💠#معرفی_استاد 📚 در طرح کتابخوانی هفته دوازدهم از ارائهی #استاد_سیفایی بهرهمنده خواهیم شد. 🔹 توضیحاتی که درون تصویر، پیوست شده است صرفاً بخشی از سوابق ایشان میباشد. ____________________ 🔹#شریفی_معرفتجوست🔹 پذیرش دهمین دوره حوزه دانشجویی شریف ادامه دارد... 🔻 HD.sharif.ir
🔹حوزه شریف برگزار میکند: دوره تکمیلی جریانشناسی جهان اسلام- #استاد_سیفایی
⏰ چهارشنبه ها، ۱۲:۳۰ الی ۱۴:۰۰ 📌 مسجد دانشگاه شریف 🗓 مهلت ثبت نام: پایان روز یکشنبه ۹۸/۸/۱۹
جهت ثبت نام و یا کسب اطلاعات بیشتر نام و نام خانوادگی خود را به شناسه کاربریHOWZEHSHARIF@ در پیام رسان بله ارسال نمایید. حوزه شریف 🔻 @HDSUT HD.sharif.ir
در تاریخ ۱۳ تیر حوزه شریف، مختصری از کلاس #جریانشناسی_تشیع در ترم قبل را منتشر کرد.
#استاد_سیفایی براساس #اندیشه_اسلامی و سخنان #رهبر_انقلاب، راه مقابله با رژیم جعلی اسرائيل را در کنار گذاشتن اختلاف بین حماس و حزب الله لبنان و اتحاد این دو جریان دانستهاند.
❌ اینستاگرام این پست را به دلیل مغایرت با قوانین خود حذف و طبق پروتکلهای خود صفحه حوزه شریف را به بستن تهدید کرد!
🔶متاسفانه در دنیایی که رسانهاش توسط دشمنان اسلام و بشریت اداره میشود هر صدایی که دم از اتحاد جهان اسلام در مقابل مستکبرین بزند لاجرم محکوم به خاموشی است. 🔶به امید روزی که جوانان انقلابی جهان اسلام در تمام علوم فنی از قبیل داشتن شبکههای پیامرسان بومی و مستقل، یکهتاز این عرصه در جهان باشند. برای دیدن این پست به کانال حوزه شریف در پیامرسانهای زیر مراجعه فرمایید.
ضمناً لطفاً با مراجعه به صفحهی اینستاگرام حوزه شریف و درج کامنتهای معنادار فارسی و انگلیسی مارا در برابر بسته شدن احتمالی صفحه حمایت کنید. 🔴instagram.com/hoze_sharif 🔻 hd.sharif.ir
⭕️ نشست تحصصی پیرامون معامله قرن در امتداد جلسات کلاس جریانشناسی جهان اسلام و تشیع
ارائه: استاد سیفایی 📆 زمان: سهشنبه ۴ تیر ساعت ۱۴:۳۰ 🕌 مکان: مسجد دانشگاه شریف، مدرس امام خمینی(ره)
‼️ جهت شرکت در این نشست نام و نام خانوادگی خود را به شماره سامانه پیامکی 30007227002603 (برادران)، 30007227008009 (خواهران) و یا شناسهکاربری @howzehshrif (پیام رسان بله) ارسال نمایید.
‼️ به لطف خدا طی روزهای قبل، با مرور مباحث ارائه شده توسط استاد سیفایی در کلاس جریانشناسی تشیّع در نیمسال گذشته حوزه شریف در خدمت مخاطبان ارجمند رسانه حوزه شریف بودیم. بررسی جریانهای شیعی در کلاس جریانشناسی تشیّع به پایان نرسیده است. انشاءالله در ترم آینده، این مباحث با ادامه بررسی حزبالله لبنان و جریانهای شیعی دیگر پیگیری خواهد شد و خلاصه آن در رسانه حوزه شریف منتشر خواهد شد.
یکی از مسائلی که در سالهای اخیر پیشروی حزبالله قرار گرفته است مسئله سوریه است. سیدحسن نصرالله در خصوص ورود حزبالله به مسئله سوریه این طور گفتهاند: ˝اولین دلیلی که موجب حضور ما در سوریه شد حجم نبرد و هجوم بود. ما از اولین روزها گفتیم که از دست رفتن سوریه موجب از دست رفتن لبنان و فلسطین و قضیه فلسطین است و به طرز بسیار خطرناکی نتیجه و آینده نبرد عرب و اسرائیل را یکسره خواهد کرد و این به ما مربوط است، همانطوری که به لبنانیها، سوریها، فلسطینیها و همه ملتهای منطقه مربوط است...˝
🔹🔹اما حزبالله برای حضور در سوریه با مشکل بزرگی مواجه بود. هنگامی که در سال 2006م. حزبالله در مقابل اسرائیل میجنگید، همه ملتهای اسلامی پشتیبان او بودند؛ ولی در سوریه، حزبالله باید با جریانهای اسلامی بجنگد. یکی از معارضان حکومت سوریه، بخشی از بدنه حماس بود. حماسی که حزبالله برای آن بسیار زحمت کشیده بود، در جبهه سوریه، در مقابل حزبالله ایستاده بود.
🔹تنها راه دستیابی حزبالله به سلاح، سوریه است. جنوب لبنان رژیم صهیونیستی قرار دارد و شمال لبنان سنینشین است که برای ورود سلاح قابل اعتماد نیست. منطقه قُصَیر در مرز لبنان با سوریه که شیعهنشین است، هم راهِ ورود سلاح است و هم مسیر زمینی به اسرائیل است. این منطقه نیز توسط تکفیریها اشغال شده بود. آنها از قصیر داخل لبنان را هدف قرار میدادند. شیعیان و تمام کشورهای منطقه در خطر بودند و حزبالله راهی جز ورود به ماجرا نداشت. گرچه تحلیل اشتباه حماس از جبهه دشمن موجب شد که جبهه متشکل و یکدستِ شکل گرفته در برابر اسرائیل از هم بپاشد.
🔹در حال حاضر رابطه حزبالله و حماس اصلاح شده است؛ اما انتخاب سرنوشتسازی پیش روی حزبالله قرار دارد. بر اساس اندیشه اسلامی و حضرت آقا ˝ولایت، پیوستگی درونی امت اسلامی است˝ این پیوستگی در مسئله سوریه ضربه خورده است. حزبالله باید تصمیم بگیرد از تمام کسانی که میخواهند با اسرائیل بجنگند حمایت کند، حتی اگر نظراتی مخالف حزبالله داشته باشند.
سالهای ۱۹۸۵م. تا ۱۹۹۰م. سالهای تلخ و خونین اختلاف بین أمل و حزبالله است. در حقیقت أمل خود را نماینده شیعیان لبنان میدانست و فعالیت حزبالله را مزاحم کار خود میدیدند. این اختلاف به جایی رسید که أمل نیروهای حزبالله را دستگیر و آنها را از جنوب لبنان بیرون کرد. تا آن که در سال 1990م. در نشست دمشق حزبالله و أمل با میانجیگری ایران از طرف حزبالله و سوریه از طرف أمل به آتشبس میرسند. گرچه در سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۶م.، دو گروه با هم در جنگ سرد هستند.
🔹🔹در انتخابات مجلس سال ۱۹۹۶م. لبنان، حافظ اسد از ایران میخواهد که حزبالله و أمل لیست واحد بدهند و ایران این پیشنهاد را میپذیرد. این لیست واحد در انتخابات موفق میشود و بخش خوبی از کرسیهای مجلس را به خود اختصاص میدهد. این واقعه جریان وابسته به آمریکا را به شدت عصبانی میکند. آنها روی تفرقه بین شیعیان حساب باز کرده بودند، ولی به هدف خود نمیرسند. از این تاریخ به بعد به تدریج تنش بین أمل و حزبالله کم میشود تا نهایتاً در جنگ 33 روزه لبنان رابطه این دو جریان به همگرایی تبدیل میشود.
🔹حزبالله تنها از طیف أمل اسلامی تشکیل نشده است. بخشی از حزبالله را شاگردان علامه فضلالله تشکیل میدهند. علامه محمدحسین فضلالله از شاگردان آیتالله خویی و شهید صدر بودهاست. ایشان در لبنان، هم برای تربیت عمومی مردم و هم برای پرورش نخبگان به صورت خصوص فعالیت میکند. علامه فضلالله به تعبیر سیدحسن نصرالله پدر معنوی حزبالله بوده است.
🔹یکی دیگر از شخصیتهایی که در شکلگیری حزبالله حضور داشته است آقای صبحی طفیلی است. ایشان دومین دبیر کل حزبالله بوده ولی پس از آن که حزبالله در انتخابات مجلس شرکت کرد و وارد سیاست شد، تغییر موضع داد. ایشان امروز کاملاً بر ضد حزبالله و بر ضد ایران است.
پس از تشکیل أمَل، به دلیل محبوبیت امام موسی صدر افراد زیادی برای پیوستن به أمل ثبتنام میکنند؛ اما برای آن که این جریان، به جریان نظامی ریشهدار تبدیل شود، به سلاح و آموزش نیروهایش نیاز داشت. امام موسی صدر توانست با کمک تجار لبنانی، مراجع نجف و برخی از علمای ایران پول خرید تسلیحات را مهیا کند. برای آموزش نیروها نیز به سراغ ساف (سازمان آزادی بخش فلسطین) میروند و به صورت مخفیانه نیروهای خود را در مرکز آموزش ساف که در لبنان است، آموزش میدهند؛ تا این که در اثر بمبگذاری در مرکز آموزش ساف، تعداد زیادی از أمل به شهادت میرسند و همین مسئله باعث میشود امام موسی صدر، وجود نیروی أمل را علنی کند.
🔹🔹در سال ۱۹۸۲م.، اسرائیل به بهانه حضور چریکهای فلسطینی در لبنان، به لبنان حمله میکند و تا بخشی از بیروت را نیز اشغال میکند. از طرف دیگر، فالانژها نیز به بهانه ترور رئیس حزب فالانژ در سال ۱۹۷۵م. فلسطینیها را تحت فشار قرار میدهند که باید از لبنان بیرون بروند. فالانژها با اسرائیل همپیمان میشوند و این زمان، اوج درگیری فلسطینیهای داخل لبنان با فالانژهاست. اسرائیل هم تلاش میکند فالانژها را در لبنان به قدرت برساند.
🔹پس از ربوده شدن امام موسی صدر اختلافی بین اعضای أمل رخ میدهد. برخی معتقد بودند که باید با فالانژها و اسرائیل به سازش برسند و طیف سکولار أمل را تشکیل میدهند. گروهی نیز که به مقاومت معتقد بودند، بر اساس اصول امام موسی صدر طیف أمل اسلامی را تشکیل دادند. اتفاقاً همین طیف أمل بودند که در برابر حمله اسرائیل مقاومت کردند و توانستند در سال ۱۹۸۵م. اسرائیل را از بیروت بیرون کنند. جریان متشکل از أمل اسلامی، شاگردان علامه فضلالله و گروه آقای صبحی طفیلی نام حزبالله به خود میگیرد. در این زمان است که آتش اختلاف بین طیف سکولار أمل و حزبالله که زیر خاکستر پنهان بود، کمکم خود را نشان میدهد.
لبنان سرزمین یکی از مهمترین جریانهای شیعه اثنیعشری است. کشوری بسیار کوچک که کوچک بودنش با اهمیت آن نسبت عکس دارد. کشور لبنان تقریبا به اندازه استان قم ایران مساحت دارد؛ ولی به شدت کشور مهمی است. یکی از دلایل اهمیت لبنان، ارتباط آن با دریاست. بخش زیادی از مرز لبنان، ساحل مدیترانه است. اهمیت دوم لبنان همسایگان آن هستند. رژیم اشغالگر قدس در جنوب لبنان و سوریه در شمال لبنان قرار دارند. لبنان کشوری با تنوعِ مذهبی شدید است و بیش از هفده مذهب در آن وجود دارد. لبنان را نمیتوان یک کشور با یک هویت خاص مذهبی یا قومی تعریف کرد؛ بلکه آن را با تنوع قومی و مذهبیاش میتوان تعریف نمود.
🔹🔹در حدود سالهای ۱۹۵۰ م. شیعیان در پایینترین رده شخصیتی در لبنان بودند؛ فضای دینداری به چند خانواده خاص و علمپرور منحصر میشده و عموم جامعه شیعیان از این فضا دور بودند. درک فضای امروز لبنان و جریان حزبالله که در این کشور رشد کرده است بدون در نظر گرفتن نقش افرادی مانند امام موسی صدر ممکن نیست.
🔹وقتی امام موسی صدر وارد لبنان میشود با اوضاع نامناسب شیعیان در جنوب لبنان مواجه میشود. ایشان برای بهبود شرایط جریانی را به نام حرکۀ المحرومین پایهگذاری میکند تا شیعیان دوباره عزت خود را بدست آورند. از طرف دیگر امام موسی صدر مذاکرات بسیاری با مجلس لبنان صورت میدهد تا برای رفع محرومیت شدید جنوب لبنان بودجه ویژهای اختصاص دهند. بر اثر این تلاشها، امروز جنوب لبنان از نظر اقتصادی از شمال آن توانمندتر است.
🔹در این زمان، لبنان یک کشور نیست و دولت مرکزی قوی ندارد. در این شرایط هر جریانی برای حفظ خود نیاز به قوای نظامی دارد. حرکۀ المحرومین حرکتی اجتماعی بود، اما از جانب رژیم صهیونیستی و مسیحیهای مارونی (حزب فالانژ) تهدید میشدند. برای حفظ جریان شیعی لبنان، جریان نظامی ˝أمَل، (أفواج المقاومۀ اللبنانیه)˝ ذیل جریان حرکۀ المحرومین شکل میگیرد.
نقش عربستان در آنچه امروز در یمن رخمیدهد کموبیش بر همه آشکار است؛ ولی میدان جنگ یمن بازیکن سومی هم دارد که با دستهای تمیز، به آتش جنگ میدمد و متاسفانه در فضای رسانهای ایران حرفی از او گفته نمیشود. امارات به عنوان نماینده طیف لیبرال در منطقه، در جنگ یمن هم با قدرتگرفتن اسلام سیاسی مبارزه میکند و هم از منفعت اقتصادی بهرهمند میشود.
🔹🔹بندر عدن در جنوب یمن در حال حاضر در اختیار امارات است و به مردم شناسنامه اماراتی دادهاند. کشور جیبوتی در جنوب بابالمندب نیز کاملاً تحت تسلط امارات است. اگر امارات بر بابالمندب مسلط شود حتی کشتیهای نفتی عربستان هم باید با اجازه امارات از آن عبور کنند. امارات دستپرورده روباه پیر است و آموختهاست چگونه نقش یک روباه جوان را بازی کند. طرح امارات برای تسلط بر یمن تنها حمله نظامی نیست. امارات تلاش میکند احمد پسر علی عبدالله صالح را که کاملا در فضای فکری امارات است به ریاست جمهوری برساند. آینده یمن بسیار متأثر از امارات است و در این معادلات سر عربستان بیکلاه میماند. عربستان به دلیل حملات وحشیانه به یمن بسیار بدنام است و بعید است در آینده یمن جایی داشته باشد.
🔹جریانی که توسط علامه بدرالدین در طایفهای کوچک به راه افتاد، روز به روز غیر طایفهایتر شد و اسم انصارالله به خود گرفت. رهبر امروز انصارالله سید عبدالملک بدرالدین به خوبی توانسته است از فضای فرقهای و طایفهای فاصله بگیرد و همین مسئله رمز پایداری و ایستادگی انصارالله بوده است. در یمن از فرقههای مختلف زیدیه تا مسلمانان اهلسنت با وجود اختلافاتی که با حوثیها و انصارالله دارند در برابر ویرانی و بمباران و قحطی مقاومت میکنند. چرا که انصارالله همراه و در کنار مردم فشارها را تحمل میکند. این طور نیست که مردم در گرسنگی باشند و فرماندهان انصارالله در رفاه باشند. در معادلات زمینی فشار بر مردم یمن و انصارالله بسیار شدید است؛ ولی سنتهای الهی هیچگاه تابع محاسبات زمینی نبوده است.
فعالیتهای فرهنگی علامه سید بدرالدین با تشکیل جریانی به نام شباب المؤمن ادامه پیدا میکند. در این فضا، علی عبدالله صالح مخالف حوثیها و فعالیتهایشان نیست؛ ولی برای برقراری توازن قدرت از فعالیت وهابیها نیز حمایت میکند.
🔹🔹تا این که در سال ۲۰۰۳ م. و دو سال بعد از حمله آمریکا به افغانستان، سید حسین بدرالدین، در محکومیت حمله آمریکا به کشورهای اسلامی سخنرانیهای تندی میکند و شعار پنجگانه او یعنی “اللهاکبر، الموت لإمریکا، الموت لإسرائیل، اللعنۀ علی الیهود و النصر للإسلام“ در بسیاری از نماز جمعههای صنعا فراگیر میشود. علی عبدالله صالح به حسین بدرالدین پیام میدهد که “شما باید جلوی این شعارها را بگیرید وگرنه کسی را به جان شما میاندازم که به شما رحم نمیکند“ و منظور او فرمانده ارتش یمن، ژنرال محسن الاحمر که وابسته به عربستان است، بود. حسین بدرالدین هم در جواب میگوید “من بر مردم تسلطی ندارم تا مانع آنها شوم“و این شروع جنگی بین حوثیها و علی عبدالله میشود.
🔹با بیداری اسلامی در کشورهای عربی، در یمن نیز مردم علیه علی عبدالله صالح تظاهرات میکنند. جنبش انصارالله نیز توانست با استفاده از این موج اعتراضات در سال ۲۰۱۱ م. بر صعده تسلط پیدا کند. به دلیل اهمیت یمن، با طرح شورای همکاری خلیج فارس، علی عبدالله صالح از قدرت برکنار و منصور هادی رئیس جمهور میشود.
🔹انصارالله با رئیس جمهوری منصور هادی مخالفتی نداشت؛ ولی منصور هادی پس از به قدرت رسیدن شروع به مخالفت با انصارالله میکند. انصارالله عقبنشینی نمیکند و میتواند بر صنعا مسلط شود. طرح منصور هادی برای تجزیه یمن به شش بخش مورد پذیرش یمنیها قرار نمیگیرد و او از ریاست جمهوری استعفا میدهد؛ ولی مجلس یمن آن را نمیپذیرد. منصور هادی به عدن در جنوب یمن فرار میکند و با حمایت عربستان جنگ علیه انصارالله را آغاز میکند.
شیعیان زیدیه توانستند در مازندران و گلستان حکومت تشکیل دهند؛ ولی در شبهه جزیره عربستان سرکوب میشوند. در نتیجه به سمت جنوب شبهه جزیره حرکت میکنند و در یمن حکومت تشکیل میدهند. تا اینکه در حدود ۲۰ سال قبل از انقلاب ما، حکومتشان در یمن سقوط میکند و یمن به دو بخش یمن شمالی (تحت تسلط آمریکاییها) و یمن جنوبی (تحت تسلط کمونیستها) تقسیم میشود.
🔹🔹علامه سید بدرالدین الحوثی پدر سید عبدالملک الحوثی که امروز رهبر جنبش انصارالله است، جریان حوثیها را برای نجات یمن از کومونیسم، فضای ملیگرایی متأثر از جمال عبدالناصر و نفوذ وهابیت، پایهگذاری میکند. حوث منطقهای در استان عمران در شمال یمن است. تا آنکه دو اتفاق مسیر را برای علامه بدرالدین هموارتر میکند. اولین اتفاق پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ م. بود. علامه سید بدرالدین و پسرش شهید سید حسین بدرالدین در صعده در حمایت از انقلاب ایران تظاهرات میکنند و عکس حضرت امام(ره) و پرچم ایران را بلند میکنند. امام خمینی(ره) و سید حسن نصرالله، در میان زیدیها بسیار محترم هستند؛ چرا که از بنیفاطمه(س) هستند، علم و شجاعت دارند و قیام کردهاند.
🔹در سال ۱۹۹۰ م. اتفاق دوم رخ میدهد. دو یمن با هم متحد میشوند و علی عبدالله صالح رئیس جمهور میشود. علی عبدالله صالح، خودش زیدی است اما از قیام زیدیها میترسد؛ در نتیجه با عربستان ارتباط خوبی میگیرد و پای وهابیها به یمن باز میشود و یک موج وهابی شدن در یمن به راه میافتد. در این شرایط علامه بدرالدین برای حفظ زیدیه در برابر وهابیت، برخی سنتها مانند بزرگداشت عید غدیر و روز عاشورا را احیا میکند. علامه بدرالدین علاقه زیادی به ارتباط با شیعیان اثنیعشری داشت و همین مسئله باعث شد که علی عبدالله صالح اینطور تبلیغ کند که آنها شیعه اثنیعشری هستند. متأسفانه در ایران نیز برخی با این تبلیغات همصدا شدند.