ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه @IranArianaShahnameh

#دماوند
Канал
Логотип телеграм канала ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه	@IranArianaShahnameh
@IranArianaShahnamehПродвигать
2,11 тыс.
подписчиков
8,43 тыс.
фото
8,93 тыс.
видео
4,72 тыс.
ссылок
https://telegram.me/IranArianaShahnameh به مجله‌ی خبری تاریخی اجتماعی فرهنگی سینمایی خوش آمدید همیشه بخند،حتی در بدترین هنگامه ها،چراکه خنده بهترین و بدترین انتقام از این روزگار نیرنگ باز است @ArashMaad (آرش ماد اندیمشکی مغان)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک ایرانی بزرگ نیز هم‌زمان  با برآمدن و طلوع خورشید در دامنه ی کوه #دماوند #درفش_کاویانی را برافراشته است.

🔸درفش کاویانی که در ایران و شاهنامه فردوسی بارها به آن اشاره شده به‌دست کاوه آهنگر در مبارزه با اژیدهاک ماردوش ضحاک افراشته شده بود.

@darik2500

یعقوب لیث صفاری به خلیفه ی تازی میگوید:
درفش کاویانی با من است 🎥👇
https://t.me/IranArianaShahnameh/25082
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قله باشکوه #دماوند 

دَماوَند کوهی در #شمال ایران است که بلندترین کوه ایران و خاورمیانه و بلندترین قلهٔ آتشفشانی #آسیا است.

@IranArianaShahnameh
#ایران_آریانا_ایران_بزرگ_و_کهن_شاهنامه
تورانیان مرزهای خاوری (شرقی) ایران را گرفته بودند
تا اینکه سپاه ایران زمین گرد می آیند
و پیران به #گودرز میگویند هرکجا که مرز ایران است بگو که از آن بیرون برویم
.
نامه ی «پیران ویسه» سردار #تورانی در واقع یک نامه رسمی است که به گودرز سردار کیانی در عهد کیخسرو راهی کرده است. سردار تورانی از حدود بیست و پنج شهر و سرزمین زير به عنوان شهرهای ایران یاد کرده و تعهد می کند که در بدل صلح با ایرانیان، این شهرها و نواحی را از سپاه تورانی تخلیه کند:
هر آن شهر كز #مرز ايران نهى
بگو تا كنيم آن ز تــركان تهى
و ز آباد و ويران و هر بوم و بر
كه فـرمود «كی خسرو» دادگر
از ايران بكوه اندر آيد نخست
دَرِ «غرچگان» از بر بوم «بُست»
دگر «طالقان» شهر تا «فارياب»
هميدون دَرِ «بلخ» تا «اندرآب»
دگر «پنجهير» و درِ «باميان»
سر مرز ايران و جاى كيان
دگر «گوزگانان» فرخنده جاى
نهادست نامش جهان كدخداى
دگر «موليان» تا درِ «بدخشان»
همين است ازين پادشاهى نشان
فروتر دگر دشت «آموى» و «زم»
كه با شهر «ختلان» برايد برم
چه «شگنان» وز «ترمذ» ويسه گرد
«بخارا» و شهرى كه هستش بگرد
هميدون برو تا درِ «سغد» نيز
نجويد كس آن پادشاهى بنيز
و زان سو كه شد رستم گُردسوز
سپارم بدو كشور «نيمروز»
ز كوه و ز هامون بخوانم سپاه
سوى باختر بر گشاييم راه
بپردازم اين تا در «هندوان»
نداريم تاريك از اين پس روان
ز «كشمير» وز «كابل» و «قندهار»
شما را بود آن همه زين شمار
وزان سو كه لهراسب شد جنگجوى
«اَلا نان» و «غر» در سپارم بدوى
از اين مرز پيوسته تا كوه قاف
به خسرو سپاريم بى جنگ و لاف
.****************
با توجه به کتاب #اوستا و نوشته های یشتها در هنگام منوچهر و افراسیاب جنگی میان ایرانیان و عموزاده هایشان تورانیان رخ میدهد و برای شناساندن مرز ایران نیز #آرش_کمانگیر از کوه #دماوند (همان کوهی که #فریدون نیز پس از دادخواهی کاوه از #ضحاک ماردوش نیز ضحاک را در آنجا به بند کشید و جهان را به یه بخش درآورد و به ایرج و تور و سلم سه فرزندش سپرد)
تیری پرتاب میکند و پس از سه روز آن تیر به درخت گردویی در #افغانستان امروزی بخشی از خراسان بزرگ مینشیند
و همانجا میشود مرز ایران و توران
شاهنامه ، پرشمار به آرش و خاندان وی نگاه دارد و از دلاوری و تیر دور پرواز ، خاندان و دلاوری وی، سخن می گوید:

چو "آرش " که بردی به فرسنگ تیر
چو پیروزگر "قارن" شیر گیر 9/273/318

( خالقی 8ص350 بیت 340)
از آن زخم آن پهلو آتشی
که سامیش گرز است و،تیر، آرشی
6/104/570
@IranArianaShahnameh
آرش دلاوری که در هنگام نبرد کیخسرو با افراسیاب به یاری کیخسرو آمد:

و از او نیوتر " آرش " رزمزن
به هر کار پیروز و لشکر شکن

که در چاپ خالقی مطلق بدین گونه نوشته شده است:

واز او نیو تر آرش رزمزن
چو کوران شه،آن گرد لشکر شکن
( خالقی ج4ص178 ح 4)

از این قهرمان شگفت انگیز سخن رفته است :

در یشت هشتم چنین آمده است که :

"...ما ستاره زیبا و فرهمند تیشتری ( Tishtrya ( را می ستاییم که به سوی دریای ویوروکش :

( Vourukasha به همان تندی روان است که تیر ارخش شیواتیر[ خشویkhshu

: سخت کمان ] ، آن کمان کش که چیره دست اریایی که از همه قابلتر بود و از کوه ) khshutha):

: سخت کمان ) تیری از کمان رها کرد که به کوه خونوت( Khvanwant) فرود آمد ، پس اهورا مزدا بر آن تیر نفخه یی بدمید و ایزد آب وایزد گیاه و میتره ( میترا : مهر Mithra) دارنده ی دشتهای فراخ ، راهی برای گذر تیر گشودند." ( یشت 13 26/113)

آرش، از اهالی طبرستان است :

از آن خوانند آرش را کمانگیر
که از" رویان" به "مرو "انداخت یک تیر

( فخر الدین اسعد گرگانی)
@darik2500
ایران ما آریانا ایران بزرگ و کهن شاهنامه @IranArianaShahnameh
#جشن_تیرگان خجسته باد گرامی باد جانبازی #آرش_کمانگیر نبرد بر سر مرزهای ایران زمین و شکست خشکسالی ایران ما،آریانا،ایران بزرگ و کهن شاهنامه💙 @IranArianaShahnameh برای دیدن کیلیپ ها به کانال بپیوندید
اینروزها که #تیرگان بود و #آرش_کمانگیر ، سخنهایی هم از #آمل بود و #ساری . ولی از جنسی دیگر که چرا نام آرش در آمل ثبت نشد و در ساری ثبت شد و ...

در این باره گفتگویی با دوست خردمند و تاریخ‌دان ام "آرش اندیمشکی مغان" داشتم که با سپاس از ایشان، نکات مهم را از دید کارشناسی خدمتتان می‌آورم:

آنچه که در تاریخ روشن هست، آرش از اطراف #دماوند و یا خود دماوند جانفشانی کرد. این یعنی همان #مازندران .
اینکه خواستگاه تیر آرش را آمل یا ساری بدانیم و تعصب بخرج دهیم و از همدیگر دلخور شویم؛ کاری است بیهوده و سرتاسر پشتش چندگانگی و تنش و دشمنی است بویژه در این شرایط حساس که به همدلی بیشتری نیازمندیم که باید هوشیار باشیم و در دام تفرقه افکنان قرار نگیریم.
اینکه چرا آمل نتوانست و ساری توانست بی‌شک باید آنرا در اراده‌ی مسئولین جستجو کرد.

از نظر تاریخی ، اسطوره‌ها را نمی‌توان گفت اهل کجایند همانند #پاپک_خرمدین . تنها میگوییم #آذری و نه کجایی!، آنهم با تردید!
یا #مردآویج_زیاری که #اصفهانی می‌نامیم و نه کجای اصفهان.
#داریوش شاه #مرودشتی بود ولی می‌گوییم داریوش #پارسی و نه مرودشتی یا شیرازی! و موارد دیگر.....

دوستان نکته‌ی مهم دیگه این است که در این شرایط حساس کنونی در #همدلی_اقوام ایرانی کوشا باشیم
تا خاری در چشمان #ایران‌ستیزان و #تجزیه‌طلبان و فرصت‌طلبان باشیم
@IranArianaShahnameh
رضا خسرویان
۱۸ تیرماه ۱۳۹۷
#ایران_آریانا_ایران_بزرگ_و_کهن_شاهنامه
تورانیان مرزهای خاوری (شرقی) ایران را گرفته بودند
تا اینکه سپاه ایران زمین گرد می آیند
و پیران به #گودرز میگویند هرکجا که مرز ایران است بگو که از آن بیرون برویم
.
نامه ی «پیران ویسه» سردار #تورانی در واقع یک نامه رسمی است که به گودرز سردار کیانی در عهد کیخسرو راهی کرده است. سردار تورانی از حدود بیست و پنج شهر و سرزمین زير به عنوان شهرهای ایران یاد کرده و تعهد می کند که در بدل صلح با ایرانیان، این شهرها و نواحی را از سپاه تورانی تخلیه کند:
هر آن شهر كز #مرز ايران نهى
بگو تا كنيم آن ز تــركان تهى
و ز آباد و ويران و هر بوم و بر
كه فـرمود «كی خسرو» دادگر
از ايران بكوه اندر آيد نخست
دَرِ «غرچگان» از بر بوم «بُست»
دگر «طالقان» شهر تا «فارياب»
هميدون دَرِ «بلخ» تا «اندرآب»
دگر «پنجهير» و درِ «باميان»
سر مرز ايران و جاى كيان
دگر «گوزگانان» فرخنده جاى
نهادست نامش جهان كدخداى
دگر «موليان» تا درِ «بدخشان»
همين است ازين پادشاهى نشان
فروتر دگر دشت «آموى» و «زم»
كه با شهر «ختلان» برايد برم
چه «شگنان» وز «ترمذ» ويسه گرد
«بخارا» و شهرى كه هستش بگرد
هميدون برو تا درِ «سغد» نيز
نجويد كس آن پادشاهى بنيز
و زان سو كه شد رستم گُردسوز
سپارم بدو كشور «نيمروز»
ز كوه و ز هامون بخوانم سپاه
سوى باختر بر گشاييم راه
بپردازم اين تا در «هندوان»
نداريم تاريك از اين پس روان
ز «كشمير» وز «كابل» و «قندهار»
شما را بود آن همه زين شمار
وزان سو كه لهراسب شد جنگجوى
«اَلا نان» و «غر» در سپارم بدوى
از اين مرز پيوسته تا كوه قاف
به خسرو سپاريم بى جنگ و لاف
.****************
با توجه به کتاب #اوستا و نوشته های یشتها در هنگام منوچهر و افراسیاب جنگی میان ایرانیان و عموزاده هایشان تورانیان رخ میدهد و برای شناساندن مرز ایران نیز #آرش_کمانگیر از کوه #دماوند (همان کوهی که #فریدون نیز پس از دادخواهی کاوه از #ضحاک ماردوش نیز ضحاک را در آنجا به بند کشید و جهان را به یه بخش درآورد و به ایرج و تور و سلم سه فرزندش سپرد)
تیری پرتاب میکند و پس از سه روز آن تیر به درخت گردویی در #افغانستان امروزی بخشی از خراسان بزرگ مینشیند
و همانجا میشود مرز ایران و توران
شاهنامه ، پرشمار به آرش و خاندان وی نگاه دارد و از دلاوری و تیر دور پرواز ، خاندان و دلاوری وی، سخن می گوید:

چو "آرش " که بردی به فرسنگ تیر
چو پیروزگر "قارن" شیر گیر 9/273/318

( خالقی 8ص350 بیت 340)
از آن زخم آن پهلو آتشی
که سامیش گرز است و،تیر، آرشی
6/104/570
@IranArianaShahnameh
آرش دلاوری که در هنگام نبرد کیخسرو با افراسیاب به یاری کیخسرو آمد:

و از او نیوتر " آرش " رزمزن
به هر کار پیروز و لشکر شکن

که در چاپ خالقی مطلق بدین گونه نوشته شده است:

واز او نیو تر آرش رزمزن
چو کوران شه،آن گرد لشکر شکن
( خالقی ج4ص178 ح 4)

از این قهرمان شگفت انگیز سخن رفته است :

در یشت هشتم چنین آمده است که :

"...ما ستاره زیبا و فرهمند تیشتری ( Tishtrya ( را می ستاییم که به سوی دریای ویوروکش :

( Vourukasha به همان تندی روان است که تیر ارخش شیواتیر[ خشویkhshu

: سخت کمان ] ، آن کمان کش که چیره دست اریایی که از همه قابلتر بود و از کوه ) khshutha):

: سخت کمان ) تیری از کمان رها کرد که به کوه خونوت( Khvanwant) فرود آمد ، پس اهورا مزدا بر آن تیر نفخه یی بدمید و ایزد آب وایزد گیاه و میتره ( میترا : مهر Mithra) دارنده ی دشتهای فراخ ، راهی برای گذر تیر گشودند." ( یشت 13 26/113)

آرش، از اهالی طبرستان است :

از آن خوانند آرش را کمانگیر
که از" رویان" به "مرو "انداخت یک تیر

( فخر الدین اسعد گرگانی)
@darik2500
#ایران_آریانا_ایران_بزرگ_و_کهن_شاهنامه
تورانیان مرزهای خاوری (شرقی) ایران را گرفته بودند
تا اینکه سپاه ایران زمین گرد می آیند
و پیران به #گودرز میگویند هرکجا که مرز ایران است بگو که از آن بیرون برویم
.
نامه ی «پیران ویسه» سردار #تورانی در واقع یک نامه رسمی است که به گودرز سردار کیانی در عهد کیخسرو راهی کرده است. سردار تورانی از حدود بیست و پنج شهر و سرزمین زير به عنوان شهرهای ایران یاد کرده و تعهد می کند که در بدل صلح با ایرانیان، این شهرها و نواحی را از سپاه تورانی تخلیه کند:
هر آن شهر كز #مرز ايران نهى
بگو تا كنيم آن ز تــركان تهى
و ز آباد و ويران و هر بوم و بر
كه فـرمود «كی خسرو» دادگر
از ايران بكوه اندر آيد نخست
دَرِ «غرچگان» از بر بوم «بُست»
دگر «طالقان» شهر تا «فارياب»
هميدون دَرِ «بلخ» تا «اندرآب»
دگر «پنجهير» و درِ «باميان»
سر مرز ايران و جاى كيان
دگر «گوزگانان» فرخنده جاى
نهادست نامش جهان كدخداى
دگر «موليان» تا درِ «بدخشان»
همين است ازين پادشاهى نشان
فروتر دگر دشت «آموى» و «زم»
كه با شهر «ختلان» برايد برم
چه «شگنان» وز «ترمذ» ويسه گرد
«بخارا» و شهرى كه هستش بگرد
هميدون برو تا درِ «سغد» نيز
نجويد كس آن پادشاهى بنيز
و زان سو كه شد رستم گُردسوز
سپارم بدو كشور «نيمروز»
ز كوه و ز هامون بخوانم سپاه
سوى باختر بر گشاييم راه
بپردازم اين تا در «هندوان»
نداريم تاريك از اين پس روان
ز «كشمير» وز «كابل» و «قندهار»
شما را بود آن همه زين شمار
وزان سو كه لهراسب شد جنگجوى
«اَلا نان» و «غر» در سپارم بدوى
از اين مرز پيوسته تا كوه قاف
به خسرو سپاريم بى جنگ و لاف
.****************
با توجه به کتاب #اوستا و نوشته های یشتها در هنگام منوچهر و افراسیاب جنگی میان ایرانیان و عموزاده هایشان تورانیان رخ میدهد و برای شناساندن مرز ایران نیز #آرش_کمانگیر از کوه #دماوند (همان کوهی که #فریدون نیز پس از دادخواهی کاوه از #ضحاک ماردوش نیز ضحاک را در آنجا به بند کشید و جهان را به یه بخش درآورد و به ایرج و تور و سلم سه فرزندش سپرد)
تیری پرتاب میکند و پس از سه روز آن تیر به درخت گردویی در #افغانستان امروزی بخشی از خراسان بزرگ مینشیند
و همانجا میشود مرز ایران و توران
شاهنامه ، پرشمار به آرش و خاندان وی نگاه دارد و از دلاوری و تیر دور پرواز ، خاندان و دلاوری وی، سخن می گوید:

چو "آرش " که بردی به فرسنگ تیر
چو پیروزگر "قارن" شیر گیر 9/273/318

( خالقی 8ص350 بیت 340)
از آن زخم آن پهلو آتشی
که سامیش گرز است و،تیر، آرشی
6/104/570
@IranArianaShahnameh
آرش دلاوری که در هنگام نبرد کیخسرو با افراسیاب به یاری کیخسرو آمد:

و از او نیوتر " آرش " رزمزن
به هر کار پیروز و لشکر شکن

که در چاپ خالقی مطلق بدین گونه نوشته شده است:

واز او نیو تر آرش رزمزن
چو کوران شه،آن گرد لشکر شکن
( خالقی ج4ص178 ح 4)

از این قهرمان شگفت انگیز سخن رفته است :

در یشت هشتم چنین آمده است که :

"...ما ستاره زیبا و فرهمند تیشتری ( Tishtrya ( را می ستاییم که به سوی دریای ویوروکش :

( Vourukasha به همان تندی روان است که تیر ارخش شیواتیر[ خشویkhshu

: سخت کمان ] ، آن کمان کش که چیره دست اریایی که از همه قابلتر بود و از کوه ) khshutha):

: سخت کمان ) تیری از کمان رها کرد که به کوه خونوت( Khvanwant) فرود آمد ، پس اهورا مزدا بر آن تیر نفخه یی بدمید و ایزد آب وایزد گیاه و میتره ( میترا : مهر Mithra) دارنده ی دشتهای فراخ ، راهی برای گذر تیر گشودند." ( یشت 13 26/113)

آرش، از اهالی طبرستان است :

از آن خوانند آرش را کمانگیر
که از" رویان" به "مرو "انداخت یک تیر

( فخر الدین اسعد گرگانی)
@darik2500