🌓 وکیل دادگستری، کنشگری رسانهای و مسئولیت اجتماعی#عمادالدین_باقی📜 روزنامه اعتماد، چهارشنبه ۴ مهر ۱۴۰۳ص۱و۷
متن سخنرانی در نشست «وکیل دادگستری، کنشگری رسانهای و مسئولیت اجتماعی» بمناسبت اولین سالگرد درگذشت دکتر
#نعمت_احمدی. این نشست در بنیاد حقوقی کشاورز و ابتکار این بنیاد برگزار شد. آقایان کامبیز نوروزی، صالح نقره کار، حسین عسگری راد، ابراهیم ایوبی و فرزند دکتر
احمدی نیز سخنانی ایراد کردند.
به کما رفتن وکالت، پس از انقلابدر محضر ارباب حقوق هرچه بگویم همچو ران ملخی نزد سلیمان بردن است.
داستان وکالت در ایران داستانی است پر آب چشم. فراز و فرودها و رخدادهای شگفت انگیزی دارد. در برش زمانی مربوط به دوران ما میتوان گفت که از فردای پیروزی انقلاب، نهاد وکالت به کما رفت. با وجود اینکه بیشترین حجم پروندهها در دهه ۶۰ بود اما در جوانقلابی و پیامدهای ناشی از ترورها و انفجارها، هزاران محاکمه سیاسی بدون حضور وکیل و البته بسیاری از تشریفات دیگر دادرسی برگزار شد و گویی اساساً چیزی به اسم وکالت وجود نداشت. شرایطی ایجاد شده بود که نه متهم تصور میکرد که میتواند وکیل بگیرد و نه قاضی به مخیله اش میگنجید که در دادگاه غیر از او و متهم کس دیگری حضور داشته باشد. اصلا قضات، مطرح کردن وکیل را توهین به خود و اقتدارشان دانسته و برافروخته می شدند. حتی الان که خیلی اوضاع متفاوت شده نمونه هایی داریم که قاضی به متهم می گوید اگر وکیل نگیری خودم کمکت می کنم. در پرونده های پولی هم بعضا می گویند چرا برائت را ما بدهیم پولش را وکیل جارو کند؟ خودشان هم وکیل می شوند هم قاضی.
وقتی برای اولین بار بعد از انقلاب و در سال ۱۳۷۷ دادگاه علنی با حضور وکیل برای محاکمه کرباسچی برگزار شد نقش وکیل برجستهای مانند مرحوم بهمن کشاورز موجب درخشش وکالت شد و الگویی از یک وکیل ایدهآل را به نمایش گذاشت، چه از حیث ظاهری و طرز بیان و کلام و چه از لحاظ حقوقی.
اولین بار بود که وکیل داشت در صحن عمومی جامعه مطرح می شد. اگر مروری بر مطبوعات داشته باشید میبینید که از پیروزی انقلاب تا این زمان یعنی در طول ۲۰سال درباره وکالت، ارزش و اهمیت آن و برگزاری دادگاه با حضور وکیل خبری نیست. در واقع در یک دوره طولانی و در عصر قانون و زمانی که قانون اساسی هم یک اصل را به حق وکیل اختصاص داده بود یک نسل با موضوع وکالت بیگانه شده بود.
دومین رخدادی که موضوع وکالت را به صحن عمومی رسانهها و جامعه کشاند مطبوعات اصلاح طلب بعد از دوم خرداد بودند: هم به دلیل طرح مباحث مربوط به جامعه مدنی و حقوق شهروندی و وکالت و هم به دلیل اتفاقاتی که برای خودشان افتاد.
خاطره توقیف جامعهاولین روزنامه پر سر وصدایی که بعد از دوم خرداد راه افتاد روزنامه جامعه بود که من هم به عنوان مشاور سردبیر و هم ستون نویس روزنامه فعالیت داشتم. وقتی روزنامه جامعه توقیف شد بعضی از وکلا مثل مرحوم ریاحی خودشان به روزنامه آمدند و در مورد وکالت روزنامه و دفاع از آن صحبت کردند. البته خود آقای شمس الواعظین هم وکلایی را شخصا برای دفاع از روزنامه دعوت کرد. در جلسهای که داشتیم بعضی از بحثها به خصوص مواردی که جنبه حقوقی و فقهی پیدا میکرد مانند بحث اهانت و اهانت به مقدسات، نشان میداد که چون در این زمینهها تاکنون درگیری مستقیمی میان جامعه حقوقی و وکلا با پروندههای مطبوعاتی نبوده و اصلاً روال گذشته هم اینطور نبوده که وکیل حضور داشته باشد لذا بحثها هم از غنا و پختگی لازم برخوردار نیست. به مرور با گسترش برخورد با مطبوعات و درگیر شدن بیشتر جامعه حقوقی با آن، بحثها هم غنیتر و پختهتر شد. در توقیفهای بعدی، آقای
نعمت احمدی هم یکی از وکلای فعال بعضی از روزنامهها بودند.
آشنایی با دکتر نعمت احمدینعمت احمدی در دو زمینه شناخته شد و از اینجا با او اشنا شدیم. یکی در زمینه همکاری مطبوعاتیاش که خیلی پرکار بود و چون هم تاریخ و هم حقوق خوانده بود و به سیاست هم علاقهمند بود به طور پیوسته، یادداشت های سیاسی، تاریخی و حقوقی برای روزنامههای اصلاح طلب مینوشت. تولیدش انقدر زیاد بود که روزنامهها جوابگو نبودند و در سال های اخیر روی سربرگ دفتر وکالت خودش به صورت pdf در شبکههای اجتماعی پخش میکرد.
یک بار در سال ۱۳۸۲ به او پیشنهاد کردم مجموعه مقالاتش را گردآوری و به شکل موضوعی، منظم کند که مطالب، پیوستگی داشته باشند و به صورت کتاب قابل انتشار باشند. یکی از محسنات این کار، بازخوانی مقالات، تصحیح و تکمیل آنها و ذکر رفرنس مقالات است. هم آرشیو خوبی برای مطالب اوست و هم برای عموم قابل استفاده است(ادامه
👇)