ساخته‏اند، و آنچه از تجربيّات آنها نصيب ما شد، به تو هم رسيده، و برخي از تجربيّاتي كه بر ما پنهان مانده بود براي شما روشن گردد. پسرم درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‏ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثارشان سير كردم تا آنجا كه گويا يكي از آنان شده‏ام،بلكه با مطالعه تاريخ آنان، گويا از اوّل تا پايان عمرشان با آنان بوده‏ام، پس قسمت‏هاي روشن و شيرين زندگي آنان را از دوران تيرگي شناختم، و زندگاني سودمند آنان را با دوران زيانبارش شناسايي كردم، سپس از هر چيزي مهم و ارزشمند آن را، و از هر حادثه‏اي، زيبا و شيرين آن را براي تو برگزيدم، و ناشناخته‏هاي آنان
🌐 @Iran_Iran
#نهج_البلاغه

#نامه ۲۱

باز هم به زياد بن ابيه
سفارش به ميانه روي
اي زياد، از اسراف بپرهيز، و ميانه روي را برگزين، از امروز به فكر فردا باش، و از اموال دنيا به اندازه كفاف خويش نگهدار، و زيادي را براي روز نيازمنديت در آخرت پيش فرست. آيا اميد داري خداوند پاداش فروتنان را به تو بدهد در حالي كه از متكبران باشي؟ و آيا طمع داراي ثواب انفاق كنندگان را دريابي در حالي كه در ناز و نعمت قرار داري؟ و تهيدستان و بيوه زنان را از آن نعمتها محروم مي كني؟ همانا انسان به آنچه پيش فرستاده، و نزد خدا ذخيره ساخته، پاداش داده خواهد شد با درود.
🌐 @Iran_Iran
#نهج_البلاغه

#نامه ۲۰

به زياد بن ابيه
هشدار از خيانت به بيت المال
همانا من، براستي به خدا سوگند مي خورم، اگر به من گزارش كنند كه در بيت المال خيانت كردي، كم يا زياد، چنان بر تو سخت گيرم كه كم بهره شده، و در هزينه عيال، درماني، و خوار و سرگردان شوي. با درود.
🌐 @Iran_Iran
#نهج_البلاغه

#نامه ۱۹

به يكي از فرماندهان
هشدار از بدرفتاري
با مردم پس از نام خدا و درود. همانا دهقانان مركز فرمانداريت، از خشونت و قساوت و تحقير كردن مردم و سنگدلي تو شكايت كردند، من درباره آنها انديشيدم، نه آنان را شايسته نزديك شدن يافتم، زيرا كه مشركند. و نه سزاوار قساوت و سنگدلي و بدرفتاري هستند زيرا كه با ما هم پيمانند، پس در رفتار با آنان، نرمي و درشتي را به هم آميز. رفتاري توام با شدت و نرمش داشته باش، اعتدال و ميانه روي را در نزديك كردن يا دور نمودن، رعايت كن.

🌐 @Iran_Iran
#نهج_البلاغه

#نامه ۱۸

به عبدالله بن عباس
روش برخورد با مردم
بدان، كه بصره امروز جايگاه شيطان، و كشتزار فتنه هاست، با مردم آن به نيكي رفتار كن، و گره وحشت زا از دلهاي آنان بگشاي، بدرفتاري تو را با قبيله (بني تميم) و خشونت با آنها را به من گزارش دادند، همانا (بني تميم) مرداني نيرومندند كه هرگاه دلاوري از آنها غروب كرد، سلحشور ديگري جاي آن درخشيد، و در نبرد، در جاهليت و اسلام، كسي از آنها پيشي نگرفت، و همانا آنها با ما پيوند خويشاوندي، و قرابت و نزديكي دارند، كه صله رحم و پيوند با آنان پاداش، و گسستن پيوند با آنان كيفر الهي دارد، پس مدارا كن اي ابوالعباس! اميد است آنچه از دست و زبان تو از خوب يا بد، جاري مي شود، خدا تو را بيامرزد، چرا كه من و تو در اينگونه از رفتارها شريكيم. سعي كن تا خوش بيني من نسبت به شما استوار باشد، و نظرم دگرگون نشود، با درود.
🌐 @Iran_Iran
#نهج_البلاغه

#نامه ۱۷

در پاسخ نامه معاويه
افشاي چهره بني اميه و فضائل اهل بيت (ع)
معاويه! اينكه خواستي شام را به تو واگذارم، همانا من چيزي را كه ديروز از تو باز داشتم، امروز به تو نخواهم بخشيد، و اما سخن تو كه جنگ، عرب را جز اندكي، بكام خويش فرو برده است، آگاه باش، آن كس كه بر حق بود، جايگاهش بهشت، و آنكه بر راه باطل بود در آتش است. اما اينكه ادعاي تساوي در جنگ و نفرات جهادگر كرده اي، بدان، كه رشد تو در شك به درجه كمال من در يقين نرسيده است، و اهل شام بر دنيا حريص تر از اهل عراق به آخرت نيستند.
فضائل عترت پيامبر (ص)
و اينكه ادعا كردي ما همه فرزندان (عبدمناف) هستيم، آري چنين است، اما جد شما (اميه) چونان جد ما (هاشم) و (حرب) همانند (عبدالمطلب) و (ابوسفيان) مانند (ابوطالب) نخواهند بود، هرگز ارزش مهاجران چون اسيران آزادشده نيست، و حلال زاده همانند حرام زاده نمي باشد، و آنكه بر حق است با آنكه بر باطل است را نمي توان مقايسه كرد، و مومن چون مفسد نخواهد بود، و چه زشتند آنان كه پدران گذشته خود را در ورود به آتش پيروي كنند. از همه كه بگذريم، فضيلت نبوت در اختيار ماست كه با آن عزيزان را ذليل، و خوارشدگان را بزرگ كرديم، و آنگاه كه خداوند امت عرب
را فوج فوج به دين اسلام درآورد، و اين امت در برابر دين يا از روي اختيار يا اجبار تسليم شد، شما خاندان ابوسفيان، يا براي دنيا و يا از روي ترس در دين اسلام وارد شديد، و اين هنگامي بود كه نخستين اسلام آورندگان بر همه پيشي گرفتند، و مهاجران نخستين ارزش خود را باز يافتند، پس اي معاويه شيطان را از خويش بهره مند، و او را بر جان خويش راه مده. با درود.
🌐 @Iran_Iran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نهج_البلاغه

#نامه ۱۶

به يارانش وقت جنگ
آموزش تاكتيكهاي نظامي
از عقب نشيني هايي كه مقدمه هجوم ديگر است، و از ايستادني كه حمله در پي دارد نگرانتان نسازد، حق شمشيرها را اداء كنيد، و پشت دشمن را به خاك بماليد، و براي فرو كردن نيزه ها، و محكم ترين ضربه هاي شمشير، خود را آماده كنيد، صداي خود را در سينه ها نگهداريد. كه در زدودن سستي نقش بسزايي دارد. به خدايي كه دانه را شكافت، و پديده ها را آفريد، آنها اسلام را نپذيرفتند، بلكه به ظاهر تسليم شدند، و كفر خود را پنهان داشتند، آنگاه كه ياوراني يافتند آن را آشكار ساختند.
🌐 @Iran_Iran
❤️#نهج_البلاغه

💌#نامه ۱۵

راز و نياز با خدا
نيايش در جنگ
خدايا! قلبها به سوي تو روانه شده، و گردنها به درگاه تو كشيده، و ديده ها به آستان تو دوخته، و گامها در راه تو نهاده، و بدن ها در خدمت تو لاغرشده است، خدايا دشمني هاي پنهان آشكار، و ديگهاي كينه در جوش است، خدايا به تو شكايت مي كنيم از اينكه پيامبر (ص) در ميان ما نيست، و دشمنان ما فراوان، و خواسته هاي ما پراكنده است. (پروردگارا! بين ما و دشمنانمان به حق داوري فرما كه تو از بهترين داوراني)

🌐 @Iran_Iran
❤️#نهج_البلاغه

💌#نامه ۱۴

به سپاهيانش
رعايت اصول انساني در جنگ با دشمن
جنگ را آغاز نكنيد تا آنها شروع كنند، زيرا سپاس خداوندي را كه حجت با شماست، و آغازگر جنگ نبودن، تا آنكه دشمن بجنگ روي آورد، حجت ديگر بر حقانيت شما خواهد بود، اگر به اذن خدا شكست خوردند و گريختند، آن كس را كه پشت كرده مكشيد، و آن را كه دفاع نمي تواند آسيب نرسانيد، و مجروحان را نكشيد، زنان را با آزار دادن تحريك نكنيد هرچند آبروي شما را بريزند، يا اميران شما را دشنام دهند، كه آنان در نيروي بدني و رواني و انديشه كم توانند، در روزگاري كه زنان مشرك بودند مامور بوديم دست از آزارشان برداريم، و در جاهليت اگر مردي با سنگ يا چوب دستي به زني حمله مي كرد، او و فرزندانش را سرزنش مي كردند.
🌐 @Iran_Iran
❤️#نهج_البلاغه

💌#نامه ۱۳

به دو نفر از اميران لشگر
رعايت سلسله مراتب فرماندهي
من ، مالك اشتر پسر حارث را بر شما و سپاهياني كه تحت امر شما هستند، فرماندهي دادم. گفته او را بشنويد، و از فرمان او اطاعت كنيد، او را چونان زره و سپر نگهبان خود برگزينيد، زيرا كه مالك، نه سستي به خرج داده و نه دچار لغزش مي شود، نه در آنجايي كه شتاب لازم است كندي دارد، و نه آن جا كه كندي پسنديده است شتاب مي گيرد.
🌐 @Iran_Iran
❤️#نهج_البلاغه

💌#نامه ۱۲

به معقل بن قيس الرياحي
احتياطهاي نظامي نسبت به سربازان پيشتاز
از خدايي بترس كه ناچار او را ملاقات خواهي كرد، و سرانجامي جز حاضر شدن در پيشگاه او را نداري، جز با كسي كه با تو پيكار كند، پيكار نكن، در خنكي صبح و عصر سپاه را حركت ده، در هواي گرم لشكر را استراحت ده، و در پيمودن راه شتاب مكن، در آغاز شب حركت نكن زيرا خداوند شب را وسيله آرامش قرار داده، و آن را براي اقامت كردن، نه كوچ نمودن، تعيين فرموده است پس آسوده باش، و مركبها را آسوده بگذار، آنگاه كه سحر آمد و سپيده صبحگاهان آشكار شد، در پناه بركت پروردگار حركت كن. پس هر جا دشمن را مشاهده كردي در ميان لشكرت بايست، نه چنان به دشمن نزديك شو كه چونان جنگ افروزان باشي، و نه آنقدر دور باش كه پندارند از نبرد مي هراسي، تا فرمان من به تو رسد، مبادا كينه آنان شما را به جنگ وادارد، پيش از آنكه آنان را به راه هدايت فراخوانيد، و درهاي عذر را بر آنان ببنديد.
🌐 @Iran_Iran
❤️#نهج_البلاغه

💌#نامه ۱۱

به گروهي از سپاهيان
آموزش نظامي به لشكريان
هرگاه به دشمن رسيديد، يا او به شما رسيد، لشكرگاه خويش را بر فراز بلنديها، يا دامنه كوهها، يا بين رودخانه ها قرار دهيد، تا پناهگاه شما، و مانع هجوم دشمن باشد، جنگ را از يك سو يا دو سو آغاز كنيد، و در بالاي قله ها، و فراز تپه ها، ديده بانهايي بگماريد، مبادا دشمن از جايي كه مي ترسيد يا از سويي كه بيم نداريد، ناگهان بر شما يورش آورد، و بدانيد كه پيشاهنگان سپاه ديدبان لشگريانند، و ديدبانان طلايه داران سپاهند، از پراكندگي بپرهيزيد، هر جا فرود مي آييد، با هم فرود بياييد، و هرگاه كوچ مي كنيد همه با هم كوچ كنيد، و چون تاريك شب شما را پوشاند، نيزه داران را پيرامون لشكر بگماريد، و نخوابيد مگر اندك، چونان آب در دهان چرخاندن و بيرون ريختن.
🌐 @Iran_Iran
Ещё