«تقدیمبه مردم ایران وجانباختگان ۴۳ سال ظلم و جنایت جمهوری اسلامی. مجسمه یخی خدانور سمبلی است از خون تمام عزیزانی که توسط جمهوری اسلامی در این ۴۳ سال به ناحق ریخته شده. به امید آزادی ایران. با تشکر از: نیت جانسون که این ایده رو به واقعییت تبدیل کرد. انجمن شیکاگو برای ایران که از این ایده حمایت کرد.»
👑افتخارات معصومه قمی کلا : سقط جنین در دوران دبیرستان اولین طلاق دهشان ریدن به پدر و مادر خودش صیغه نماینده مجلس شدن رای دادن به تک تک اصلاحات چیها لاس زدن با خاتمی ازدواج با نایاکی فاند گرفتن از دولت های اروپایی وامریکایی سواستفاده کردن از زنان ودختران ایران مصادره کردن جنبش های اعتراضی ومدنی مردم معترض وخانواده های داغدیده ائتلاف با چپولا ، تجزبه طلبا، مزاحمین خلق وایران ستیزان باج گرفتن از رسانه های برون مرزی مانند منو تو دنبال پدر گشتن برای پسرش هنجار شکن و آنارشیست کی بودی تو ؟
خدانور ۲۷ساله بود، بلوچ و اهل شیرآباد زاهدان، نه مدارک هویتی داشت و نه مال و اموالی. ۸ مهر ۱۴۰۱ در زاهدان، ماموران به پا و پهلویش شلیک کردند که بهشدت زخمی شد و ۱۰ مهر، درست در روز تولدش، به دلیل خونریزی شدید جان باخت. تصویری از او روی سکوی زندان، با دستان بسته به میله، منبع خلق آثار هنری بسیاری شد. تصویر مربوط به زمانی است که او به دلیل درگیری با فرزند یک بسیجی به زندان انداخته شده بود. برای شکنجه او را تا صبح در محوطه زندان به میله پرچم بسته بودند. خدانور را در زندان بهشدت شکنجه کرده بودند. او گفته بود: «تشنهام.» آب را روی سکو گذاشتند و با دستان بسته به او گفتند: بردار بنوش. او مانند همه جوانان ایرانی دیگر شور زندگی داشت و سرشار از آرزو بود. ویدیوهای بسیاری از رقصیدن از او در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که غم کشتهشدناش را چنین برابر میکند. برقص خدانور! رقص تو رقص آزادی ست.
🔵 دارن التماس میکنند مردم فیلم و اسناد ارسال نکنند برای سازمان ملل چون میدانند چه عاقبتی در انتظارشان است 😂😂
رژیم شدیدا ترسیده اگر بدانید در این فوریت چه اتفاقی قرار است ایجاد شود یک ثانیه در تجمع در خیابان تاخیر نداشتید این تیشه بسیار بزرگ و با سرعت زیادیست که دارد فرود می آید بر ریشه نظام هموطن سریعتر باید انجامش دهیم امشب و فردا در خیابان دوربین به دست با مشتهای گره کرده
📣📣📣 مردم فهیم ایران راه درازی آمدهایم و مقصد نزدیک است.
🔵 تا به امروز حوادث بیشماری را پشت سر گذاشتهایم، اما ارادهی ما برای ایجاد تغییر در کنار اتحاد و فداکاری یارانمان برای زنده نگه داشتن این خیزش بهحق و مردمی، ما را تا به این نقطه رسانده است.
اینک زمان نمایش مجدد قدرت مردم به حکمرانان خودکامه است.
دیکتاتور خودکامه بیش از هر زمان دیگری به لبهی پرتگاه نزدیک است. تنها کوبشهای پای ما بر سطح خیابانها کافی است تا این سقوط را مسجل کنیم.
اینک زمان یورش به قلب سیاهی است؛ زمان گرفتن انتقام خون عزیزان شناخته و ناشناختهی ماست. شیشهی عمر این دیو سراسر شر در دست من و توست و باید آن را بشکنیم؛
تا کی قراره بشینیم تا کُرد جور ما رو بکشه؟ اگه خسته بشن، اگه فکر کنن تنهان، اگه کم بیارن، هر چی تا حالا کشته دادیم و ترس خوردیم، بیفایده میشه؛ هر چی رشته کردیم، پنبه میشه. این انقلاب بدون کُرد و بلوچ و بختیاری شدنی نیست. حالا هی بشین توو خونه؛ ولی اگه یه روز که کبوتراشون تموم بشه، لاشخورای حکومت آسمونو سیاه میکنن.