کانون انتظار

#خاطره_کاری
Канал
Логотип телеграм канала کانون انتظار
@Entezar_ikiuПродвигать
113
подписчиков
1,26 тыс.
фото
239
видео
396
ссылок
💠ارتباط با ادمین: @Z_taher17 @Erfanalamoutiyan 💠 کانون انتظار دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) @entezar_ikiu ▪️ صفحه کانون انتظار در اینستاگرام: https://www.instagram.com/entezar__ikiu/ ▪️
Forwarded from عکس نگار
❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️
#کاروان_عشق
#هوالعشق
#خاطره_کاری

🔹🔶آنچه برای مهندس روشن مهم نبود🔶🔹

💠هیج وقت نشد درباره اینکه چرا ادامه تحصیل نمیدهد. باهم صحبت کنیم. بعدها به دلیل این امر فکر میکردم. میدانید چرا پیش نیامد؟!
چون او همیشه و همواره و یکسره دنبال این بود که #وظیفه_اش_در_قبال_این_میهن_چیست؟

💠«من» در ذهن مصطفی هرگز وجود نداشت. چیزهای مهمتر از این حرفها در ذهنش بود. اینکه چون دانشجوی شریف بود بعد فارغ التحصیلی فورا موج خارج رفتن او را فرا بگیرد، به اطراف ذهن او هم نرسیده بود.

🔴👈 از روی همین که تشخیص داد فلان کار را باید انجام بدهد، یا اینکه فلان کار اولويت دارد، به ادامه تحصیلی بی اعتنایی نشان داد.
میتوانم بگویم که اصلا ادامه تحصیلی و این حرفها برایش مهم نبود...

💠مهندس روشن لیسانس مهندسی شیمی شریف بود اما اگر تشخیص میداد مسیر #نابودی_اسرائیل از معبر گرفتن دکتری می گذرد، شک نکنید که فی الفور میرفت دکترا میخواند. معیار و خطکش او ظواهری چون ادامه تحصیلی نبود. به این #فکر_میکرد_کجا_مفید_است.

🔺برگرفته از سخنان دکتر پیشوایی از اساتید شهید احمدی روشن
@mostafaahmadiroshan

#کاروان_عشق❤️
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن_25
#خاطره_شهدا

💠کانون انتظار دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
@entezar_ikiu
Forwarded from عکس نگار
🌹🌹🌹🌹
#هوالعشق
#خاطره_کاری
#مدیریت_مصطفی
#قسمت_دو (دو قسمتی)

💠#صبر و استقامت او زیاد بود. در طول این سال‎ها‎ همیشه در این مسیر (تهران نطنز) رفت‎وآمد می‎کرد.

💠 چالش حیاتی، توسعه تکنولوژی غنی‎سازی و به تشخیص مصطفی، تحریم قطعات بود و رفت که آن را حل کند و واقعا خوب حل کرد و خلاقانه همه‎ چیز را تحلیل می‎کرد.

💠خیلی وقت‌‎ها در دعوا‎های کاری و سلیقه‌‎ای از خودش ‎می‎گذشت و فقط #برای_خدا این کار را انجام می‎داد.

💠 در حین کار، بعضی مواقع فکر می‎کرد کارش پیش نمی‎رود؛ به او پیشنهاد شد نذر کند و او این کار را هم کرد و مشکلش حل شد.

💠این اواخر دوباره کارش گیر کرد و تا ۷۰درصد حقوق خودش را نذر کرد، هرچند فرصت ادای آن پیش نیامد. او بسیار برای کارش دعا و نذرونیاز می‎کرد.

💠نقدپذیر بود و روحیه #انقلابی داشت و برای آمدن به این فضا راحت‎طلب نبود.

💠مصطفی به نوعی قهرمان مهار استاکس نت بود. او به دنبال هزینه از انقلاب برای خودش نبود بلکه دنبال هزینه برای انقلاب بود. در طول این هفت سال با #تلاش_فراوان خود، #مجاهدتی_مستمر داشت.
ریسک‎پذیر و تحول‎گرا بود و #تحول‎خواهی در روحیه‎اش موج می‎زد.

💠می‎توان گفت بخش اعظم تحولات صنعت هسته‎ای از سال ۸۸، مدیون تلاش ایشان بود و تا آخر هم دنبال کرد.

💠هرجا مشکلی بود، ورود پیدا می‎کرد و هرجا احساس می‎کرد که ضعفی است #سریع اقدام لازم را برای جبران انجام می‎داد.

🔺به نقل از دوست شهید

#خاطره_شهدا

#خاطره_شهید_مصطفی_احمدی_روشن_4
https://t.me/joinchat/AAAAAD-LMWromNQON4nIEA

💠کانون انتظار دانشگاه بین المللی امام خمینی
@entezar_ikiu
Forwarded from عکس نگار
🌹🌹🌹🌹🌹

#هوالعشق
#خاطره_کاری
#مدیریت_مصطفی
#قسمت_یک (دو قسمتی)

💠می‎گفت آشنای محرومیت هستم و اگر مدیری از سر سیری با موضوعی برخورد می‎کرد می‎گفت: «این بچه پول داره و این مشکلات را حس نمی‎کنه و متوجه حرف‌‎های ما نیست.»

🔷مصطفی آدم باهوش و خلاقی بود، خیلی موضوعات را سریع درمی‎یافت و موضوعاتی را که خیلی وقت‌‎ها نیازمند تحلیل و بحث ‎بود، با هوش سرشارش، راه‎کار‌‎های خوبی برای آن‎هامی‎داد.

🔶رک و صریح بود و حرف‌‎هایی که شاید باید در تیم‌‎های کارشناسی بزند مقابل رؤسایش هم می‎زد و پای حرف‎های خود می‎ایستاد و شاید اگر قانع نمی‎شد آن را رد می‎کرد.

🔷حرفش را می‎زد و انتقاد می‎کرد و دلخور هم نمی‎شد.

🔶او آرمان‌‎های خود را حتی با این ضرر‎هایی که می‎دید، دنبال می‎کرد؛ متوجه این موضوع بود و از جان به نظام اعتقاد داشت و از جان هزینه می‎کرد.

🔷مصطفی آدم صمیمی‎ و پرانرژی و شوخ طبعی بود.

🔶 به ائمه خیلی توسل می‎کرد و به حضرت علی (علیه السلام) خیلی اعتقاد داشت.

🔷و به‎همین‎دلیل اسم پسرش را هم علی گذاشت.

🔶اعتماد به نفس خوبی هم داشت.

🔷این‌‎ها خصوصیات فردی آقامصطفی بود.

🔶اما آیا فکر می‎کنید این‎ها از مصطفی، مصطفی ساخت؟ آن‎چه که از این آدم، مصطفی احمدی‎روشن امروز را ساخت اگرچه که این‎ها بود و بی‎تأثیر هم نبود، چیز‎های مهم‎تری بود که استادان مدیریت آن‎ها را به نام عوامل حیاتی موفقیت می‎دانند.

🔺به نقل از دوست شهید

https://t.me/joinchat/AAAAAD-LMWromNQON4nIEA

🔷کانون انتظار دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
@entezar_ikiu
Forwarded from عکس نگار
🌹🌹🌹🌹
#هوالعشق
#خاطره_کاری

🍃🌺در مقطعی دانشجو ها باید در کارهای علمی و پژوهشی در سطح دانشکده، یک فعالیت #جدی را شروع میکردند و قرار شد که دو نفر از بچه ها که یکی از آنها آقا مصطفی احمدی روشن و دیگری محمود حاجیلو بود، برای شروع در تز فوق لیسانس به بنده کمک بدهند. موضوع پروژه هم ساخت غشا برای جداسازی اکسیژن و نیتروژن بود.
خیلی از صنایع #نیاز به نیتروژن و در
خیلی صنایع دیگر نیاز به اکسیژن وجود دارد.

🔷یکی از روش های جداسازی این دو گاز جدا سازی مولکول های هوا است. و به این ترتیب اکسیژن و نیتروژن بدست می آورند.

🍃🌺همان جلسه اول گفتم: باید #وقت بگذارید اگر وقت ندارید کنار بکشید. آنها را بسیار علاقه مند به کار دیدم.
آقای حاجیلو یک ماه تاب آورد اما یک روز در آزمایشگاه که بودم، نزد بنده آمد و گفت: فکر نمیکردم کار #سنگین باشد و تا این حد وقت بگیرد. بعد گفت: اگر اجازه بدهید بنده انصراف می دهم ایشان کنار کشید.

🔶 سال ۷۹ بود و همانطور که گفتم آنها ورودی ۷۷ بودند یعنی سال دوم را تمام کرده بودند، ترم پنج. مهندس روشن اما ادامه میداد

🍃🌺اما وضع به همین روال ادامه پیدا نکرد.
احمدی روشن ناگهان غیبش زد اوائل البته احمدی روشن جسته و گریخته می آمد بعد از مدتی غیبش زد، بیخبر، بدون اینکه ما را در جریان بگذارد نیامد. بنده مشغول به کار بودم. همانطور که گفته بودم این پروژه پایان نامه فوق لیسانس بود. ضمناً دکتری هم قبول شده بودم و باید سر موقع کارم را تحویل میدادم. وقتی دستیاران من هر دو نیامدند بیم داشتم که کار به موقع نرسد.

🍃🌺تا اینکه یک روز اقای احمدی روشن پیدایش شد. با حالتی که از غیبت بی خبر خود بسیار ناراحت بود. من در آزمایشگاه بودم گفت: شرمنده ام و از این حرفها، من به حالت خیلی عصبانی و جدی برخورد کردم، دست خودم نبود. خب ناراحت شده بودم، حتی گفتم: شما که کار را جدی نگرفتید نباید به کار ورود پیدا می کردید؟! مثل آقای حاجیلو میگفتید نمی توانم.

🍃🌺آقا مصطفی بلافاصله گفت: نه من #هستم. مشکلی برایم پیش آمد و نتوانستم بیایم. گفتم: لااقل خبر میدادید، گذشت. دوباره بعد از مدتی غیبش زد یعنی قرار بود کارهایی انجام دهد که دیدیم دوباره پیدایش نیست.

🍃🌺امان از جواب منفی... این بار آقامصطفی، آقای تقوی را که اکنون در دانشگاه استاد فلسفه هستند و در آن زمان دانشجوی فوق لیسانس بودند واسطه فرستاد، خودش نیامد. آقای تقوی آمد و گفت: خودش میخواسته بیاید و چون دفعه قبل شما تند برخورد کردید، بنده را واسطه کرده است

🍃🌺گفتم مشکل ایشان چه بوده که نیامده است؟ گفت: درگیر مسائل عاطفی شده بود، خواستگاری و اینها مثل اینکه خانمش آن موقع جواب منفی می دهد به خاطر همین پیگیری نکرد. گفتم: اشکالی ندارد.
او هم گفت: حجب و #حیا کرده و موضوع را به شما نگفته است، همین گفتم: اشکالی ندارد بگویید بیاید، ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است.

🍃🌺وقتی #شب #بیداری های یک مهندس در آزمایشگاه کلید خورد...
آمد، مردادماه بود. ما زمستان سال قبل شروع کرده بودیم، یعنی زمستان ۷۹ بود که مردادماه ۸۰ ایشان دوباره امد. این بار #محکم و #منظم #پای_کار بود. گاه تا دم #صبح در آزمایشگاه بودیم و گاه شبها در آزمایشگاه بودیم چون کار عقب بود.
آزمایشگاه ما آزمایشگاه کارگر بود. اقامصطفی بسیار کمک کرد. کار سر موعد تمام شد. قرار بود تا شهریور تمام شود که شد.

🍃🌺در تدوین پایان نامه، در استخراج داده ها بسیار کمک کرد. آن پروژه به یکی دو تا مقاله هم منجر شد. یکی در مجله ایرانیان پلیمر ژورنال و یک مقاله در کنفرانس مهندسی شیمی در دانشگاه علم و صنعت چاپ شد. موضوع هم این بود؛ جداسازی اکسیژن و نیتروژن به روش غشایی.

🔺راوی: دکتر سید عباس موسوی استاد دانشگاه

#جبران_کنیم
#توانمون_رو_بیشتر_کنیم
#خاطره_شهدا
#خاطره_شهید_مصطفی_احمدی_روشن_3

🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷

کانال رسمی شهــ🌷ــید هســ🇮🇷ــته ای
مصطفی احمـدی روشـ🌙ـن

🆔تلگرام:
👉https://t.me/joinchat/AAAAAD-LMWromNQON4nIEA

🆔سروش (پیام رسان ایرانی):
👉http://sapp.ir/mostafaahmadiroshan

💕رفیق شهید ما مصطفی احمدی روشن

🔷کانون انتظار دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)
@entezar_ikiu