گوییم : مراد عبارت از مجذوب از جهت ارادتش _ با آماده بودن کار برایش _ می باشد,
لذا تمام رسوم و مقامات را بدون رنج و سختی در می نوردد؛
اما مرید کسی است که از اراده اش خالی شده باشد؛
ابوحامد غزالی گوید : مرید کسی است که برایش اسماء تمکن پیدا کرده باشد و در دایره ی منقطعان به سوی خدا _ به واسطه ی اسم _ در آمده باشد,
اما ما مرید را به دو شخص _ به سبب دو حال _ اطلاق می کنیم :
شخصی که "طریق" را با رنج و بردباری و سختی طی می کند و آن سختی و رنج ها وی را از طریقش باز نمی دارد؛ و شخص دیگر کسی است که اراده اش را در اشیاء جاری می سازد,
گوییم : سالک کسی است که بر مقامات, به واسطه ی حالش _ نه به سبب علمش _ گذر می کند
و آن عبارت از عمل است,
در آن صورت علم, وی را عین می شود؛
ذوافنون مصری گوید : فاطمه نیشابوری را ملاقات کردم, هیچ مقامی را برایش بیان نداشتم جز آنکه آن مقام وی را حال بود, و گاهی این برای "#مراد" و برای "#مرید" حصول می یاید.