دوش در آیینۀ ، مه نقش سیمای تو دیدم ماه را روشن تر از هر شب ز رویای تو دیدم پرتو مه ، نغمۀ جو ، رقص گل موسیقی شب هر چه را دیدم نشاط افزا ز سودای تو دیدم نور خاصی داشت مه عطری فرحزا داشت صحرا یا که تصویری ، ز حسن عالم آرای تو دیدم اندر آن دنیای زیبائی به هر جا دیده بستم روی زیبای تو دیدم ، روی زیبای تو دیدم مست رویای تو بودم وندران رویای مستی خویش را افتاده همچون سایه در پای تو دیدم آمدم سرخوش ز عشق و آرزو در کویت ، اما جای خالی بود آوخ ، آنچه بر جای تو دیدم