ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه @IranArianaShahnameh

#نبونیید
Канал
Логотип телеграм канала ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه	@IranArianaShahnameh
@IranArianaShahnamehПродвигать
2,11 тыс.
подписчиков
8,43 тыс.
фото
8,93 тыс.
видео
4,72 тыс.
ссылок
https://telegram.me/IranArianaShahnameh به مجله‌ی خبری تاریخی اجتماعی فرهنگی سینمایی خوش آمدید همیشه بخند،حتی در بدترین هنگامه ها،چراکه خنده بهترین و بدترین انتقام از این روزگار نیرنگ باز است @ArashMaad (آرش ماد اندیمشکی مغان)
بخش3
#ایلامیتو_پارس_ماد_پارت
همانگونه که پیش تر گفته شد:
آستیاگ* پدر بانو ماندانا* همسر کمبوجیه فرزند کوروش یکم و همچنین پدربزرگ کوروش دوم* بود.
کوروش بزرگ(کوروش دوم) بر پارس و ایلامیتو دست یافت
که پدربزرگ وی آستیاگ* را برانگیخت.
بر اساس یکی از رویداد نامه های بابلی در میابیم که آستیاگ* ارتشی را برای سرنگونی کوروش بزرگ گرد آورد و همان ارتش با فرماندهی هارپاگ*مادی* شورش کرده و آستیاگ را در بند میکنند و کوروش را شاه میخوانند.
(هرودوت و کتزیاس* میگویند:
با براندازی آستیاگ ،شاه ماد*،کوروش، مرزهای پهناور ماد* تا رود هالیس* را در دست دارد..)
همانگونه که پیش آمد، اکنون او شاه پارس،ایلامیتو و ماد* است و برای نخستین بار میتوان گفت: سرزمین ایران به راستی در هنگام او یکپارچه به نام #کوروش شد.
کوروش پایتخت را از هگمتانه(آکدی=آگامتانو) به انشان* که اکنون دیگر در پارس است برده و همه ی دارایی های ماد* را به آنجا فرستاد.
او پیش از سال538پیش از میلاد به شهر ارزشمند شوش* دست یافت.
آمدن کوروش به شوش و نزدیک شدن او به بابل* بر این شد که شاهنشاهی بابل* و لیدیه* به همراه مصر* برای یورش به ایران همداستان شوند...
کروزوس* شاه لیدیه* پیمان با ماد* را زیر پا گذاشته و از کاپادوکیه* گذشت و ارتش ایران را به سمت پتریا (بغازکوی) کشاند که با فرا رسیدن زمستان جنگ بیهوده به پایان رسید
و کروزوس* که هرگز گمان نمیکرد در زمستان کوروش جنگ را ادامه دهد ارتش لیدیه را به سارد برد و سربازها را به خانه هایشان بازگشتند.
و تا دریافت کمک از همپیمانهایش مصر،اسپارت،بابل در سارد ماند.
تا اینکه شگفت زده دریافت کوروش جنگ را رها نکرده و ارتش ایران به سارد* پایتخت لیدیه رسیده است
@IranArianaShahnameh
هرودوت می افزاید:
پس از دوهفته شهربند(محاصره) سارد*، ارتش ایران،پیروز شد.
و کوروش بزرگ یکی از بزرگان کشور لیدی* به نام پاکتیاس* را خزانه دار کرد و *تابالوس پارسی* را فرماندار لیدیه* گمارد.
و خود به همراه کروزوس*شاه لیدی، به اکباتان* بازگشت.
ولی دیری نگذشت که پاکتیاس* به همراه پولهای خزانه از سارد* به سمت دولت شهرهای یونان گریخت و در اندیشه ی فراهم ساختن شورشی برآمد.
مازارس* به فرمان کوروش به سوی آنها رفت
پری ین و دشت میاندر-meander را گرفت ولی سرانجام بدست خیوس* کشته شد.
سپس هارپاگ* به نبرد وی رفت و شهرهای یونانی،کاریا* کایونیا* و لیسیا* بدست آورد برخی ها جنگیدند و برخی دروازه های شهر را گشودند و برخی نیز مانند نیمی از مردم شهر فوکایه به سمت آلالیا کوچ نشین خود در کورسیکا گریختند.
شکست کروزوس و لیدیه هم پیمان بابل برای نبونیید شاه بابل* بسیار گران آمد.
تنش و درگیری میان او و کوروش بزرگ بالا گرفت..
سپاهیان ایران و بابل در کنار رود تیگرا (دجله) به نبرد سختی پرداختند تا اینکه ارتش بابل،عقب نشینی کرد..
بر اساس نوشته های بابلی-آکدی و رویدادنامه ی #نبونیید چگونگی دست یابی نبونید بر بابل را درمیابیم:
او مردم بسیاری را به کنیزی و بردگی گرفت و خانه ها و پرستش گاههای بسیاری را ویران کرد.
بویژه جان و مال و ناموس یهودیان را به بردگی و بندگی گرفته بود.
دور از دسترش نیست که مردم بابل* دروازه های شهر را بر سپاه کوروش گشوده باشند.
زیرا زودتر از آن نیز رفتار کوروش با لیدیه و بویژه کروزوس شاه لیدیه را پس از شکست شنیده بودند
(که هرودوت میگوید:تا پایان زندگی کوروش نیز کروزوس مشاور وفاداری در کنار او بود)
هنگامیکه ارتش ایران به همراه کوروش پای به شهر میگذارد مردم شادمان میشوند و هلهله کنان به پایکوبی میپردازند
و شادمانه به پیشواز کوروش می آیند.
انگار نه انگار سرزمین آنها بدست ایرانیان گشوده شده است!
گویی آنها کوروش و ارتش او را از خود میدانند..!!
در جهان آن روز که شاهانی همانند سارگون دوم آکدی و نبونیید بخت نصر، سنخریب و آشوربانیپال و دیگران..
پس از پیروزی در غارت و چپاول و کشتار و دستیابی به کنیزها و بردگان بیشتر از یکدیگر پیشی میگرفتند، شگفتی کوروش و گوناگونی اندیشه ی بزرگ و ارزشمند کوروش،اینجا آشکار میشود.
@darik2500
همانگونه که در رویدادنامه های بابلی-آکدی و منشور حقوق بشر کوروش میفرماید:
آنگاه که من آشتی خواهان پای به بابل نهادم،مردم با شادمانی گامهای مرا پذیرا شدند.
فرمان دادم هیچ یک از سربازانم نتوانند مردم را از هستی نابود کنند.
فرمان دادم همه ی پرستشگاههایی که ویران شده بود را آباد سازند و من کوروش،آیین و دین او را گرامی داشتم.
به فرمان من کوروش شاه چهار گوشه ی جهان، آکد،سومر،بابل ایران برده داری و کنیز داری برانداخته شد.
من درماندگیهایشان را چاره ساختم.
باشد که دلها شاد باشد.)
او وارون بر دیگر شاهان،به نیایشگاه مردوک* خدای بابل رفت و مردوک* را ستایش گفت.
همان کاری که پسر او کمبوجیه دوم* در مصر* انجام داد.
خدایگان مصر* و مردم و بزرگان مصری را گرامی داشت.
#آرش_ماد_اندیمشکی_مغان
بخش3
#ایلامیتو_پارس_ماد_پارت
همانگونه که پیش تر گفته شد:
آستیاگ* پدر بانو ماندانا* همسر کمبوجیه فرزند کوروش یکم و همچنین پدربزرگ کوروش دوم* بود.
کوروش بزرگ(کوروش دوم) بر پارس و ایلامیتو دست یافت
که پدربزرگ وی آستیاگ* را برانگیخت.
بر اساس یکی از رویداد نامه های بابلی در میابیم که آستیاگ* ارتشی را برای سرنگونی کوروش بزرگ گرد آورد و همان ارتش با فرماندهی هارپاگ*مادی* شورش کرده و آستیاگ را در بند میکنند و کوروش را شاه میخوانند.
(هرودوت و کتزیاس* میگویند:
با براندازی آستیاگ ،شاه ماد*،کوروش، مرزهای پهناور ماد* تا رود هالیس* را در دست دارد..)
همانگونه که پیش آمد، اکنون او شاه پارس،ایلامیتو و ماد* است و برای نخستین بار میتوان گفت: سرزمین ایران به راستی در هنگام او یکپارچه به نام #کوروش شد.
کوروش پایتخت را از هگمتانه(آکدی=آگامتانو) به انشان* که اکنون دیگر در پارس است برده و همه ی دارایی های ماد* را به آنجا فرستاد.
او پیش از سال538پیش از میلاد به شهر ارزشمند شوش* دست یافت.
آمدن کوروش به شوش و نزدیک شدن او به بابل* بر این شد که شاهنشاهی بابل* و لیدیه* به همراه مصر* برای یورش به ایران همداستان شوند...
کروزوس* شاه لیدیه* پیمان با ماد* را زیر پا گذاشته و از کاپادوکیه* گذشت و ارتش ایران را به سمت پتریا (بغازکوی) کشاند که با فرا رسیدن زمستان جنگ بیهوده به پایان رسید
و کروزوس* که هرگز گمان نمیکرد در زمستان کوروش جنگ را ادامه دهد ارتش لیدیه را به سارد برد و سربازها را به خانه هایشان بازگشتند.
و تا دریافت کمک از همپیمانهایش مصر،اسپارت،بابل در سارد ماند.
تا اینکه شگفت زده دریافت کوروش جنگ را رها نکرده و ارتش ایران به سارد* پایتخت لیدیه رسیده است
@IranArianaShahnameh
هرودوت می افزاید:
پس از دوهفته شهربند(محاصره) سارد*، ارتش ایران،پیروز شد.
و کوروش بزرگ یکی از بزرگان کشور لیدی* به نام پاکتیاس* را خزانه دار کرد و *تابالوس پارسی* را فرماندار لیدیه* گمارد.
و خود به همراه کروزوس*شاه لیدی، به اکباتان* بازگشت.
ولی دیری نگذشت که پاکتیاس* به همراه پولهای خزانه از سارد* به سمت دولت شهرهای یونان گریخت و در اندیشه ی فراهم ساختن شورشی برآمد.
مازارس* به فرمان کوروش به سوی آنها رفت
پری ین و دشت میاندر-meander را گرفت ولی سرانجام بدست خیوس* کشته شد.
سپس هارپاگ* به نبرد وی رفت و شهرهای یونانی،کاریا* کایونیا* و لیسیا* بدست آورد برخی ها جنگیدند و برخی دروازه های شهر را گشودند و برخی نیز مانند نیمی از مردم شهر فوکایه به سمت آلالیا کوچ نشین خود در کورسیکا گریختند.
شکست کروزوس و لیدیه هم پیمان بابل برای نبونیید شاه بابل* بسیار گران آمد.
تنش و درگیری میان او و کوروش بزرگ بالا گرفت..
سپاهیان ایران و بابل در کنار رود تیگرا (دجله) به نبرد سختی پرداختند تا اینکه ارتش بابل،عقب نشینی کرد..
بر اساس نوشته های بابلی-آکدی و رویدادنامه ی #نبونیید چگونگی دست یابی نبونید بر بابل را درمیابیم:
او مردم بسیاری را به کنیزی و بردگی گرفت و خانه ها و پرستش گاههای بسیاری را ویران کرد.
بویژه جان و مال و ناموس یهودیان را به بردگی و بندگی گرفته بود.
دور از دسترش نیست که مردم بابل* دروازه های شهر را بر سپاه کوروش گشوده باشند.
زیرا زودتر از آن نیز رفتار کوروش با لیدیه و بویژه کروزوس شاه لیدیه را پس از شکست شنیده بودند
(که هرودوت میگوید:تا پایان زندگی کوروش نیز کروزوس مشاور وفاداری در کنار او بود)
هنگامیکه ارتش ایران به همراه کوروش پای به شهر میگذارد مردم شادمان میشوند و هلهله کنان به پایکوبی میپردازند
و شادمانه به پیشواز کوروش می آیند.
انگار نه انگار سرزمین آنها بدست ایرانیان گشوده شده است!
گویی آنها کوروش و ارتش او را از خود میدانند..!!
در جهان آن روز که شاهانی همانند سارگون دوم آکدی و نبونیید بخت نصر، سنخریب و آشوربانیپال و دیگران..
پس از پیروزی در غارت و چپاول و کشتار و دستیابی به کنیزها و بردگان بیشتر از یکدیگر پیشی میگرفتند، شگفتی کوروش و گوناگونی اندیشه ی بزرگ و ارزشمند کوروش،اینجا آشکار میشود.
@darik2500
همانگونه که در رویدادنامه های بابلی-آکدی و منشور حقوق بشر کوروش میفرماید:
آنگاه که من آشتی خواهان پای به بابل نهادم،مردم با شادمانی گامهای مرا پذیرا شدند.
فرمان دادم هیچ یک از سربازانم نتوانند مردم را از هستی نابود کنند.
فرمان دادم همه ی پرستشگاههایی که ویران شده بود را آباد سازند و من کوروش،آیین و دین او را گرامی داشتم.
به فرمان من کوروش شاه چهار گوشه ی جهان، آکد،سومر،بابل ایران برده داری و کنیز داری برانداخته شد.
من درماندگیهایشان را چاره ساختم.
باشد که دلها شاد باشد.)
او وارون بر دیگر شاهان،به نیایشگاه مردوک* خدای بابل رفت و مردوک* را ستایش گفت.
همان کاری که پسر او کمبوجیه دوم* در مصر* انجام داد.
خدایگان مصر* و مردم و بزرگان مصری را گرامی داشت.
#آرش_ماد_اندیمشکی_مغان