سهش

#کرامت
Канал
Логотип телеграм канала سهش
@FdpariziПродвигать
520
подписчиков
317
фото
55
видео
162
ссылки
فاطمه دلاوری پاریزی دانشجوی دکتری فلسفه غرب، دانشگاه تهران سهش، شاید طریق حقیقت است. سهش از ریشه سهستن به معنی نگریستن است، ترسیدن و ظاهر شدن... زیبایی‌شناسی ایدئالیسم آلمانی فلسفه فرهنگ، سیاست، اخلاق و... @fdparizi ادمین: @FatemehDelavari
راستش را بگویم حال خوبی ندارم. حس خوبی نیست که برای دسترسی به آرشیوی که مدت‌ها داشتی و ارتباطی که برقرار کرده‌ای و خانه‌ای که ساختی باید از هزار و یک پراکسی و وی‌پی‌ان و... استفاده کنی. حس حقارت بدی دست به جانت می‌اندازد که برایت آشناست. مثل وقتی که داری مقاله سرچ می‌کنی و به صفحه پیوندها می‌خوری و مثل وقتی که برای استفاده از خیلی از شبکه‌های اجتماعی دیگر هم به همین فیلترشکن‌ها نیاز پیدا می‌کنی. برای من که همیشه سعی کرده‌ام شهروندی مسئول باشم سخت است. سخت است و حقارتی که با این تصمیم به جانم چنگ می‌اندازد، آزار دهنده است.
احساس می‌کنم کرامت انسانی‌م خدشه‌دار شده است. چیزی حتی بالاتر از نبود احساس آزادی.

#کرامت
#سیاست
#فیلترینگ

@Fdparizi
درباره کرامت انسان:

یکی از عواملی که باعث می‌شود، کسی را دوست داشته باشیم این حس است که او ما را درک می‌کند و با همه بدی‌ها و خوبی‌هایی که از ما می‌شناسد باز ما را قبول دارد.
امام موسی صدر، در مقاله «اسلام و کرامت انسان» که موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر آن را در کتاب «نای و نی» منتشر کرده اشاره می‌کند که انسان کرامت ذاتی دارد. یعنی هر انسانی فارغ از ماهیتش به خاطر صرف وجودش، کرامت دارد. او می‌افزاید: ملائکه به خوبی می‌دانستند که انسان بر روی زمین، مرتکب فساد و خونریزی خواهد شد، اما این مسئله نه تنها از مقام انسان و کرامت وی نمی‌کاهد بلکه این خطر کردن چونان شرطی بنیادین برای استقلال انسان و آزادی او، در عمل و تصرف، بارز و برجسته است.
چگونه می‌توان امام موسی صدر و خدایی که او معرفی می‌کند را به جان دوست نداشت؟ وقتی حتی امکان خطا، نه عاملی برای از بین رفتن کرامت، که شرط بنیادینِ حصول کرامت است.

#امام_موسی_صدر
#کرامت_انسان
#انسان

@Fdparizi
درباره‌ی کرامت انسان در دیدگاه کانت:

در حال خواندن متنی در تفسیر نقد دوم کانتی هستم. ادعای متن این است که انقلاب کوپرنیکی کانت در متافیزیک و نقد اول فهم شده اما در نقد دوم، این انقلاب فهم نشده است. این متن استدلال می کند، کانت، اذعان دارد که چون دیگران محترم هستند پس انسان کرامت و ارزش دارد و نه این که چون انسان، ارزش دارد، باید به او احترام گذاشت. در واقع به جای استنتاج باید از هست، از اصلی بایدی در اخلاق به تصویری انتولوژیک در باب انسان می‌رسد. آن چه که در اخلاق کانتی آپریوری است نه ارزش و کرامت ذاتی انسان، که این اصل «بایدی» است: باید به هر انسانی احترام گذاشت. و انقلاب کوپرنیکی همین‌جا خودش را نشان می‌دهد. چرا که در متافیزیک، انسان مبداء شناخت است و فعال در کشف و فهم جهان و در اخلاق نیز، انسان مبداء عمل است و فعال در فهم این که چه باید کرد.
Sensen, Oliver (2011). Kant on human dignity. Walter de Gruyter GMBH & Co. KG, Berlin/Boston

#کانت
#نقددوم
#کرامت_انسان
#Human_Dignity

@Fdparizi