ـ
🌐🇮🇷⚽️ تیم ملی فوتبال ایران: به خود و از پیش باخته!
سه روز بعد از یک نیمه بازی درخشان تیم ملی فوتبال ایران در مقابل تیم ملی ژاپن، جهارشنبه، ۱۸ بهمن با وضعیتی که برای بسیاری از ما ایرانیان آشناست، به تیم ملی فوتبال قطر باختیم و باعث شدیم که ۷۲ ساعت قبل از پایان جام ملتها مسجل شود که در یک فینال تمام عربی، جام به یک کشور عربی میرود.
به عنوان یک شهروند ایرانی که از سال ۱۳۶۷ بازیهای تیم ملی را مشتاقانه دنبال میکند، به نظرم ما قبل از ورود به زمین بازی و میدان مسابقه، در عرصه دیپلماسی ورزشی به قطر باخته بودیم.
میدان و دیپلماسی (دو واژه که ترکیب آن یادآور سخنان دکتر محمدجواد ظریف است) در روز بازی ایران و قطر برای ما ناهماهنگ و برای قطریها کاملاً هماهنگ و مراد دل بود.
اول «گرفتن میزبانی» و «میزبان بازیها شدن»، یقیناً کار مردان دیپلماسی ورزشی قطر بود؛ در حالی که این امر برای ما در این سالها به دلیل وجود موانع و مشکلات بسیار، یک دستاورد در حد ناممکن است.
دوم در ارتباط با روز مسابقه، بهویژه دیپلماسی ورزشی قطر بسیار موفق عمل کرد یا ما بسیار بد عمل کردیم:
۱)
داور کویتی: انتخاب داور کویتی اولین دروازۀ باخت ما به قطر بود. نوع نگاه به داور که به غلط در لیگ ما ریشه دارد. یقیناً انتخاب داور وظیفه افراد مشخصی از سوی برگزارکنندگان مسابقه است ( کمیته داوران کنفدراسیون فوتبال آسیا ) و این موضوع نباید توجه بازیکنان و کادر فنی ما را به خود جلب میکرد؛ اما بازتاب این خبر در اخبار ورزشی روزهای قبل از مسابقه و حتی اظهار نظر و واکنش کادر فنی و مربیان تیم ملی و بازیکنان در روز مصاحبه نشان میدهد که تمرکز میدان مسابقه از دست رفته است. دوست داشتم سرمربی ما چنان بر اوضاع مسلط باشد که بلند و رسا بگوید: انتخاب داور یا اظهار نظر درباره آن متولی دیگری دارد. وظیفه ما و بازیکنان ما ارائه یک بازی خوب است که در این زمینه استادیم؛ حتی اگر داور قطری هم باشد، مشکلی نداریم! (۴ سال پیش هم به دلیل اعتراض دستهجمعی به داور در جریان بازی از ژاپن گل خورده بودیم!)
۲)
تغییر ورزشگاه برگزاری مسابقه: موضوع دیگری که قبل از مسابقه کمی از توجه بازیکنان ما را به خود جلب کرد، تغییر ورزشگاه محل مسابقه بود. یقیناً قطریها میدانستند که فدراسیون فوتبال ایران به احتمال بسیار زیاد با هر درخواستی که از سوی آنان مطرح شده باشد، به دلیل این که به نفع آنان خواهد بود، مخالفت میکند، اما مسئولان فدراسیون فوتبال قطر با ارسال نامهای به کنفدراسیون فوتبال آسیا تغییر محل برگزاری مسابقه ایران و قطر از ورزشگاه الثمامه به ورزشگاه البیت را خواستار شدند و این موضوع هم یک حرکت مثبت از سوی مسئولان دیپلماسی ورزشی قطری برای تیم ملی فوتبال کشورشان بود که انجام دادند.
۳)
تماشاگران: بازی رسانهای با سهمیه بلیط تماشاگران ایرانی و جایگاه استقرار آنان یا مدیریت این موضوع هم حرکت پیروزمندانه دیگر دیپلماسی ورزشی قطریها علیه ایران بود. سهمیه تماشاگران در هر بازی طبق قوانین فدراسیون جهانی فوتبال و کنفدراسیون فوتبال آسیا مشخص است و اختصاص محل نشستن آنان هم مشخص. اگر مسئولان قطری این ضوابط را رعایت نکردند، مسئولان تیم ملی (غیر از کادر فنی و بازیکنان) مسئول پیشدستی برای حفظ و تأمین این حق برای تماشاگران و بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران بودند و اگر قوانینی همین اختیار را به قطریها میدهد، ما توقع و انتظار چه چیزی را از قطریها داشتیم.؟!. در این زمینه نیز تیترهایی مثل «قطر شمشیر را برای ایران از رو بست» نه تنها از تیزی شمشیر خیالی ما از قطریها کم نکرد، بلکه بیشتر، خود، یک «خنجر روانی» شد که از دل رسانههای ما روانه شد و در آن هیاهو، بر دل پرمسئولیت بازیکنان ما نشست!
خلاصه آن که به همین سه نشانه، تیم ملی فوتبال ما در زمانی وارد میدان مسابقه شد که قبل از آن، هماورد دیپلماسی ورزشی را به قطر باخت و از این رو بازیکنانی که مقابل ژاپن آن گونه ظاهر شده بودند، در بازی مقابل قطر بازیکنانی از پیش باخته بودند: کافی است متخصصان رفتارشناسی (یا روانشناسان) به قیافه و رفتار سرمربی و مربیان و بازیکنان مان در آغاز بازی دقت کنند تا بهتر بفهمیم چرا؟؛ رفتارهای بعد از پایان مسابقه که جای خود دارد!.
بله؛ به همین سادگی، ما سه گل از قطر خوردیم!.
#حسین_رمضانی_خردمردیhttps://t.center/HR_Kheradmardi#رمضانی_خردمردی#خردمردی کانال
✅ #اکوتا #اتحادیه_کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی @Ekotaa