۵ مهر ۱۴۰۳، پنجشنبه
پرندهای در سینهام مانده، پرندهای در سینهام مرده، و نمیدانم کجا دفنش کنم.
دستوپا میزند، تکان نمیخورد، میلرزد، خاموش میشود و کسی نیست تا دستی به لرزش
@GreenShadows6 بالهایش بکشد.
میترسم و مثل شمعی در تاریکی خاموش میشوم، انگار از ازل نبودهام نه در یاد کسی نه در قلب کسی.
پاییزنوشت
#روشنکآرامش