♻️
بِّسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ♻️سلام، صبح شما عزيزان به خير با ارزوی حالی خوش برای شما.
امروز را با تفكر و تدبر در كلام وحي آغاز نماييم .
🔺اعوذ بالله من الشيطان الرجيم ✅ وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ(
۱۷۰).
💠و آنها که به کتاب (خدا) تمسّک جویند، و نماز را برپا دارند، (پاداش بزرگی خواهند داشت؛ زیرا) ما پاداش مصلحان را ضایع نخواهیم کرد!(آیه ۱۷۰ سوره اعراف)
---------------
📌در مجمع البيان گفته است : (امسك و مسك و تمسك و استمسك بالشى ء) همه در معنا يكى است و «تَمَسُّک»، چنگ زدن به چيزي به عنوان منبع هدايت و ارشاد است. چنگ زدن نشانه جدي و محکم گرفتن و رها نکردن است.و اگر از ميان همه اجزاى دين تنها اقامه نماز را ذكر كرد براى شرافتى است كه نماز بر ساير اجزاى دين دارد، چون نماز ركن دين است، بوسيله نماز ياد خدا و خضوع در برابر او كه جان همه شرايع دينى است حفظ مى شود.
📌توضيحى درباره رابطه دين و فطرت بشر و اصلاح شؤون زندگى بشراين آيه تمسك به كتاب را اصلاح خوانده، و مقابل اصلاح، افساد در زمين و يا افساد جامعه بشرى است، و زمين و يا جامعه بشرى در زمين فاسد نمى شود مگر با فساد طريقه فطرت، آن طريقه اى كه خداوند مردم را بر طبق آن آفريده. و بطور كلى هر دينى از اديان كه داراى كتاب است در هر عصرى كه نازل شده باشد متضمن طريقه فطرت است، چيزى كه هست در هر عصرى از احكام فطرت آن مقدارى را متضمن است كه اهل آن عصر استعداد پذيرفتن آن را دارند، دليل اين مدعا آيات قرآنى است كه مى فرمايد: (دين قيم و آن شريعتى كه تمامى حوائج زندگى بشر را بر مى آورد همان فطرتى است كه خداوند بشر را بر طبق آن خلق كرده و هيچ تبديلى در خلقت خداوند نيست، اين است آن دين قيم و ليكن بيشتر مردم نمى دانند).
📌آنگاه در جاى ديگر مى فرمايد: (دين در نزد خداوند اسلام است ) و اسلام تسليم در برابر خداى سبحان و سنت جارى او در تكوين، و تشريع مبتنى بر تكوين است، و اين دو آيه بطورى كه ملاحظه مى كنيد به بانگ رسا اعلام مى دارند كه دين خداى سبحان همان تطبيق دادن زندگى افراد است که خود را با آنچه كه قوانين تكوينى اقتضاى آن را دارد، و آن چيزى كه واقعيت انسان طبيعى اقتضاى آن را دارد.
📌پس اصلاح شؤ ون زندگى بشر و دور كردن هر خرافه اى كه به آن راه يافته به عبارت دیگر آن چيزى كه به منطق دين الهى، بشر بسوى آن دعوت شده همانا شرايع و سننى است كه مصالح او را در زندگى دنيوى و اخرويش تأمين مى كند نه اينكه اول مجموعه اى از معارف و شرايع از پيش خود وضع نموده و سپس ادعا كند كه اين شرايع با مصالح بشر تطبيق نموده و مصالح بشر با آن منطبق است.
📌اين را گفتيم تا كسى توهم نكند كه دين الهى مجموعه اى از معارف و شرايع تقليدى خشك و بى مغزى است كه در كالبدش هيچ روحى جز روح استبداد نيست و عمل به دستورات دينى جز اينكه دست و پاگير او شود و از پيشرفت در زندگى دنيايى او جلوگيرى كند هيچ خاصيت ديگرى ندارد، و همچنين در زندگى اخرويش، براى اينكه ضامن اصلاح آن زندگى، تنها و تنها اراده مولوى الهى است، و از قدرت خود بشر بيرون است، بله تنها خاصيتى كه در اديان هست و تنها دخالتى كه در سعادت دنياى آدمى دارد اين است كه متدين به آن و معتقد به اصول آن از سرگرمى به آن لذتى را احساس مى كند كه يك نفر افيونى و يا معتاد به سمومات از اعتياد خود احساس مى نمايد، او از چيزى كه مورد نفرت و تالم ديگران است لذت مى برد، و از چيزى كه ديگران لذت مى برند متالم مى شود.
📌دين، بشر را جز به اصلاح اعمال و شؤونش دعوت نمى كندكتاب الهى مصالح بشر را متضمن است، و اجراء دستوراتش تمامى مفاسد جامعه بشرى را اصلاح مى كند، و اصولا ما آن كتابى را كتاب الهى مى ناميم كه اينطور باشد، و آن دينى را صحيح مى دانيم كه مجموعه اى از قوانين مصلح باشد همچنانكه مجموعه قوانين مصلح را دين مى دانيم. پس دين، بشر را جز به اصلاح اعمال و ساير شؤ ون اجتماعى خود دعوت نمى كند، و اگر آن را اسلام و تسليم در برابر خدا نام نهاده اند براى همين است كه عمل بر طبق دين عمل بر وفق قوانينى است كه نظام خلقت برايش مقرر كرده، و تسليم در برابر دين تسليم در برابر خط مشيى است كه خلقت پيش پايش نهاده، و اين تسليم، تسليم در برابر خواسته خداى تعالى است.
📌آيه مورد بحث يعنى آيه (و الذين يمسكون بالكتاب...) گر چه فى نفسه و با صرفنظر از آيات قبل و بعدش عام و مستقل است، و ليكن از آنجا كه در سياق گفتار درباره بنى اسرائيل قرار گرفته آن ظهور در عموميت را از دست داده و تنها مربوط به بنى اسرائيل شده است، و بنابراين، مقصود از كتابى كه در آن نامبرده شده نيز فقط تورات و يا تورات و انجيل خواهد بود.
https://t.me/+KPevlH3wvX83MjA0