آدمهای زیادی به دیدارت خواهند آمد
دستت را میفشارند
رویِ ماهت را میبوسند
و صمیمانهترین تبریکات قلبیشان را نثارت میکنند
ولی هیچ کدام
مثل من
گوشه ی مبلِ خانه ات کز نمی کند
هیچ کدام برایت شعر نمی نویسد
هیچ کدام شعر نمی خواند
من زیرکانه دردم را پشت دود سیگارم پنهان میکنم
و با صدائی که بطور غم انگیزی میگیرد
برایت میخوانم
از غربتم در شهرهای دور
از غربتت همین نزدیکی ها
از دور بودنت
از این سالیانِ سال
از این یک سال دیگر هم
از این تولد ها
از این جشنهای بدونِ من
از این جشنهای بدون تو
از آرزوهایی که برایت داشتم
از آرزوهایی که برایت دارم
از آرزوهایی که پشت دستم را داغ کردهام و دیگر نخواهم داشت
از وعدههای دروغ
اینکه سالِ بعد میآیم
و هرگز نیامدنم
اینکه سالِ بعد منتظرم می مانی
و منتظر نماندنت
من رویِ ماهت را می بوسم
صمیمانهترین تبریکات قلبیام را تقدیمت میکنم
و مصرانه وعده می دهم
سالِ بعد ، همین موقع میآیم
تو می خندی
و میدانی ... نمیآیم
.
#نیکی_فیروزکوهی