#نهج_البلاغه #نامه ۵۳_۴
پرداخته،و دنياي خود را به دست ميآوردند.
سوّم سيماي كارگزاران دولتي
سپس در امور كارمندانت بينديش،و پس از آزمايش به كارشان بگمار،و با ميل شخصي، و بدون مشورت با ديگران آنان را به كارهاي مختلف وادار نكن،زيرا نوعي ستمگري و خيانت است.كارگزاران دولتي را از ميان مردمي با تجربه و با حيا،از خاندانهاي پاكيزه و با تقوي،كه در مسلماني سابقه درخشاني دارند انتخاب كن،زيرا اخلاق آنان گراميتر،و آبرويشان محفوظتر، و طمع و روزيشان كمتر،و آينده نگري آنان بيشتر است. سپس روزي فراوان بر آنان ارزاني دار، كه با گرفتن حقوق كافي در اصلاح خود بيشتر ميكوشند،و با بينيازي،دست به اموال بيت المال نميزنند،و اتمام حجّتي است بر آنان اگر فرمانت را نپذيرند يا در امانت تو خيانت كنند.سپس رفتار كارگزاران را بررسي كن، و جاسوساني راستگو،و وفا پيشه بر آنان بگمار، كه مراقبت و بازرسي پنهاني تو از كار آنان، سبب امانت داري،و مهرباني با رعيّت خواهد بود.و از همكاران نزديكت سخت مراقبت كن،و اگر يكي از آنان دست به خيانت زد،و گزارش جاسوسان تو هم آن خيانت را تأييد كرد،به همين مقدار گواهي قناعت كرده او را با تازيانه كيفر كن،و آنچه از اموال كه در اختيار دارد از او باز پس گير،سپس او را خوار دار،و خيانتكار بشمار،و طوق بد نامي به گردنش بيفكن.
چهارم سيماي ماليات دهندگان
ماليات و بيت المال را به گونهاي وارسي كن كه صلاح ماليات دهندگان باشد،زيرا بهبودي ماليات و ماليات دهندگان،عامل اصلاح امور ديگر اقشار جامعه ميباشد،و تا امور ماليات دهندگان اصلاح نشود كار ديگران نيز سامان نخواهد گرفت زيرا همه مردم نان خور ماليات و ماليات دهندگانند.بايد تلاش تو در آباداني زمين بيشتر از جمع آوري خراج باشد كه خراج جز با آباداني فراهم نميگردد،و آن كس كه بخواهد خراج را بدون آباداني مزارع به دست آورد،شهرها را خراب،و بندگان خدا را نابود،و حكومتش جز اندك مدّتي دوام نياورد.پس اگر مردم شكايت كردند،از سنگيني ماليات، يا آفت زدگي،يا خشك شدن آب چشمهها، يا كمي باران،يا خراب شدن زمين در سيلابها، يا خشكسالي،در گرفتن ماليات به ميزاني تخفيف ده تا امورشان سامان گيرد،و هرگز تخفيف دادن در خراج تو را نگران نسازد زيرا آن،اندوختهاي است كه در آباداني شهرهاي تو،و آراستن ولايتهاي تو نقش دارد،و رعيّت تو را ميستايند،و تو از گسترش عدالت ميان مردم خشنود خواهي شد،و به افزايش قوّت آنان تكيّه خواهي كرد،بدانچه در نزدشان اندوختي و به آنان بخشيدي،و با گسترش عدالت در بين مردم،و مهرباني با رعيّت،به آنان اطمينان خواهي داشت،آنگاه اگر در آينده كاري پيش آيد و به عهدهشان بگذاري،با شادماني خواهند پذيرفت،زيرا عمران و آبادي،قدرت تحمّل مردم را زياد ميكند.همانا ويراني زمين به جهت تنگدستي كشاورزان است،و تنگدستي كشاورزان،به جهت غارت اموال از طرف زمامداراني است كه به آينده حكومتشان اعتماد ندارند،و از تاريخ گذشتگان عبرت نميگيرند.
پنجم سيماي نويسندگان و منشيان
سپس در امور نويسندگان و منشيان به درستي بينديش،و كارهايت را به بهترين آنان واگذار،و
نامههاي محرمانه،كه در بر دارنده سياستها و اسرار تو است،از ميان نويسندگان به كسي اختصاص ده كه صالحتر از ديگران باشد،كسي كه گرامي داشتن،او را به سركشي و تجاوز نكشاند تا در حضور ديگران با تو مخالفت كند،و در رساندن
نامه كار گزارانت به تو،يا رساندن پاسخهاي تو به آنان كوتاهي نكند،و در آنچه براي تو ميستاند يا از طرف تو به آنان تحويل ميدهد،فراموش كار نباشد.و در تنظيم هيچ قراردادي سستي نورزد،و در برهم زدن قراردادي كه به زيان توست كوتاهي نكند، و منزلت و قدر خويش را بشناسد،همانا آن كه از شناخت قدر خويش عاجز باشد،در شناخت قدر ديگران جاهلتر است.مبادا در گزينش نويسندگان و منشيان،بر تيز هوشي و اطمينان شخصي و خوش باوري خود تكيه نمايي،زيرا افراد زيرك با ظاهر سازي و خوش خدمتي،نظر زمامداران را به خود جلب مينمايند،كه در پس اين ظاهر سازيها، نه خيرخواهي وجود دارد،و نه از امانت داري نشاني يافت ميشود لكن آنها را با خدماتي كه براي زمامداران شايسته و پيشين انجام دادهاند بيازماي،به كاتبان و نويسندگاني اعتماد داشته باش كه در ميان مردم آثاري نيكو گذاشته،و به امانت داري از همه مشهورترند،كه چنين انتخاب درستي نشان دهنده خيرخواهي تو براي خدا،و مردمي است كه حاكم آناني.براي هر يك از كارهايت سرپرستي برگزين كه بزرگي كار بر او چيرگي نيابد، و فراواني كار او را در مانده نسازد، و بدان كه هر گاه در كار نويسندگان و منشيان تو كمبودي وجود داشته باشد كه تو بيخبر باشي خطرات آن دامنگير تو خواهد بود.
ششم سيماي بازرگانان و صاحبان صنايع
سپس سفارش مرا به بازرگانان و صاحبان صنايع بپذير،و آنها را به نيكوكاري سفارش كن،بازرگاناني كه در شهر ساكنند،يا آنان
🌐 @Iran_Iran