Imam__mahdi313

ان شاء الله که بتونیم سربازی #امام_زمان عج الله را بکنیم همگی...
درست از صبحی که رفتی... #دخترت نوازشهای تو را ندارد
آخ از ناله های #مادرت که در گوشم می‌گوید راضی ام ... اما ... دلم تنگ است ... آه از قد خمیده ی #پدرت که سر به زیر انداخته
و حسرت یک بار دیگر در آغوش کشیدنت بر دلش مانده ... وای بر گریه های بی امتداد #خواهرانت ، لحظه ای که
بغض و گریه ی خود را در گلو غورت میدهند و میگویند #یا_زینب... اما ... نمیدانم در دل #همسرت چقدر آه و حسرت است ...
آخه منتظرت بود که برگردی و شب چراغ خانه اش را روشن کنی...
اما ... ای دل غافل که من بدنبال تو آمدم با صدای #سید_جان ...#سید_محمودم ... چه بگویم از دل دوستانت
خوب بدرقه ی خانه ابدی تو کردند...
نمیدانم این همه اشک از دیگر نداشتن
رفیقی است که مرامش زبان زده همه است ...
یا حسرت کنار تو شهید نشدن ...
هرچه هست هوای دلشان را داشته باش...
آنها هم بال پریدن میخواهند... ❤️🌹 #شهید_اقتدار_و_امنیت
#شهید_سید_محمود_میرحسینی
#شهید_سیدمحمودمیرحسینی
#مدافعان_وطن #مدافعان_حرم
.

#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج

@imam_mahdi255
❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️

#سرباز#حضرت_زینب خوشا به غیرتت، خوشا به این جنم، روزی که رفتی را یادم هست گفتی روزی بر میگرده پیکرم😭😭
نیستی اما عکست جلو #دخترت مثل موج دریاست دله #همسرت
غوغا غوغا غوغا دل خواهر ته
😭
@imam_mahdi255

اگر می‌ماندم و بچه‌ام دنیا می‌آمد، احتمال داشت دوست داشتن او مانع رفتنم شود، پسرمان 6 ساعت بعد از رفتن سجاد به دنیا آمد...
#همسر_شهید : آقا سجاد ساعت 8 غروب بود که رفت و درست 6 ساعت بعد از رفتنش پسرمان به دنیا آمد. همان روز ظهر زنگ زد که رسیدنش رو اطلاع بده. پسرم گریه می کرد و منم از فرصت استفاده کردم و تلفن رو گرفتم جلوی دهانش. آقا سجاد پرسید صدای چیه؟ گفتم پسرت دنیا آمد. خیلی خوشحال شد.خودم خبر تولد محمدحسین رو بهش دادم
جامانده از دوستان شهیدش در سال نود در شمال غرب کشور در دفاع از مرزهای ایران در مقابل پژاک
. 🕊
#مدافع_حرم
#حضرت_زینب #شهید_سجاد_طاهرنیا
🌹 🌹
.
یک نفر برام پیامک تسلیت فرستاد ولی متوجه نشدم...
* شما چطور از شهادت آقاسجاد مطلع شدید؟ گفتید که اون موقع قم تشریف داشتید.
همسر: بله. خواهر آقا سجاد منزل ما بود. این خواهر و برادر خیلی بهم علاقه داشتند و ایشون هم زودتر از من خبر داشت ولی به خاطر من چیزی نمی‌گفت. تا صبح گریه کرده بود و مدام به من سر می زد که مشکلی نباشه ولی من متوجه نشده بودم.
صبح سر سفره صبحانه بودیم که برای من پیامکی آمد که تو اون یک نفر به من تسلیت گفته بود و دلداری داده بود. من پیامک رو خوندم ولی متوجه اون قسمت تسلیتش نشدم. خنده‌ام گرفت که چرا به من دل‌داری دادن. خواهر آقاسجاد متوجه شد و گفت چی فرستادن؟ گفتم هیچی یک نفر به من دل‌داری داده. تو نظرم این بود که احتمالا چون بچم دنیا اومده و آقاسجاد نیست خواسته من ناراحت نباشم.
یکهو دیدم رنگ صورت#خواهر آقاسجاد عوض شد. گفتم چی شد؟ گفت هیچی صبحانتو بخور تا بهت بگم. من همان جا متوجه شدم.
بعدش هم پدر و مادر و دوستان‌مون آمدن و ما هم حرکت کردیم سمت #رشت
.
چه آدم های#خاصی هستند شهدامون
واقعا اهل آسمان هستند، هر چه قدر فکر می کنم لحظه ای زیبا تر از این نیست کنارت همسرت باشی برای به دنیا آمدن فرزندت لحظه شماری کنی صدای گریه هایش را بشنوی بغلش کنی و کنار #همسرت باشی... چه قدر باید قوی باشی که بگی اگر بمونم ممکن #عشقم نسبت به فرزندم باعث بشه تا از راه و اعتقادم عقب بی افتم...
حضرت اسحاق سالها برای یوسفش گریه کرد و بی تاب فرزندش بود با اینکه پیامبر خدا بود و فاصله اش با خدا حضرت جبرئیل بود اما از فرزندش نتونست دل بکند....
اما عاشقان#امام_حسین علیه السلام، #مدافعان_حرم حضرت زینب سلام الله دل کندن از زندگی، زن و فرزند و پدرومادر، یه وقت اشتباه نکنید ها از زندگی سیر نبودند سیر نشدند، پا رو وابستگی هاشون گذاشتند....
ماها چه قدر میتونیم پا بذاریم رو وابستگی هامون!؟

🌹🌹🌹🌹
.
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
@imam_mahdi255

#سرباز#حضرت_زینب خوشا به غیرتت، خوشا به این جنم، روزی که رفتی را یادم هست گفتی روزی بر میگرده پیکرم😭😭
نیستی اما عکست جلو #دخترت مثل موج دریاست دله #همسرت
غوغا غوغا غوغا دل خواهر ته
😭
@imam_mahdi255