HANIcompany{Hamrahan Andishmandan va Noavaran Iraniyan}

#گیتی_پورفاضل
Канал
Логотип телеграм канала HANIcompany{Hamrahan Andishmandan va Noavaran Iraniyan}
@HANICOMPANYПродвигать
182
подписчика
299
фото
119
видео
592
ссылки
@conferencehani کانال کنفرانس های هانی
نوشتاری پیرامونِ《تمدن ایران》
نوشته ی استاد #گیتی_پورفاضل


در سرزمین کهن ما پس از دوران یخبندان زندگی آغاز شد که تاکنون دنباله داشته و دارد .
نام ایران از زمانی بر این سرزمین نهاده شدکه آریایی‌ها درآن هدیش افکندند و  ایرانویج خواندندش .
ایران یک بَرماند( میراث) انسانی جهانی است که هر کجایش را بکاوی نشانه ای از نیاکانمان می یابی ؛ چه از دوران هخامنشیان که بزرگترین شاهنشاهی جهان را پی انداختند و چه پیش ازآن که ازغارها بیرون آمده ودهکده هاوسپس نیز شهرها راساختند وشاهان دودمان پیشدادی روش بهترزیستن رابه مردم آموختند که آغازش از کیومرس وانجام اش تا  زوب بود .
پس از آنان شاهان کیانی سکان را به دست گرفتند؛ زردشت خردمند پّر آوازه    و اندیشمند بزرگ جهان در زمان گشتاسب کیانی با آوردن دفتر دانایی اَوستا مردم را به راه درست با داشتن اندیشه وگفتار وکردار نیک به خوشبختی راهبری کرد .
ایران بیش ازهرسرزمین دیگری در آن روزگار دارای خردورزان و خردمندان و  اندیشمند بی شماری بوده که در درازای تاریخ بایورش بیگانگان بسیاری ازدفتران اش به تاراج رفته وجزاندکی بجای نمانده است ولی همان اندک نیز نشانگر ذهن باز مردمانش بوده است بناهای بجا مانده از دوران ‌کهن نشان می‌دهند که در ایران نه تنهاهرگزیشتارگاه (قربانگاه)برای بی جان کردن انسان در پیشگاه خدایان که از سوی خانوادههایشان نذر میشده نداشته بلکه رسم گاوکُشی هم که درمیان پیروان آیین مهر بوده در اوستا زشتکاری شمرده شده و مردم را از این کار زشت که کشتن گاو درجشن مهریان در کوی و برزن بوده باز می‌دارد.
رواگ(رواج) مهربانی در میان مردم یکی از ستوده ترین کارهای زردشت میباشد که در فرهنگ ما جای افتاده است .
مهر که خدای بزرگ آیین مهری و نماد پیکری اش خور نام دارد ولی در ایین زردشت یکی از ایزدان بشمار می رود که برای درخشان بودن اش شید به آن افزوده شده و ما خورشید می‌نامیم در برخی از نامهای ایرانیان هم آمده مانند مه شید (ماه درخشان) می گویند جَم که یکی از بزرگترین پادشاهان پیشدادی است دارای چنان چهره ای زیبا بوده که مردم واژه شید را به او افزوده وجمشید نام می گیرد .
همه وارگان ایرانی دارای معنا می‌باشند.
پس از یورش تازیان بسیاری از واژگان ما معرب می‌شوند که معنا ندارند و اگر به پارسی بازگردانیده شوند معنایشان آشکار می گردد مانند قزوین که کاسپین وجای زندگی مردم کاسی بوده و نام دریای شمال ایران از نام کاسی‌ها گرفته شده و دریای کاسپین است یا اصفهان که سپاهان نام داشته یا جرجان که گرگان و نام استان گلستان است و نیز بسیاری دیگر از نام‌ها که آوردنشان سخن را به درازا می کشاند .
زبان پارسی دری نیز برپایه زبانهای سغدی و اوستایی و پهلوی باستان و میانه است که در بسیاری از زبان‌های مردم اروپایی رخنه داشته وستون زبان لاتین گشته است ، شاید هم با کوچ ایرانیان به سرزمین‌های اروپایی زبان لاتین پی انداخته شده است .
این سرزمین دیرینه در برپایی شهریگری و شاروندی( تمدن) دستی به سزا داشته است البته آنچه با خرافه ها آلوده شده را باید دور انداخت و آنچه را که ناب است دریافت و نگهداشت . در اوستا آمده که هیچ زردشتی نمی تواند برده باشد یا برده داشته باشد . این سخن در زمانی گفته شده که مردمی بسیاردرگوشه وکنار جهان آن زمان درتب بردگی میسوختند.
کتاب تاریخ صنعت نوشته پیر روسو را که بخوانید در می یابیدسخن زردشت و پس از او کورش بزرگ هخامنشی چه اندازه مهم و چگونه کرامت انسانی را دریافته گرامی اش می دارندو بردگی و برده داری را نکوهش می کنند ؛ آنچه تازه اروپاییان و آمریکاییان در چند سده پیش دریافتند وبرده داری را لغوکردند.
ایرانیان پیوسته درگرامیداشت اخلاق پیشرو بوده اند و مهرورزی و مهربانی را می ستوده اند .
گرچه ماایرانیان امروز گرفتار بی اخلاقی مسئولان در تاراج و چپاول و دزدی های کلان شده ایم که اینان تنها شماری اندک از ما هستند که بیشترشان نیز هم تبارمان نیستند و همان خوی دروغگویی و خدعه بازی و نیرنگ سازی را از نیاکان انیرانی خودبه ارث برده و بکار گرفته اند .
روزی نه چندان دور ایران دوباره به دست ایرانی خواهد افتاد وسکاندارش فرزندان ستوده و درستکار نیاکانی خواهند بود که پیوسته با شیوه های ارزشمند انسانی بر آن فرمان رانده اند. سرزمینی که ویدایی ( عرفان و شناخت) در آن ریشه هایی سترگ دارد و مردمان را به نیکی و مهر ورزی گرایشی ژرف می دهد .
امروز را با شکیبایی به سر می‌بریم تا فردایی خورشیدوار سازیم تا باورهایمان بر همه جهان بتابد و مهر و مهربانی را جانشین جنگ و نفرت و با ترنم خوش مهرداری و مهربانی مردم را به همزیستی بخوانیم
گیتی پورفاضل
۱۴۰۳/۱/۳۱


همراهان اندیشمندان و نوآوران ایرانیان
یادداشتی از استاد #گیتی_پورفاضل

سرزمینمان را دوست بداریم و بدون هیچ چشمداشتی همه کسانی که به‌ آن‌ عشق می‌ورزند را گرامی بداریم هرگز این عشق نباید در دل تک تک ایران دوستان رو به خاموشی گذارد تا روزی بتوانیم کشوری نیرومند بسازیم ؛ فلات ایران در ردیف نخستین خاکهای پیدا شده در کره زمین است. پیدایش فلات ایران به درازای تاریخ بشریست که دوران یخبندان را پشت سر گذاشته با پدید آوردن اندیشه های مهری و زروانی و سپس نیز یکتا پرستی مزدایی در پیچ و خم گذر زمان ورزیده و نهالش درختی سُتُرگ گردیده که ریشه درژرفای زمین گسترده و شاخه های پربرگ وبارش فراتر از پیرامونش سایه انداز گردیده و هنوز هم در پهنه فرهنگی جهان سخن بهر گفتن دارد .
ادبیات انسان‌ساز ایران که نگرشی ارزشمند به انسان در پیریزی اندیشه نیک که بگویش گویش امروز بهمن گفته می‌شود تجلی وخواسته های نیک انسانی دراین اندیشه بلورینه می شود و آدمی را تا به جایی می رساند که باآفریدگارش یکی می گردد و جز او نمی بیند.
بزرگان اندیشمند و خردورز این فرهنگ تا جایی که درتوانشان بوده در زدودن خرافه ها کوشا بوده اند مانند محمد زکریای رازی به ویژه
فردوسی حافظ ونیز پندهای سعدی و نظامی ودیگر سُرایندگان ایرانی که درادبیات دیگر کشورهای اروپایی نیز تاثیر گذارهم بوده اند.
اماگویا گردانندگان جهان نگاره ای دیگر برای ما و جهانیان زده اند که از چشمها پنهان است.


روزگاری قند پارسی به بنگاله می رفت و سروده های سعدی را ملاحان چینی برروی آب‌های آرام و گه توفانی می خواندند .
روزهای فرازمند گذشتند و نشیب ‌تند غم افزا را سالهاست می گذرانیم.
اما هربار که این سرزمین به تنگی نفس گرفتار گشته و رگهای رسانای دلش ناتوان از خون رسانی شده اند میهن پرستی پا به جلو گذاشته واز ورطه نابودی رهایش ساخته است .
کشورمان چهل وچهار سال را به تلخی ، به سیاهی و تباهی گذرانیده و می گذارند و چه سرها که بی گناه به بالای دار رفت وچه سینه ها که اماج تیرها قرار گرفته ، سازها را ، قلمها را شکنند زبانها را بریدند ولی هرگز فریاد آزادیخواهی را نتوانستند خاموش کنند و مردم همچنان حق خویش را مطالبه می‌کنند تنها پی‌آمدخوب این سال های سیاه باز شدن ذهنها ست تا درستی ونادرستی بسیاری از باورها آشکار و خرافه ها زدوده گردند و نوزایی پدیدآیدکه خوش بختانه پدید آمد و دیوار بلند تقدسهای دروغین آوار شد وسازها دوباره نواخته وقلمها به نوشتن پرداخته و زبانها گویا شده اند .
گیتی پورفاضل
۱۴۰۱/۱۱/۱۵
نوزایی ایران پس از ۵۷

🖌استاد گیتی پورفاضل

این بار حاکمیت جور و جهل و فساد پینوشه وار به میدان آمده و هیتلروار به جلو می راند در حالی که می داند در پشت سر همه پل هارا خراب کرده و شب را بی دیدن سپیده در گردابی که امید رهایی ندارد سرگردان و چرخان مانده است. اما شگرد این ناتوانان در پاسخگویی به مردم آزاده که جانانه برخاسته و به آفتاب سلام می دهند و هرگز دوباره به شب تن در نخواهند داد این است که افزون برکشتار مردم به مبارزان راستین انگ زنند تا از میدان بیرون رانند باید گفت؛ زهی خیال باطل؛ کورخوانده اید ما همچنان در برابرتان خواهیم ماند تا شما هارا برانیم و این خاکی را که آلوده اید از پیکره هایتان تهی کنیم.

من در هفتم خرداد سال ۱۳۵۸ که چند ماهی بیش از انقلاب نگذشته بود در کنگره وکلا گفتم زنان ایران هشیارانه در میدان هستند وپروانه نابودی حق انسانی خود را به فرمانروایان تازه از راه رسیده که زیر پرچم دین سینه می‌زنند نخواهند داد ولی در آن زمان که توده های مذهبی ناآگاه در تب چهل درجه می سوختند و پیش بینی آینده برایشان ناممکن و نا باورانه می‌نمود سخت در اندیشه پی انداختن امپراتوری شیعی بودند تا درجهان بگسترانند و رایت اش را برافرازانند و در کشورهای اسلامی به اهتزازش آورند و با هویناکی به تماشایش بنشینند؛ چنان سوار بر بر توسن بی لگامشان میتازانیدند وبه یاری کمونیستهای دو آتشه وابسته به مسکو دهان ها را می بستند که کسی را یارای لب گشادن به گفت و گپی در این راستا نباشد والبته بی آن که بدانند پایان کار چه خواهد بود در تب انقلابی به پیش میراندند و بیراهه می رفتند و کشتار دهه شصت را پی انداختند که البته به یاری توده ای های سر در آخور مسکو که در پندار گرفتن فرمانروایی از آخوندها در فرا زمانی مناسب بودند ولی نمی دانستند که آخوندها زیرک تر از آنند که آنان پنداشته اند و روزگار نشان داد که به آنان نیز رحم نکردند و بر سرشان همان آوردند که بردیگران به یاد دارم در سخنرانی خود که آن زمان تازه پروانه وکالتم را گرفته بودم یادآور شدم با احکام فقهی ضد زن هرگز و هرگز نخواهید توانست در این کارزاری که براه انداختید پیروز باشید؛ که البته به جرم زبان درازی به مدت چهارده سال پروانه کارم را لغو کردند وتا امروز هم به نوشته هایم پروانه چاپ نمی دهند.
وزارت اطلاعات و نیز اطلاعات سپاه که دو نیروی امنیتی موازی همند؛ از سال ۸۸ به اینسوی که حنایشان رنگ باخته شگرد تازه ای بکار می برند و آن انگ زدن به مبارزان راستین است که در نزد این کوته بینان کوته اندیش گردن خم نکرده و از راه خود که هماناروشن نگهداشتن ذهن مردم است و هرگز هم به بیراهه کشیده نشده اند و خط خود را نیز تغییر نداده اند است.
این بی خبران از آینده تاریکشان چون از پسِ کار برنمی آیند تا مبارزان را خاموش کنند با انگهای گوناگون می خواهند آنان را از نبرد باز دارند ولی باید گفت کور خوانده اند بدانند مبارز راستین هرگز خط خودرا گم یا تغییر نمی دهد. ما پیکار گران که در این چهل و سه سال راست قامت ایستاده و حق انسانی خویش را که همان آزادی اندیشه و بیان و نوشتار است خواسته و برای رسیدن به آن تا پای جان خویش استوارانه ایستاده ودرهر سن و سالی که هستیم از خواسته خود پای پس نخواهیم کشید؛ شما برای پول و سود خویش می زنید و می کشید یا به بند و زنجیر می کشید و ما بی توجه به جیب و سود خویش در برابرتان چون سپیدارهای بلند زیبا ایستاده ایم و هرگز ما را خَم شده نخواهید یافت ما برای از دست رفتگان راه آزادی که جان دادند اشک می ریزیم و باران اشکمان بندنخواهد آمد ولی از اشک ما سرنيزه های به خون آغشته تان زنگ خواهد زد.
تاریخ از شما چگونه یاد خواهد کرد؟ بی گمان در خیانت به این کشور که از آنِ خود نمی‌دانید و تنها برای پی پیشبرد دین تان که تاکنون هم از آن سودجسته اید در برابر مردم ایستاده اید؛ بیگمان تاریخ خواهد نوشت: فرزندان تازیانی که ۱۴۰۰ سال پیش به این سر زمین تاختند و کشتند و مال اندوزی کردند همان برنامه را دوباره زنده کردند اما آن زمان هم ما نه با دو قرن سکوت که با مبارزانی چون بابک وکارَ ن ومازیار رو به رو بودند و این باربا مردان دلاوری از تبارهمان دلیران و دخترانی از جنس گُرد آفرید که پیشتازانه رو در رویتان ایستاده و چون گلهای نو رسته پَر پَر نیز می شوند ولی باز به جلو می رانند و برای همیشه دفتر دین تان را خواهند بست و بر ویرانه هایی که ساخته اید بناهای تازه خواهند ساخت که با این زمان هماهنگ است
فرخنده و همایون باد نوزایی اندیشه ایرانی.

۱۴۰۱/۸/۱۷


#گیتی_پورفاضل
#نوزایی_ایرانی
#رنسانس_ایرانی

#گفتمان_کارآمدی
#جنبش_ملی_کارآمدی