📝از دستم در رفته بود و اندازهی یک دیگ بزرگ، نمک ریختهبودم توی قابلمهی کوچک غذا.
هیچکاریش هم نمیشد کرد، خورشت داشت برای خودش میجوشید و دل من هم مثل سیر و سرکه بابت تلاش بیهودهای که داشتم میکردم و نتیجهای که قرار نبود بگیرم. یادم به حرف بیبیخاتون افتاد.
گفتهبود "سیبزمینی" شوریِ غذای درحال جوش را میگیرد. بلند شدم بهقدر کفایت سیبزمینی پوست گرفتم و ریختم توی قابلمه و نشستم کنار و اجازه دادم سیبزمینیها کار خودشان را بکنند.
چند ساعت بعد که غذا جاافتاد، سیبزمینیهای شور را برداشتم و ریختم بیرون که طعم غذا خراب نشود.
بیچارهها غذا را از خطر انهدام نجات دادهبودند و حالا خودشان باید دور ریخته میشدند!
یادم به این افتاد که خیلی از ما خیلی جاها سیبزمینیهای نجاتبخشِ آدمها بودیم.
تلخی و شوریِ جهانشان را که گرفتیم و نجات که داده شدند، حالا این ما بودیم که حضورمان تهدید به حساب میآمد و باید بیمعطلی کنار گذاشته میشدیم.
این خاصیتِ مهربانیست، وقتی که انتخاب کردی محبت کنی و نجات بدهی و مفید باشی، میشوی وسیلهای برای پیروزی یا نجات آدمها...
به هدف که رسیدند، خیلی راحت کنار گذاشته میشوی.
نه اینکه مهربان نباشی، بپذیر که آخرش معمولا همین است و مهربان باش. قانون جهان را که نمیشود تغییر داد!
👤#نرگس_صرافیان_طوفان💟 کانال هوای حوا
@Havaye_Havva