اصل چهارم:
اصل نظری:
آوارگی و بی خانمانی: انسان، آواره ای دائمی است در تبعید، در حسرت بودنِ گذشته و تمنایِ شدنِ آینده. انسان آواره زمانی و بی خانمان مکانی است. اینجا، خانه ما نیست و آرامش در اینجا قرار نیست که حاصل شود.
اصل عملی:
نمیتوان به دنبالِ قرار، تسکین و آرامش بود. قرار گرفتن، انسان را چونان مردابی میسازد که میگندد. چرا که تنها باید راه سپرد و حرکت کرد. حتی به راه دشت. بی مقصد و بی منزل. پس بسیاری از تهدیدها، تطمیعها، محاسبات و... بی تاثیر میشوند. انسانِ بی خانه و آواره، چیزی برای از دست دادن ندارد. او تنها چونان کودکی صادق، میدود، رهاست، میخندد، میرقصد، لُختیِ پادشاه را فریاد میزند و نگرانِ از دست دادن، نیست.
باید به گونه ای زیست که در پایان این راه، سرود:
چقدر راه رفتهام
چقدر بیراه رفته ام
اما...
رفته ام
#اصل#اصول#آوارگی#راه@Fdparizi