#من_شهیدمیشومباخانواده عروس خانم قرار خواستگاری گذاشته بودیم . معمولا همه جا برای مراسم خواستگاری بزرگترها می روند . اما آقا محمود خیلی اصرار داشت که
من همراهش باشم ؛ علت اصرار ایشان آشنایی مختصری بود که
من با این خانواده داشتم . آقا محمود روز خواستگاری دنبالم آمد ؛ زمانیکه راه افتادیم از خانه بیرون برویم گفت :
حتما با این بنده خدا ( عروس خانم)
صحبت کن و بگو که
من حداکثر پانزده سال
می توانم زندگی کنم !! با تعجب نگاهش کردم !! گفت :
من شهید می شوم * ناراحت شدم ، نشستم و با عصبانیت گفتم : پس دختر مردم را اذیت نکن ، حالا که این طور است
من نمی آیم . شما که می خواهی شهید شوی اصلا ازدواج نکن . خندید و گفت : عصبانی نشو خواهر
من !! ازدواج سنت پیغمبر اکرم "صل الله و علیه و آله و سلم" است . و
من برای پیروی از سنت پیغمبر اسلام "صل الله علیه و آله وسلم" ازدواج می کنم . محمود ازدواج کرد و چهار سال و نیم بعداز ازدواجش به فیض عظیم شهادت نائل آمد .
#خاطرات_شهید #شهید #محمود_نریمانی🌷راوی :
#خواهر_شهید🌑 http://telegram.me/Iran_Iran