☀️شکوه ایرانشهری☀️

#تاریخ_تبرستان
Канал
Логотип телеграм канала ☀️شکوه ایرانشهری☀️
@Derafsh_IRANshahrПродвигать
9,92 тыс.
подписчиков
6,41 тыс.
фото
3,4 тыс.
видео
533
ссылки
ایران بالاتر از همه چیز، خط قرمز و تنها تقدس ما ایران است و هدف فقط آبادانی و #ناسیونالیسم_ایرانی است سورنا، بابک، مردآویج، آریوبرزن، مازیار ،عباس‌دوران منم به امید روشنی برای ایران آریایی و جهانی زیبا تجزیه‌طلبان و ایران‌‌ستیزان را درهم خواهیم کوبید
ابن‌مقفع، دانشمند نامور ایرانی بود نام او پيش از اينكه به ظاهر مسلمان شود، "روزبه پوردادویه" بوده است. ابن مقفع كتاب‌هایی همچون كليله و دمنه، سيرت انوشيروان، خدای نامه و كتب ارسطو را به پارسی و عربی ترجمه کرده بود. در نسک #تاریخ_تبرستان "جلد۱ رویه ۲۶" آمده است که روزی ابن مقفع از كنار آتشكده‌ای میگذشت و به زبان بلند این شعر را میخواند:
ای خانه‌ی مهر گر شدم از تو برون
با چشمی اشكبار و قلبی پر خون
سوگند به خاک درت ای درگه مهر
تن بردم و دل نهادم آنجا به درون

اين شعر را عده‌ای شنيده و خبرش را به سفیان ابن یزید، والی بصره و سپس به گوش منصور دوانیقی، خلیفه عباسی رساندند و خلیفه دستور داد كه ابن مقفع را تكه تكه كنند به اين صورت كه نخست دست‌هایش و پاهايش را بريدند. آنگاه دست‌ها و پاهای بريده را در برابر دیده‌اش در آتش سوزاندند و سپس بدنش را با خنجری پاره كردند.‌ گویند هنگامی که دست‌ها و پاهای او را در آتش انداختند به خلیفه عباسی اینچنین گفت: "به خدا سوگند که با کشتن من، هزار تن را کشتی ولی اگر صد چون تویی را بکشند، یک تن را هم نکشته‌اند."

جنبش‌های ایرانیان در برابر امویان و عباسیان، رویه ۲۵

🔥 @Derafsh_IRANshahr 🔥
ابن‌مقفع، دانشمند نامور ایرانی بود نام او پيش از اينكه به ظاهر مسلمان شود، "روزبه پوردادویه" بوده است. ابن مقفع كتاب‌هایی همچون كليله و دمنه، سيرت انوشيروان، خدای نامه و كتب ارسطو را به پارسی و عربی ترجمه کرده بود. در نسک #تاریخ_تبرستان "جلد۱ رویه ۲۶" آمده است که روزی ابن مقفع از كنار آتشكده‌ای میگذشت و به زبان بلند این شعر را میخواند:
ای خانه‌ی مهر گر شدم از تو برون
با چشمی اشكبار و قلبی پر خون
سوگند به خاک درت ای درگه مهر
تن بردم و دل نهادم آنجا به درون

اين شعر را عده‌ای شنيده و خبرش را به سفیان ابن یزید، والی بصره و سپس به گوش منصور دوانیقی، خلیفه عباسی رساندند و خلیفه دستور داد كه ابن مقفع را تكه تكه كنند به اين صورت كه نخست دست‌هایش و پاهايش را بريدند. آنگاه دست‌ها و پاهای بريده را در برابر دیده‌اش در آتش سوزاندند و سپس بدنش را با خنجری پاره كردند.‌ گویند هنگامی که دست‌ها و پاهای او را در آتش انداختند به خلیفه عباسی اینچنین گفت: "به خدا سوگند که با کشتن من، هزار تن را کشتی ولی اگر صد چون تویی را بکشند، یک تن را هم نکشته‌اند."

جنبش‌های ایرانیان در برابر امویان و عباسیان، رویه ۲۵

🔥 @Derafsh_IRANshahr 🔥