نیروهای ملی و وطن پرست،این اسامی را به یاد داشته باشید وحتی جایی یادداشت کنید!
در روزپس از آزادی ایران،اینها را از مردم ایران دورنگه دارید! اینها ونفراتی که دل درگرو شورش۵۷ دارندرا نگذارید درهیچ جایگاه سیاسی و اجتماعی وحتی فرهنگی قرارگیرند.
دکتر محمد تقی رهنمایی، استاد جغرافیا و فارغ التحصیل از دانشگاه فیلیپس ماربورگ آلمان، در یک گفتگو درباره زبان تالشی و گیلان، از یکی از خیانتهای شرم آور حزب توده پرده برداشت. وی در پاسخ به پرسش خبرنگار در خصوص جوک های قومیتی میگوید:
"منشا جوک سازی برای ترکها و گیلکها حزب توده بود. حزب توده یک گروه کاری داشت که وظیفه آن این بود که برای این دو قوم ایرانی جوک بسازند. علت آن بود که شوروی ها میخواستند، به هر ترتیب که شده گیلان و آذربایجان را از ایران جدا کنند.. بله کمیته ای بود که وظیفه اش این بود که جوک درست کند، برای اینکه مردم آذربایجان و گیلان را از فارسی زبانان و ایران متنفر بکند."
برگرفته از: مجله فرهنگی و اجتماعی دیلمان شماره چهارم؛ آبان ۱۳۹۵ صفحات ۲۰۶ و ۲۰۸
شورشیان۵۷ ای را نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم. مخالفت #مجاهدین_خلق با رژیم جمهوری اسلامی؛اختلاف خانوادگی و دعوا بر سر ارث و میراث و سفره انقلاب شوم بهمن۵۷ است. شک ندارم که که اکثریت مطلق ملت درد کشیده و باتجربه ایران،کمترین توجهی به شما متحجرین خائن به وطن،نداشته و نخواهند داشت.
با کمی دقت به رویکرد و صحبت میهمانان و به ظاهر کارشناسان سرقفلی دار رسانه های فارسی زبان خارج از کشور ؛ در چنین مقطع زمانی چون مرگ یک شورشی ۵۷ و ایران ویران کن چون #ابوالحسن_بنی_صدر ؛ میتوانید ماهیت واقعی و اساس فکری مدیران این رسانه ها و برنامه سازان آنها را بهتر قضاوت کنید!
#ابوالحسن_بنی_صدر ، در پنجم بهمن ماه ۱۳۵۸ با یازده میلیون رای از میان ۹۶ نامزد مورد تائید خمینی، از جمله ، احمد مدنی، داریوش فروهر، صادق قطب زاده، حسن ابراهیم حبیبی، کاظم سامی،حسن آیت، صادق طباطبایی، صادق خلخالی و محمد مکری، به عنوان اولین رئیس جمهوری اسلامی گزینش شد.
بنیصدر که سابقه وزارت را هرچند کوتاه در دولت موقت بازرگان داشت، توانست با حمایت جامعه روحانیت مبارز و هم چنین پشتیبانی مستقیم آیتالله خمینی بر رقیبان دیگر غلبه کند و اولین رئیس دولت نظام ولایی جمهوری اسلامی شود. مناقشات مجلس شورای اسلامی که بیشترین طرفداران سنتی روحانیان را دارا بود با اولین رئیس جمهوری اسلامی ایران باعث گردید که کاندیداهای مورد نظر بنی صدر در مجلس ولایی رای نیاورده و در نهایت محمدعلی رجایی که مورد حمایت رهبر انقلاب اسلامی و جناح روحانیون خواستار قدرت در نظام جدید کشور بود، به عنوان نخست وزیر بر بنی صدر تحمیل شد. ماجراهای پس ازتلاش وی برای اعمال قدرت و نشان دادن جایگاه اول شخص رئیس جمهوری در نظام مبتنی بر ولایت فقیه در نهایت به رویارویی مستقیم و حتی مسلحانه طرفدارانش از سازمانهای مختلف و بخصوص سازمان مجاهدین خلق با نیروهای حزبالله حامی حزب جمهوری اسلامی و خمینی انجامید و بالاخره مجلس به دستور روحالله خمینی رای به بی کفایتی و عزل وی داد. در پایان عمر شانزده ماهه ریاست جمهوری به ظاهر منتخب از سوی مردم، ابوالحسن بنی صدر ناچار به فرار از کشور گردید و در خارج نیز مورد اعتماد مخالفان رژیم قرار نگرفت چرا که به علت مشارکت در انقلاب ۵۷ و همکاری نزدیک با خمینی در پایهگذاری یک جمهوری مجعول، حتی با توجه به تغییر رویکردها و مخالفتهایش با رژیم کنونی، از آنجا همچنان دم از «انقلاب اسلامی» میزند، نتوانست خود را به عنوان یک شخصیت دمکرات معرفی کند.
«قسمتی از مقاله ام در کیهان لندن با عنوان :سرنوشت همه رئیس دولت های جمهوری اسلامی »