محمد درویش

#روزنامه_شرق
Канал
Логотип телеграм канала محمد درویش
@DarvishnamehПродвигать
15,28 тыс.
подписчиков
5,58 тыс.
фото
1,28 тыс.
видео
4,05 тыс.
ссылок
برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش داریم. دیدگاه‌های رییس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام: @mohammaddarvish44 محمّد درویش در ویکی‌پدیا: https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
🍁برای بزرگداشت مه‌لقا ملاح، پیرو سبک زندگی‌اش باشیم، نه راوی‌اش!🍁

🇮🇷
@darvishnameh

1️⃣ بانوی بزرگ و محترم طبیعت ایران بعد از یکصد و چهارسال زندگی پربرکت، زمین را با افتخار ترک کرد تا لقب کهن‌سال‌ترین کنشگر محیط‌زیستی را به یادگار نهد. یک جا در این ویدئو کوتاه که بخش از اثر ماندگار بانوی سینمای ایران، رخشان بنی‌اعتماد - همه درختان من - است، در پاسخ به من که از او می‌خواهم در حضور اروند از آینده محیط‌زیست ایران سخن بگوید؛ با درنگی سنگین می‌گوید: نباید در حضور کودکان سخن منفی گفت ... چقدر بزرگ و توسعه‌یافته بود این زن ... چقدر ...

2️⃣ امروز - ۱۸ آبان ۱۴۰۰ - روزنامه شرق ویژه‌نامه‌ای به افتخار مه‌لقا ملاح منتشر کرده که یادداشت نگارنده را در ادامه می‌توانید ملاحظه فرمایید:

مه‌لقا ملاح مثل حرف‌هایش زندگی کرد و رفت ...

برایم مثل درنای امید می‌ماند ... هر بار که می‌دیدمش، می‌گفتم: نکند این آخرین بار باشد ... اما او از مرز درک ۱۰۴ بهار هم گذشت و بیشتر از هر فعال محیط‌زیستی در ایران و احتمالاً جهان مجال یافت تا به آفتاب سلام دهد و به مفهوم واقعی کلمه نمایشگرِ راستی‌آزمایی سبک زندگی محیط‌زیستی باشد. او بنیانگذار جنبش‌های زنان در حوزه محیط‌زیست بود و نخستین تشکل مردم‌نهاد با عنوان جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط‌زیست را بنیان نهاد. از جمله موثرترین فعالیت‌های وی باید به حوزه مدیریت پسماند و تربیت کودکان اشاره کرد. وی از خود آغاز کرد و بیش از ۶دهه هیچ پسماندی تولید نکرد و به همه نشان داد که چگونه می‌توان بدون پلاستیک به زندگی ادامه داد. مه‌لقا عاشق کودکان بود و تا آخرین روزهای زندگی پربرکتش، همیشه از حضور کودکان در کنارش استقبال کرده و مشتاقانه و پرامید با آنها به گفتگو می‌نشست. وی بر این باور بود که برای پرورش نسلی که سرزمینش را دوست دارد، باید این مجال را به کودکان داد تا در طبیعت فارغ‌البال بازی کرده و خاطره‌های شیرین بیافرینند. خوشحالم که سرانجام هم یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌سازان ایران، بانو رخشان بنی‌اعتماد توانست از او مستندی - همه درختان من - به یادگار ثبت کند و هم خیابانی در تهران در زمانی که هنوز زنده بود، به زیور نامش آراسته شد. واپسین نکته الگوبخش در مورد این بانوی سبزاندیش وطن آنکه مه‌لقا زمانی وارد حوزه کنشگری محیط‌زیستی به شکلی جدی شد که خیلی‌ها آن را دوره بازنشستگی و وداع با حرکت‌های اجتماعی می‌پندارند! اما او ثابت کرد که چیزی به نام بازنشستگی معنا نداشته و هر روز می‌توان معجزه آفرید و موثر بود. در حقیقت، اگر امروز همه ایرانیان مه‌لقا را می‌شناسند و برایش احترام قائلند، به واسطه خدماتش پس از دورانی است که رسماً بازنشسته شد. او همواره یادمان انداخت که باید اکنون را در آغوش گرفت و فرزند خلف حضرت حافظ بود که می‌گفت:
عشرت کنیم، ورنه به حسرت کشندمان
روزی که رخت جان به جهانی دگر کشیم.


#مه_لقا_ملاح
#رخشان_بنی_اعتماد
#همه_درختان_من
#روزنامه_شرق
#محمد_درویش

https://www.instagram.com/tv/CWCmwjllIN1/?utm_medium=copy_link
Forwarded from محمد درویش
🔴 سیمان؛ مخرب‌ترین اختراع بشر! 🔴

🇮🇷: @darvishnameh

از #سیمان به عنوان دومین ماده مصرفی - بعد از آب - و همزمان #مخربترین_ماده_دنیا نام می‌برند. چند روز پیش، جان ویدال، دبیر بخش محیط‌زیست #روزنامه_گاردین، یادداشت تامل‌برانگیزی را منتشر کرد که خوب است خوانندگان عزیز شرق هم از آن آگاه باشند.
بتن در حال غرق‌کردن ما در یک فاجعه اقلیمی‌‌ تمام‌عیار است. زمان تسویه حساب فرا رسیده! در جلد سوم از داده‌های فنی برای پروژه ۵۳ میلیارد پوندی راه‌آهن سریع‌السیر بریتانیا، جدولی وجود دارد که نشان می‌دهد ۲۰ میلیون تُن بتن برای ساخت ۱۰۵ مایل از مسیر جاده‌ها، کانال‌های زیرگذر، تونل‌ها و پل‌ها بکار برده خواهد شد. محاسبه شده که این مقدار بتون کافیست تا با آن تمامی سطح شهر منچستر را پوشاند. سیمان، جزء کلیدی بتن و یکی از پرمصرف‌ترین مواد ساخته شده بدست انسان، اکنون سنگ‌بنای ساخت و ساز در جهان به شمار می‌رود که پوسته زندگی مدرن را شکل داده، اما تولید آن رد پای بوم‌شناختی سهمگینی برجای نهاده که عملاً کسی حاضر به پذیرش مسوولیتش نیست! از آنجا که برای تجزیه سنگ و پروسه‌های شیمیایی در تولید سیمان به گرما نیاز است؛ برای تولید هر تن سیمان، یک تن دی‌اکسیدکربن آزاد می‌‌شود که مهمترین گاز گلخانه‌ای است. بنابراین، با تکمیل‌شدن چهار پروژه ساخت و ساز بزرگ بریتانیا، درمجموع بیش از ۱۰ میلیون تن دی‌اکسید‌کربن انتشار خواهد یافت؛ رقمی حدود آنچه شهری به بزرگی بیرمنگام و یا ۱۹ میلیون نفر ساکن کشور مالاوی در یکسال منتشر می‌کنند!
اکنون نزدیک به ۶% از گازهای گلخانه‌ای بریتانیا و تا ۸% از گازهای گلخانه‌ای دنیا از تولید سیمان حاصل می‌شوند. اگر صنعت تولید سیمان یک کشور می‌بود، سومین کشور پس از چین و ایالات متحده در انتشار دی‌اکسید کربن به شمار می‌آمد. ردپای کربن تا آن اندازه بزرگ است که بدون تغییر و بکارگیری روش‌های تمیزتر برای تولید آن، این صنعت به تنهایی می‌تواند تمامی موجودیت موافقتنامه پاریس را به خطر اندازد. از این رو، سازمان ملل می‌گوید: انتشار سالانه آن می‌بایست تا ۱۰ سال دیگر ۱۶% و در آینده پس از آن، بسیار بیشتر کاهش پیدا کند. در حالیکه برخی از کمپانی‌های بزرگ سیمان با سرمایه‌گذاری در کوره‌هایی با سوخت موثرتر، انتشار کربن از تولیدات خود را کاهش داده‌اند، اما این تلاش‌ها در مقایسه با افزایش محسوس تقاضا در آسیا و آفریقا عملاً هیچ است. تولید سالانه سیمان در طول ۳۰ سال از نزدیک به یک‌میلیاردتن به چهار برابر رسیده که یک فاجعه بزرگ محیط‌زیستی است. رهبران دنیای صنعتی اکنون به دست و پا افتاده‌اند؛ از این آگاهند که در معرض خطر مجازات مالی قرار دارند و به عنوان از قافله عقب‌ماندگان اقلیمی که در برابر تغییر مقاومت هم می‌کنند، خشم برانگیزند. آنها به خوبی می‌دانند که نه تنها ساخت اغلب بناهای مطمئن بدون استفاده از سیمان امکان‌پذیر است، بلکه پژوهش‌های خود آنها نشان داده که محصولات مشابه سیمان که از مواد جانبی بازیافتی استفاده می‌کنند، می‌تواند جایگزین سیمان شده و تا ۲۵درصد از انتشار کربن بکاهد.
با این وجود، حجم بزرگی از صنعت ذاتا محافظه‌کار، بی‌تفاوت نسبت به آلترناتیوهای سیمان و در برابر تغییر بی‌میل است. به سیمان پرتلند (سیمان معمولی) برای استحکام و امنیت آن اعتماد وجود دارد و سازندگانش همچنان آن را ارایه می‌دهند، زیرا ارزان قیمت است و دیگر گزینه‌ها شناخته شده نیستند. بدون آموزش معماران و برنامه‌ریزان، پیشرفت در این زمینه تدریجی و احتمالا بسیار دیر خواهد بود. بنابراین، آنچه در این زمینه شتاب‌دهنده است، وضع مالیات سنگین بر بتون یا سیمان در جهان است. تنها زمانی که این صنعت ناچار به پرداخت هزینه بیشتری برای انتشار کربن از محصولات خود شود، کمپانی‌ها به سمت کشف روش‌های پاک‌تر خواهند رفت. اما هر گونه مالیاتی که موجب افزایش قیمت انرژی شود، مردم‌پسند نیست. برخی اقتصاددانان می‌گویند که راه‌حل، مالیاتی‌ است که از صنعت بدست می‌آید و به مردم به شکل تخفیف مالیاتی برای جبران هر گونه افزایش هزینه انرژی یا استفاده ویژه از آن در زمینه کاهش انتشار کربن، بازگردانده می‌شود. چنین نمونه‌هایی در سویس (مالیات بر سوخت گرمایی) یا نیوزیلند نشان داده‌اند که موفق و موثر هستند.

🔻خواننده عزیز #روزنامه_شرق!
راست آن است که صنعت سیمان دنیا را تغییر داده و می‌دهد. اما اکنون محیط‌زیست را به گرمایش غیرقابل کنترلی تهدید می‌کند. زمان جبران فرارسیده و صنعت باید به سرعت مشکلی را که خود آفریده، جبران کند. وجود کوه‌تراشی‌های متعدد، مثل #نیلکوه در گلستان و هزاران معدن شن و ماسه در ایران که شتابان در پایاب رودخانه‌ها در حال افزایش بوده و بر میزان فرسایش بادی نیز می‌افزاید، نشانه تلخ دیگری از خسارت‌های جبران‌ناپذیر سندرم بتنیسم در ایران است.

#نه_به_سندرم_بتنیسم

https://t.me/darvishnameh/8237
چرا کارزار ملی دست یار پیروز شد؟

🇮🇷 @darvishnameh

در اواخر فروردین ۱۳۹۹، محیط‌بان سیدامین هادی‌پور در یورشی ناجوانمردانه به پاسگاه محل خدمتش در گتوند - شمال خوزستان - مورد اصابت گلوله قرار گرفته و متاسفانه به دلیل خونریزی شدید، پای راستش را از دست می‌دهد. او فقط ۳۸ سال دارد، تحت شکنجه قرار گرفت؛ اما حاضر نشد با تبهکاران همکاری کرده و کلید گاو‌صندوق، اسلحه‌خانه و حتی شماره تلفن همکارش را به متجاوزان بدهد. پاداش این ایثارگری، آن بود که سازمان محیط‌زیست اعلام کرد هزینه درمان و خرید یک پای مصنوعی تا سقف ۳۰۰میلیون تومان را می‌پردازد. اما واقعیت تلخ این بود که آن پای پروتزی هوشمند و درخور که بتواند سیدامین را دوباره به یک محیط‌بان موثر بدل سازد، دستکم ۵۷ هزار یورو قیمت داشت. سیدامین حدود ۱.۵ میلیارد‌تومان کم داشت و ایرانیان تصمیم گرفتند از فرزند وطن، از یاری که ایثارگرانه پای خود را داد تا شرافت کاری‌اش لکه‌دار نشود، حمایت کنند و جنبشی موسوم به #دست_یار آفریده شد. جنبشی در سخت‌ترین شرایط اقتصادی کشور. اما خوشبختانه ۶۹۷۱۱ نفر از دو هزار تومان تا ۱۴میلیون تومان کمک کردند و در ۲۵ دیماه توانستیم رقم مورد نیاز برای خرید پای هوشمند سیدامین را فراهم کنیم.
این پا، البته فقط پای سیدامین نیست؛ بلکه بالِ پرواز همه ماست تا ناامید نشده و قدردان یکدیگر بمانیم و بدانیم ثمره همدلی می‌تواند معجزه‌های بزرگی را رقم زند. ما باید دلیلِ حالِ خوبِ هم بمانیم و بکوشیم تا فرزندان آینده وطن به ایرانی‌بودن خویش همچنان مفتخر بمانند.

#پایان_شکوهمند_دست_یار
#روزنامه_شرق
#قلم_سبز

https://sharghdaily.com/fa/Main/Detail/276900/چرا-کارزار-ملی-دست_-یار-پیروز-شد؟
🔻یک هشدار تاریخی به اهالی شیراز!🔻

🇮🇷:
@darvishnameh

یادداشت اخیر استاد آهنگ کوثر که در شماره ۱۳ شهریور ۱۳۹۹ روزنامه شرق منتشر شده است، بی‌شک سندی تاریخی است برای آیندگان تا همه‌ی شیرازی‌ها را به یک چوب نرانند و دریابند که شجاعانِ فرهیخته و آینده‌نگری هم وجود داشتند که نسبت به ساخت سد افیونی تنگ سرخ هشدار داده بودند!

#نه_به_سد_تنگ_سرخ
#خداحافظ_مهارلو
#خداحافظ_شیراز
#مافیای_زمینخوار
#سید_آهنگ_کوثر
#روزنامه_شرق

https://www.magiran.com/article/4086836
🔻درخواست ۳۰ پژوهش‌گرِ شناخته‌شده کشور از وزیر جدید جهاد کشاورزی: استفاده از مالچ نفتی را پایان دهید!🔻

🇮🇷:
@darvishnameh

بزرگانی چون #بهرام_کیابی، #ولی‌الله_مظفریان، #اسماعیل_رهبر، #امیرحسین_لقمان، #حسن_روحی‌پور، #حسین_آخانی و تقریباً همه اعضای هیات علمی بخش تحقیقات بیابان در موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور با ارسال نامه‌ای به #کاظم_خاوازی، وزیر جدید جهاد کشاورزی از ایشان خواستند تا به دلایل علمی متعدد و به پشتوانه پژوهش‌های فراوانِ صورت گرفته در ایران و جهان، دستور دهند تا برای همیشه استفاده از #مالچ_نفتی برای مهار ناهمواری‌های ماسه‌ای به پایان رسد. این نامه به ویژه از آنجا اهمیت دارد که پیوسته سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور در دفاع از عملکردهای اجرایی‌اش از نقش موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور به عنوان بازوی مشورتی خود یاد و تاکید می‌کند. بنابراین اینک که تقریباً همه‌ی صاحبنظران و پژوهشگران این موسسه در بخش‌های تخصصی مرتبط با حوزه بیابان، گیاهشناسی و اکولوژی با ادامه استفاده از مالچ نفتی در تثبیت شن‌های روان مخالفت کرده‌اند، امیدواریم عملاً ثابت کنند که به نظرات بازوی مشورتی خود کرنش می‌کنند.

♦️متن کامل نامه و اسامی امضاکنندگان را در شماره امروز #روزنامه_شرق - ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ - بخوانید و نشرش دهید:

#به_مالچپاشی_پایان_دهید
#نامه_به_خاوازی

http://sharghdaily.com/fa/Main/Detail/263600/به-مالچ‌پاشي-پايان-دهيد
🔻پرسشی کلیدی که رهبران ایران و جهان باید پاسخ دهند!🔻

🇮🇷:
@darvishnameh

پاندمی کووید۱۹ بشریت را در مواجهه با یک پرسش تاریخی و یک علامت سوال بزرگ قرار داده است! آیا آنچه که به خوردِ ما دادند به نشانه پیشرفت، امنیت و رفاه؛ نوعی هدررفتِ آشکار و یک نابخردی نابخشودنی نبود؟ گفتگوی شرق را با نگارنده در اینباره در شماره امروز روزنامه - ۲۴فروردین ۹۹ - به نشانی زیر می‌توانید مطالعه فرمایید:

#پاندمی_کووید۱۹
#جهان_پساکرونا
#نظامیگری_امنیت_ایجاد_میکند_یا_علم
#روزنامه_شرق
#بررسی_آثار_کرونا_بر_محیط‌زیست

https://plink.ir/SjVsF
🔹️از دوده‌های لندنی در هیمالیا تا کرونا چقدر راه است؟🔹️

🇮🇷: @darvishnameh

یک بررسی پژوهشی که اخیراً در مجموعه مقالات آکادمی ملی ایالات‌متحده منتشر شده، به این نتیجه رسیده که ذرات دوده از اوایل دوران انقلاب صنعتی اروپا راهی طولانی را پیموده و بر قله هیمالایا فرود آمده‌اند. این دوده- محصول جانبی از احتراق زغال‌سنگ از اوایل انقلاب صنعتی در حدود سال ۱۷۸۰ است که در مغزه یخی جدا شده از یخچال‌های طبیعی Dasoupu، در ارتفاع بیش از ۷هزار متری در کوه شیشاپانگما بدست آمده است. این کوه که مواد سمی از اواخر قرن ۱۸ میلادی را ذخیره کرده، نزدیک به ۱۰۳۰۰ کیلومتر از لندن، آنجا که انقلاب صنعتی آغاز شد، فاصله دارد! پائولو گابریلی، نگارنده اصلی این گزارش از مرکز تحقیقات قطبی و اقلیمی Byrd در اوهایو به نیوزویک گفته: «عواقب ناخواسته همیشه بخشی از تاریخ انسان است، من طنز تلخ را در این واقعیت می‌بینم که انسان این درس را نیاموخته و ما هنوز باور داریم که همه چیز تحت کنترل ماست.» تیم پژوهشی از ایالت اوهایو که این گزارش را انتشار داده، بخشی از یک گروه بسیار بزرگ‌تر از پژوهشگرانی‌ است که در سال ۱۹۹۷ برای بدست آوردن مغزه یخی از یخچال‌های طبیعی به Dasoupu سفر کردند. مغزه‌های یخی برای دستیابی به گنجینه‌ای از اطلاعات از جمله سوابق بارش برف، جریانات جوّی و دیگر تغییرات محیط‌زیستی در طول زمان سودمند هستند. مرکز تحقیقاتی Byrd صاحب یکی از بزرگترین کلکسیون‌ها از مغزه‌های یخی‌ است. گابریلی و همکارانش یک مغزه‌ یخی که شکل‌گیری آن‌را بین سال‌های ۱۴۹۹ و ۱۹۹۲ تخمین می‌زنند، برای ردیابی ۲۳ عنصر کمیاب ارزیابی کرده‌اند. آنها حد بالاتر از معمول شماری از فلزات سمی، از جمله کادمیم، کروم، نیکل و روی را در حدود سال ۱۷۸۰ کشف کرده‌اند. این فلزات محصولات جانبی از احتراق زغال‌سنگ هستند که احتمالا به‌همراه بادهای زمستانی- که از غرب به شرق به‌دور دنیا می‌وزند- انتقال یافته‌اند. گابریلی گفته: «انقلاب صنعتی یک انقلاب در زمینه استفاده از انرژی بود و به این ترتیب احتراق زغال‌سنگ‌ موجب انتشار ذرات دوده‌ای شد که بنا بر تصور ما به‌همراه باد به هیمالایا منتقل شده‌اند.» با این‌وجود گابریلی اضافه کرده که برخی از فلزات یافته شده - از جمله روی - احتمالا از آتش‌سوزی‌‌های بزرگ جنگل‌ها، به‌ویژه در حد وسیعی از اوایل قرن ۱۹ برای تبدیل مناطق جنگلی به زمین کشاورزی ناشی شده‌اند. گابریلی گفته: «آنچه که آن‌زمان علاوه بر انقلاب صنعتی بوقوع پیوسته، افزایش انفجارآمیز جمعیت است که نیاز به مزارع را افزایش داده و راه معمول برای بدست آوردن زمین بیشتر، سوزاندن جنگل‌ها بوده.» بیشترین حد فلزات سمی در لایه‌هایی پیدا شده که بین سال‌های ۱۸۱۰ و ۱۸۸۰ یخ زده‌اند؛ آنچه که پژوهشگران آنرا احتمالا نتیجه زمستان‌های مرطوب‌تر از معمول می‌دانند که موجب شده‌اند تا یخ و برف بیشتری شکل بکیرند. گابریلی و تیم او گزارش داده‌اند که نمونه‌های بدست امده از قرن بیستم یک ماده سمی دیگر - سرب - را نشان می‌دهند؛ سرب که احتمالا نتیجه افزودن آن به بنزین است. گابریلی اضافه کرده: «میزان فلزاتی که ما یافته‌ایم بالاتر از حدی هستند که در طبیعت وجود دارد، اما آن اندازه هم بالا نیست که مسموم‌کننده باشد. با این‌وجود در آینده زیست‌انباشتگی می‌تواند موجب شود تا فلزات به میزان خطرناکی در آب ذوب شده از یخ‌ها و نتیجتا در بافت ارگانیسم‌هایی که در زیر یخچال‌های طبیعی زندگی می‌کنند، برسند.»

🔹️خواننده‌ی عزیز ستون قلم سبز!
آثار و عواقب سبک زندگی جهانیان از حدود بیش از ۲۰۰ سال پیش، اینک اندک اندک از فاصله‌ای حتی ده‌هزارکیلومتری و در نقاطی صعب‌العبور و یخ‌زده خود را نشان می‌دهد. تو گویی این همان کارنامه‌ی اعمال ما در دوزخ است که چیزی را پنهان یا ثبت‌ناشده باقی نمی‌نهد. تامل‌برانگیزتر آنکه توان فناوری و قدرت مخرب آدمی در دویست و پنجاه سال پیش، در مقایسه با امروز، شوخی‌ای بیش نیست. تصور کنید ماجراهایی چون نشان نارنجی که در جنگ ویتنام مورد استفاده قرار گرفت، انفجارات اتمی از هیروشیما تا چرنوبیل و از ناکازاکی تا فوکوشیما، تلاش برای دستکاری ژنتیکی محصولات و تولید تراریخته‌ها، ورود سالانه بیش از ۳۰۰ ماده شیمیایی جدید به کره زمین، زباله‌های فضایی و کثرت ماهواره‌های سرگردان در نیوار، رزمایش‌های مهیب در اقیانوس‌ها و تبعات تغییر اقلیم چه بلایی را برای ساکنان زمین در قرن ۲۲ به ارمغان خواهد آورد؛ بلاهایی که نشانه‌هایش را در ظهور ویروس‌ها و بیماری‌های کشنده‌ای چون سارس، ایدز، ابولا، مرس، کرونا و ... می‌توان رهگیری کرد. بیش از یکصد سال پیش، الکسیس کارل، اکولوژیست نامدار جهان هشدار داده بود: "برای حکومت بر طبیعت، باید از قوانین آن پیروی کرد." کاش درک می‌کردیم آن هشدار و زنهارِ خردمندانه را ...

#قلم_سبز
#کرونا
#هیمالیا

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/9033
🇮🇷: @darvishnameh

در نود و دومین یادداشتم در ستون قلم سبز روزنامه شرق، کوشیده‌ شده با مدد از رخدادی که بیش از ۲۰۰سال قدمت دارد - اما اخیراً رمزگشایی شده - منظری وسیع‌تر با ژرفایی عمیق‌تر و وسعت دیدی همه‌سونگرانه‌تر به ماجرای گسترش شتابناک کرونا گشوده شود ...

#روزنامه_شرق
#قلم_سبز
#هیمالیا
#کرونا
🔻در حالیکه اروپا از زباله‌سوزها فاصله می‌گیرد، ایران به سمت آنها چراغ سبز نشان می‌دهد! چرا؟🔻 بخش دوم و پایانی:

روزنامه شرق
ستون قلم سبز


🇮🇷: @darvishnameh

بنا به گفته متخصصان تکنولوژی بازیابی مواد و پردازش بیولوژیکی-Material Recovery and Biological Treatment- و نمونه پیشرفته پردازش بیولوژیکی- advanced version of Mechanical Biological Treatment- (شامل کمپوست و هضم بی‌هوازی) امکان رسیدن به هدف اتحادیه را با هزینه‌ای ارزان‌تر و با تولید گازهای به مراتب کمتری در اختیار می‌گذارد و انتقال در جهت اقتصاد چرخشی را بدون خطر به‌دام افتادن در سرمایه‌گذاری‌ها در زیرساخت‌های جدید برای دهه‌های آینده ممکن می‌سازد. تکنولوژی MRBT فرآیندی‌ است که قبل از دفن زباله مخلوط پسماند را تصفیه می‌کند و موجب می‌شود تا حتی مواد خشک بیشتری برای بازیافت بدست بیایند و انتشار گازهای گلخانه‌ای را از طریق فرآیند‌های کمپوست‌مانند، با تثبیت بخش آلی پسماند به حداقل برسانند. هدف MRBT ضبط هر گونه ماده قابل بازیافت و خنثی کردن باقیمانده‌هایی‌ست که به‌هنگام دفن موجب انتشار گاز می‌شوند. این سیستم همچنین می‌تواند مواد خشک غیرقابل بازیافت را دسته‌بندی کرده و از این راه به شناسایی فرصت‌های تغییر طراحی صنعتی و ادامه در کاهش زباله کمک کند. از دیدگاه محیط‌زیستی، نیروگاه‌های MRBT بی‌اندازه بر سوزاندن زباله ارجحیت دارند، زیرا نه تنها موجب افزایش میزان بازیافت می‌شوند، بلکه در نهایت بازدهی دارند که که می‌تواند در مقایسه با تولید کربن کمتری دفن شود. نیروگاه‌های MRBT همچنین سریع‌تر و ارزان‌تر ساخته می‌شوند، از انعطاف‌پذیری بزرگی برخوردارند و می‌توانند در صورت بهبودی جمع‌آوری جداگانه زباله‌های آلی که نیاز به پیش-پردازش باقیمانده پسماندها را کمتر می‌کند، به‌راحتی به کمپوسته‌های معمولی تبدیل شوند. اسکاتلند با تأخیر در ممنوعیت برنامه دفن زباله ارگانیکی خود تا سال ۲۰۲۵، نه تنها برای خود زمان لازم در بهبودی بازیافت و ایجاد ظرفیت تصفیه بیشتر زباله‌ها را دست و پا کرد، بلکه وقت باارزشی برای نگاهی گسترده‌تر به نقش سوزاندن زباله در آینده پایدار اسکاتلند بدست آورد. سازمان غیر انتفاعی Zero Waste Europe از همه اعضای اتحادیه اروپا دعوت کرده تا از این فرصت برای برنامه‌‌ریزی زیرساخت‌های خود به منظور تسهیل انتقال به اقتصاد چرخشی زباله صفر در آینده‌ای نزدیک بهره ببرند.

https://euractiv.com/section/circular-economy/opinion/waste-incineration-an-extreme-carbon-outlier/

🔹️ خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
در کشوری مانند ایران که به شدت با کمبود آب روبروست، اصولاً استفاده از زباله‌سوز که میزان مصرف آب زیادی دارد، نابخردانه است. این در حالی است که اصولاً بر مبنای مکتب اقتصاد آبی، چرا باید مواد با ارزشی که به غلط زباله نامیده می‌شود، به جای ورود به چرخه‌ی بازیافت، بسوزانیم و بدین‌ترتیب بر میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای نیز بیافزاییم؟ تلاش برای تفکیک زباله از مبدا و بازیافت زباله‌های خشک و نیز تبدیل زباله‌های تر به کمپوست، بهترین و خردمندانه‌ترین راهکار است.

#نه_به_زباله_سوز
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/9023
🔻در حالیکه اروپا از زباله‌سوزها فاصله می‌گیرد، ایران به سمت آنها چراغ سبز نشان می‌دهد! چرا؟🔻 بخش نخست:

روزنامه شرق
ستون قلم سبز


🇮🇷: @darvishnameh

در ماه سپتامبر ۲۰۱۹ اسکاتلند اعلام کرد که تصمیم خود را مبنی بر به اجراگذاشتن ممنوعیت دفن زباله‌های ارگانیکی تا سال ۲۰۲۵ به تعویق می‌اندازد. این تصمیم به پیروی از گزارشی‌ است که به دستور دولت تهیه و در اوایل سال ۲۰۱۹ منتشر شد. در این گزارش آمده که اسکاتلند برای به اجرا گذاشتن ممنوعیت نامبرده که قرار بود تا سال ۲۰۲۱ انجام بگیرد، بایست یک میلیون تُن پسماند اضافی را به‌منظور دفن و یا سوزاندن به خارج از کشور صادر کند، زیرا تاکنون قادر نبوده تا زیرساخت‌های جایگزین لازم را برای بازیافت زباله ایجاد کند. اسکاتلند مانند دیگر کشورهای اتحادیه اروپا تلاش می‌کند تا با افزایش حجم سوزاندن زباله به هدف تعیین شده از جانب اتحادیه اروپا مبنی بر دفن ۱۰٪ از پسماند تا سال ۲۰۳۵ برسد. بنا به داده‌های پسماند از آژانس حفاظت از محیط‌زیست اسکاتلند، سوزاندن زباله‌های خانگی در این کشور از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ تقریبا به دو‌برابر رسید. در دیگر کشورهای اتحادیه، سوزاندن زباله ۱۱۸٪ از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۷ افزایش یافته (۷۰ میلیون تن در سال ۲۰۱۷)؛ اگر این روند ادامه پیدا کند، انتظار می‌رود که تنها در اسکاتلند ۷۰۰هزار تن زباله جدید برای سوزاندن و استحصال سوخت تا سال ۲۰۲۲ به حجم کنونی اضافه خواهد شد. برخلاف این روند، جنبه محیط‌زیستی در سوزاندن زباله مدتهاست که دود شده. این بدان خاطر است که اتحادیه اروپا در سالهای اخیر در حد قابل توجهی میانگین شدت کربن در شبکه برق خود را کاهش داده. این موفقیت چشمگیر همچنین پیامدهایی برای سوزاندن زباله دارد.‌ در حالیکه استحصال نیرو از طریق سوزاندن زباله در دهه‌های پیشین برای سیاستگزاران راهی «سبز» به‌نظر می‌رسید، در سیستم جدید انرژی اتحادیه اروپا، سوزاندن زباله با نیروی خورشید، باد و آب رقابت می‌کرد. این رقابت اما نشان می‌دهد که سوزاندن زباله، کربن شدیدی تولید می‌کند: از هر یک تُن زباله سوزانده شده تأثیر کربن بر سیستم انرژی اتحادیه بیشتر می‌شود و هدف جدید اتحادیه را مبنی بر انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰ تضعیف می‌کند. اگر اتحادیه اروپا همچنان به سرمایه‌گذاری در سیستم‌های پرخرج سوزاندن زباله ادامه دهد، اعتبار خود را به‌عنوان رهبری جهانی در زمینه اقتصاد چرخشی خدشه‌دار خواهد کرد. این سیستم‌ها کشورها را متعهد می‌کند تا سالها ناچار به پر کردن کوره‌های سوخت باشند. بحران کنونی اقلیم برنامه قطع کربن در اروپا را تقویت می‌کند؛ همانطور که کمیسیون اتحادیه متعهد شده تا سال ۲۰۵۰ به کربن صفر برسد. بنابراین سوزاندن زباله برای آینده به نقطه ضعف بزرگتری تبدیل خواهد شد. به‌طور مثال پرتغال، کشوری که در حال حاضر ۲۵٪ از زباله‌های خود را می‌سوزاند، اخیرا اعلام کرده که با توجه به خطری که هدف‌هایش را در زمینه کاهش انتشار گازهای‌گلخانه‌ای و بازیافت تهدید می‌کند، همه سرمایه‌گذاری‌های آینده در ظرفیت سوزاندن زباله را متوقف خواهد کرد. در این میان، دولت محلی منطقه والونی/جنوب بلژیک، به‌تازگی برنامه‌ای برای کاهش نیمی از حجم زباله‌سوزی خود را تا سال ۲۰۲۷ ارائه داد. برنامه‌های کاهش مشابهی نیز در کشورهای اسکاندیناوی-که پیشتر سرمشقی برای زباله‌سوزی در اروپا بودند، اما اکنون خطر شکست در هدف بازیافت به‌دلیل اتکا بر زباله‌سوزی آنها را تهدید می‌کند-به بحث گذاشته شده است. قابل توجه آنکه مقامات وام‌دهنده اروپایی مانند بانک سرمایه‌گذاری اروپا، به مرور از سرمایه‌گذاری در برنامه تبدیل زباله به سوخت خودداری می‌کنند. این نتیجه یک تحول نگرش در سطح اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۷ است، زمانی‌ که از جانب کمیسیون اتحادیه نگرانی‌هایی درباره میزان سوزاندن زباله در اروپا اعلام شد. بنا به اعلام کمیسیون اتحادیه اروپا، نقش سوزاندن زباله- که در حال حاضر برای استحصال نیرو گزینه غالب محسوب می‌شود-باید دوباره تعریف شود تا بتوان اطمینان حاصل کرد که افزایش بازیافت و استفاده مجدد مختل نمی‌شود و از ظرفیت‌های اضافی برای پردازش پسماند‌ باقیمانده جلوگیری می‌شود. کمیسیون اتحادیه به کشورها توصیه می‌کند تا استراتژی‌های مدیریت پسماند خود را با توجه به هنجارهای محیط‌زیستی و اقلیمی، با دقت بررسی کنند. در حالی‌که اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن در حال عقب‌نشینی از سوزاندن زباله به‌دلایل محیط‌زیستی هستند، مشاهده برخی کشورهای اروپایی که در حال گسترش سرمایه‌گذاری در زمینه سوزاندن زباله هستند و با اینکار اقتصاد چرخشی و تعهدات اقلیمی خود را به خطر می‌اندازند، نگران‌کننده است، به‌ویژه آنکه یک گزینه ارزان‌تر و سبزتر وجود دارد.

♦️ادامه دارد ...

#نه_به_زباله_سوز
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🔻آیا کرونا فقط با خود خبر بد آورده است؟!🔻

محمد درویش
۱۳ اسفند ۱۳۹۸
روزنامه شرق

🇮🇷: @darvishnameh

تازه‌ترین گزارش سازمان ناسا ثابت می‌کند که میزان آلودگی هوا در چین پس از شیوع کرونا به طرز محسوسی کاهش یافته است. مطابق این گزارش، تصاویر ماهواره‌ای تنزل شدید میزان آلودگی هوا را نشان می‌دهند که دست‌کم بخشی از آن به‌دنبال کاهش فعالیت‌های اقتصادی و ترددهای موتوری به‌دلیل انتشار ویروس کرونا است. نقشه‌های ناسا نمایانگر کاهش میزان دی‌اکسید‌نیتروژن در سال جاری هستند. چرا که فعالیت کارخانه‌های چین به دلیل تعطیلی کارگران کاهش پیدا کرده است. چین از آغاز شیوع بیماری تاکنون رقمی نزدیک به ۹۰هزار مورد را ثبت کرده است. این ویروس به بیش از ۶۰ کشور راه پیدا کرده، اما بخش عمده بیماری و مرگ و میر در چین بوده، آنجا که ویروس سال گذشته سرچشمه گرفت. دانشمندان ناسا گفته‌اند که کاهش میزان دی‌اکسید‌نیتروژن- یک گاز سمی که از موتور خودرو‌ها و از صنعت تولید می‌شود- پیش از هر کجا در نزدیکی محل بروز بیماری در ووهان مشاهده شد و سپس به سراسر کشور گسترش پیدا کرد. ناسا دو ماه نخست از سال ۲۰۱۹ را با همین مدت زمان از امسال مقایسه کرده. این سازمان فضایی گفته که کاهش میزان آلودگی هوا همزمان با محدودیت‌های بکار گرفته شده برای تردد و فعالیت‌های تجاری بوده و چون میلیون‌ها نفر از مردم به قرنطینه رفته‌اند. خانم فی لیو، یک پژوهشگر کیفیت هوا در مرکز پروازهای فضایی گادرد، در بیانیه‌ای اعلام کرده: «این نخستین بار است که من چنین کاهش چشمگیری را در چنین منطقه وسیعی بخاطر یک رویداد خاص می‌بینم.» او اضافه کرده که میزان کاهش دی‌اکسید‌کربن را در دوران رکود اقتصادی در سال ۲۰۰۸ نیز دنبال می‌کرده، اما آن‌زمان این کاهش تدریجی‌تر بوده است. ناسا خاطر نشان کرده که در گذشته مراسم‌های جشن‌ سال نو‌ چینی‌ها در اواخر ژانویه و اوایل فوریه با کاهش میزان آلودگی هوا در ارتباط بوده. اما این آلودگی معمولا پس از پایان جشن دوباره بالا می‌رفته. خانم لیو می‌گوید: «امسال درصد کاهش بسیار چشمگیرتر از سال‌های پیش است و به‌مدت طولانی‌تری دوام آورده. من تعجب نمی‌کنم چون بسیاری شهرها در سراسر کشور به اقداماتی برای به کمینه رساندن گسترش ویروس دست زده‌اند.»

🔹️ خواننده عزیز ستون قلم سبز!
همان‌طور که مشاهده می‌کنید، ظاهراً هیچ رخدادی در جهانِ امروز یافت نمی‌شود که تمامی نشان‌زدهای آن منفی باشد! گسترش #کروناویروس به رغم نگرانی‌ها و وحشت فزاینده‌ای که در جهان ایجاد کرده است، اما عبرت بزرگی برای بشر مغرور زاده در هزاره‌ی سوم است. همه‌ی آنهایی که هشدارهای دانشمندان برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای را جدی نگرفته و همچنان به بهانه‌ی تداوم رشد اقتصادی کوشیدند تا خطر تغییرات اقلیمی و جهان‌گرمایی را ناچیز جلوه دهند، اینک قربانیان نخست رکود اقتصادی ناشی از اُفت کسب و کار جهانی هستند. کاهش شدید ارزش سهام در معتبرترین بازارهای جهانی از آمریکا تا اروپا و استرالیا و حتی برزیل و آفریقای جنوبی، نشان می‌دهد که دشمنی خطرناک‌تر از سلاح اتمی، داعش و جنگ‌افروزی‌های متعصبانه‌ی مذهبی و نژادپرستانه همچنان بشریت را تهدید می‌کند و آن قربانی کردنِ دانایی، درایت و پیروی از قوانین طبیعت درپای سود، تولید و مصرفِ بیشتر است. پرسش این است آیا چندصدنفری که متاسفانه از هموطنان در ماجرای کرونا جان‌شان را از دست داده و یا خواهند داد، می‌توانند کمک کنند تا در عوض بیش از ۲۰هزار نفر سالانه در اثر تصادف‌های رانندگی کشته نشده و دستکم دویست‌هزارنفر معلول نشوند؟ آیا کمک خواهد کرد تا نرخ مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا از مرز ۳۰هزارنفر در سال کاهش یابد؟! راستی چرا در برابر آن مرگ‌ها بی‌تفاوتیم، اما بختک مرگِ کرونایی خوابِ همه را ربوده است؟

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#تبعات_گسترش_کروناویروس
#آلودگی_هوا

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/9014
🔻آیا کرونا فقط با خود خبر بد آورده است؟!🔻

🇮🇷:
@darvishnameh

نود و یکمین یادداشتم در ستون قلم سبز را امروز - سه‌شنبه، ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ - در صفحه آخر روزنامه شرق بخوانید.

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#کروناویروس

http://sharghdaily.com/fa/pdf
🔻چرا سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی هسته‌ای در حال به گِل نشستن است؟🔻
بخش دوم و پایانی:

🇮🇷: @darvishnameh

یازده کشور صاحب نیروگاه‌های فعال در حال حاضر مشغول ساخت یک نیروگاه جدید هستند، در حالیکه ۱۱ کشور دیگر چنین برنامه‌ای در حال ساخت ندارند. تنها ۴ کشور- بنگلادش، بلاروس، امارات متحده عربی و ترکیه- برای نخستین بار در حال ساختن نیروگاه هستند. در طول ۱۲ ماه گذشته فقط روسیه و چین آغاز به بهره‌برداری از نیروگاه‌های جدید کرده‌اند- ۷ نیروگاه در چین و ۲ نیروگاه در روسیه. یکی از «معماهایی» که در ملاقات متخصصان به بحث گذاشته شد این واقعیت بود که برخی کشورها از جمله بریتانیا به رغم همه شواهد دال بر غیراقتصادی- و رقابت‌ناپذیربودن نیروی هسته‌ای در مقایسه با انرژی‌های تجدیدپذیر، همچنان از آن پشتیبانی می‌کنند. آلن جونز، مدیر شورای بین‌المللی مشاوره انرژی گفت که یکی از این معماها آن است که ادعا می‌شود وجود انرژی هسته‌ای به عنوان نیروگاه بار پایه لازم است، زیرا انرژی‌های تجدیدپذیر تنها به‌طور متناوب در دسترس هستند. از زمانیکه شماری از کشورها بیش از ۵۰٪ از نیروی مورد نیاز خود را از انرژی‌های تجدیدپذیر بدست می‌آورند- و برخی دیگر حتی تا ۱۰۰٪ و یا رقمی نزدیک به آن- و تجربه قطع نیرو را هم نداشته‌اند، نشان داده شده که این ادعا صحت ندارد. به عقیده جونز، داشتن نیروگاه‌های بزرگ انعطاف‌ناپذیر که نمی‌توان آنها را خاموش کرد، یک نقص جدی در سیستم شبکه مدرن برق به‌شمار می‌رود، آنجا که نیروهای تجدیدپذیر قادرند با هزینه بسیار کمتری برای مدت زمانی معین نیروی مورد نیاز را تأمین کنند.
ایموری لاوینز می‌گوید: «رویکرد بریتانیا تحت سلطه ایدئولوژی هسته‌ای قرار دارد که توسط سیاست و اعتقادات مستقر شده بدون هیچ ارتباطی با واقعیت، هدایت می‌شود. نیروی هسته‌ای چیزی جز تلف کردن وقت و پول در مباره با خطر تغییرات اقلیمی نیست.»

🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز!
همانطور که مشاهده می‌کنید، افسانه انرژی هسته‌ای به عنوان یک انرژی سبز و نجات‌بخشِ آینده جهان روبه افول است. سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی‌ هسته‌ای حتی دیگر صرف اقتصادی هم ندارد. افزون بر آن، نخستین قربانی تغییرات اقلیمی و افزایش سطح آب‌های آزاد همانا نیروگاه‌های هسته‌ای هستند. کاش این دانستگی‌ها را زودتر می‌دانستیم. بی‌شک در آن صورت، چهره ایران امروز چنین از شدت تحریم‌های کمرشکن پژمان و فرسوده نشده بود.

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#افول_انرژی_هسته‌ای
#یادداشت_۸۸

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/8995
🔻چرا سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی هسته‌ای در حال به گِل نشستن است؟🔻
بخش اول:

🇮🇷: @darvishnameh

گروهی از متخصصان انرژی استدلال می‌کنند که در سراسر دنیا نیروی هسته‌ای در حال کاهش است و هرگز نخواهد توانست کمکی جدی در راه مبارزه با تغییر اقلیم محسوب شود. اخیراً در جریان ملاقاتی در موسسه سلطنتی روابط بین‌المللی (چتم هاوس)/لندن متخصصان به توافق رسیدند که برخلاف استقبال مداوم از جانب صنعت و برخی سیاستمداران، شمار نیروگاه‌های هسته‌ای در حال ساخت در جهان کافی نخواهد بود تا جایگزین آنهایی شود که در حال تعطیل شدن هستند. این صاحبنظران نتیجه گرفته‌اند که با پیشرفت بخش انرژی باد و خورشیدی، صنعت نیروی هسته‌ای در حال ناپدید شدن است. ملاقات متخصصان به منظور گفتگو پیرامون گزارش به روز شده وضعیت صنعت هسته‌ای سال ۲۰۱۹ انجام گرفت که به این نتیجه رسیدند پول خرج شده برای ساخت و بکارگیری نیروگاه‌های هسته‌ای، هزینه لازم را برای مصرف در روش‌های بسیار مناسب‌تری در راه مبارزه با تغییر اقلیم منحرف کرده است. درحقیقت، پول مصرف شده در راه بهبودی راندمان انرژی موجب شده تا مقدار کربن ذخیره شده چهار برابر بیشتر از مقدار هزینه صرف شده در راه نیروی هسته‌ای باشد؛ و به همین ترتیب نیروی باد سه برابر و نیروی خورشید دو برابر بیشتر. اِیموری لاوینز از پایه‌گذاران موسسه آمریکایی Rocky Mountain (که در زمینه انرژی‌های تجدیدپذیر تحقیق می‌کند) در ملاقات نامبرده گفت: «واقعیت آن است که نیروی هسته‌ای اکنون با حرکت آهسته در سراسر دنیا در حال فروپاشی‌ است. این ایده که نسل جدیدی از رآکتورهای کوچک مدولار ساخته خواهند شد تا جایگزینی برای نیروگاه‌های قدیمی باشند، به‌وقوع نخواهد پیوست. این تنها راهی برای پرت کردن حواس از راه‌حلهای اقلیمی‌ است. گزارش نامبرده از سال ۲۰۱۹ در ارتباط با انرژی هسته‌ای و تغییر اقلیم می‌گوید که ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای جدید به ۵ تا ۱۷ سال زمان بیشتر نیاز دارند تا ساخت نیروگاه‌های بزرگ خورشیدی یا نیروگاه‌های بادی. تثبیت شرایط اقلیمی ضروریست و نیروی هسته‌ای بسیار کُند و آهسته. گزارش وضعیت انرژی هسته‌ای همچنین اضافه می‌کند که هیچ مورد فنی یا عملیاتی وجود ندارد که این رقبای کم‌مصرف کربن (باد و خورشید) نتوانند آن‌را بهتر، ارزان‌تر و سریع‌تر ارایه کنند. در این ملاقات نگرانی قابل توجهی درباره خطرات احتمالی در نتیجه تغییر اقلیم که متوجه نیروگاه‌های هسته‌ای‌ است، ابراز شد. مایکل اشنایدر، نگارنده اصلی گزارش گفت که رآکتورها به این دلیل در نزدیکی و یا در ساحل دریا، یا رودخانه‌های بزرگ و دهانه‌های خلیج ساخته می‌شوند، زیرا آنها برای کار کردن به مقدار فراوانی آب نیاز دارند. این نکته آنها را در برابر سیلاب‌ها در سواحل دریا- بویژه با بالا آمدن سطح آبها در آینده- بسیار آسیب‌پذیر می‌کند. او همچنین نگرانی خود را درباره استحکام استخرهای سوخت مصرف شده که نیاز به تأمین مداوم نیروی برق برای پیشگیری از داغ شدن بیش از اندازه سوخت دارند، ابراز کرد. به‌طور مثال، آتش‌سوزی‌های گسترده جنگل‌ها تهدید بزرگی برای منابع تغذیه برق نیروگاه‌های هسته‌ای هستند که اغلب در مناطق ایزوله شده قرار دارند. با توجه به وخامت شرایط اقلیمی در سال‌های آینده، از دست دادن سردکننده به‌دلیل قطع برق همچنین خطری جدی برای رآکتورها هستند که طول عمر آنها به مدت ۶۰ سال در نظر گرفته شده است. با این‌ وجود اشنایدر بر این باور نیست که حتی رآکتورهایی که در حال حاضر ساخته می‌شوند، هیچگاه به مدتی طولانی برای مصارف تجاری مورد استفاده قرار بگیرند. او می‌گوید: «واقعیت آن است که برق استحصال شده از رآکتورهای جدید حداقل سه برابر گران‌تر از برق تولید شده از انرژی‌های تجدیدپذیر خواهد بود و این برای مصرف‌کنندگان هشداردهنده است. دولت‌ها نیز برای جلوگیری از گرانتر شدن بیش از حد قبض برق مصرف‌کنندگان تحت فشار قرار خواهند گرفت. من نمی‌توانم ببینم که حتی جدیدترین رآکتورها با قیمت‌هایی که در یک بازار رقابتی عرضه می‌کنند، بیشتر از ۱۰ سال دوام بیاورند. نیروی هسته‌ای به یک سرمایه به گِل نشسته تبدیل خواهد شد. این گزارش نشان می‌دهد که تنها ۳۱ از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل صاحب نیروگاه‌های هسته‌ای هستند و ۹ کشور از آنها تصمیم به تعطیل این نیروگاه‌ها یا صرفنظر کردن از ساخت نیروگاه‌های جدید یا گسترش این سیاست‌ها را دارند.

🔹️ ادامه دارد ...

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#افول_انرژی_هسته‌ای
#یادداشت_۸۸

https://t.me/darvishnameh/8994
🔻چرا پرخرج‌ترین سرمایه‌گذاری عالم، چنین به گِل می‌نشیند؟!🔻

هشتاد و هشتمین یادداشتم را در ستون قلم سبز روزنامه شرق بخوانید ...

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#افول_صنعت_هسته‌ای
#یادداشت_۸۸

🇮🇷: @darvishnameh
🔻درسِ تلخی که از آبگیری سد ایلی‌سو باید بگیریم!🔻 بخش دوم و پایانی:

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: @darvishnameh

یکی از گونه‌های نادر ماهی در دجله - Leopardenbarbe - یا لاک‌پشت نرم‌کاسه فرات به‌همراه بسیاری گونه‌های دیگر از بین خواهند رفت. نزدیک به ۶۰ هزار نفر خانه‌هایشان را از دست خواهند داد. سکونتگاه‌های جدید ساخته خواهند شد، اما همه کس توان مالی برای کسب آنها را ندارد، بسیاری به مناطق فقیرنشین دیاربکر خواهند رفت یا تلاش به مهاجرت خواهند کرد. حتی آنها که توان ماندن و نقل مکان به حسن‌کیف جدید را دارند، بایست خود را به زندگی دیگری وفق دهند. به یک زندگی بدون جامعه‌ای که به آن عادت داشته‌اند، بدون همسایگان، دوستان و خانواده. زمین‌ها سنگی و بی‌ثمر هستند. روز پنجشنبه برای آخرین‌بار از میان حسن‌کیف می‌گذرم و از دوستم عمر و دیگران خداحافظی می‌کنم. در آخر روی پل با دجله بدرود می‌گویم. پس از ده هزار سال تاریخ، همه چیز نابود خواهد شد، آن‌هم به بهانه‌ی یک روش به اصطلاح استحصال انرژی تجدیدپذیر؛ اشک‌آور و تهوع‌آور است. ما در جریان پویش بسیار کار کردیم، اما ظاهرا کافی نبود. ما شکست خوردیم. ما یک میراث جهانی را از دست دادیم، اما نه تنها ما که علیه پروژه ایلی‌سو جنگیدیم، بلکه همه مردم دنیا شکست خوردند. ارزش حسن‌کیف و مزوپوتامیا برای تاریخ فرهنگی بشریت مانند جنگل‌های بارانی آمازون برای پایداری اکولوژی کره زمین است. یک میراث جهانی به همه انسان‌ها تعلق دارد ... نه! تعلق داشت. روز ۸ اکتبر خیابان خرید حسن‌کیف و خانه‌ها نابود شدند و پل رودخانه دجله بسته شد. پس از آن همه منتظر ورود آب هستند. ما دنیا را از دست می‌دهیم. آیا می‌توان از ایلی‌سو درس گرفت؟ این بیشتر یک احساس است تا یک آگاهی: شمار ما که دخالت می‌کنیم بایست بیشتر شود. بیشتر از هر چیز ما باید خشمگین باشیم و قاطعانه‌تر در برابر آنها که دنیای ما را تخریب می‌کنند بایستیم. «چطور جرأت می‌کنید؟»

🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
در ماجرای غم‌انگیز آبگیری سد ایلی‌سو و دفنِ حسن‌کیف، ما اگر بیشتر از عراقی‌ها آسیب ندیده باشیم، کمتر هم آسیب ندیده‌ایم؛ چرا که جهت باد غالب از غرب به شرق است و دودِ خاک‌ِ خشک‌شده در پایین‌دست دجله به چشمِ مردم ما در کرمانشاه، ایلام و خوزستان خواهد رفت. چگونه وزارت خارجه ایران، سازمان حفاظت محیط‌زیست و وزارت نیرو سکوت کرد؟ چگونه اجازه‌ی چنین نسل‌کشی بیشرمانه‌ای را دادیم؟ پاسخ ساده است! چون کسی از دولت ایران که خود مشغول اجرای ده‌ها طرح انتقال آب و سدسازی جدید است، نمی‌پذیرد که در مخالفت با پروژه‌های سدسازی در ترکیه موضع بگیرد. اما آیا تشکل‌های محیط‌زیستی در ایران در این ماجرا خوب عمل کردند؟ البته ما پتیشنی اینترنتی به راه انداخته و حدود ۳۰۰هزار امضا جمع کردیم؛ اما آیا کافی بود؟ کسی پرسید چرا اغلب تشکل‌های محیط‌زیستی در آذربایجان از این پویش حمایت نکردند؟ درست مثل آن گروه از تشکل‌های محیط‌زیستی در اصفهان که از اجرای طرح انتقال آب بهشت‌آباد دفاع می‌کنند؛ یا آنها که در چهارمحال و بختیاری از بن‌بروجن دفاع می‌کنند و یا آنها که در سمنان و کرمان در برابر طرح‌های انتقال آب سکوت کرده‌اند تا کاسپین، هیرکانی، هلیل و جازموریان بیش از پیش خراشیده شود. وای بر ما اگر فکر کنیم آنهایی که حقیقتِ سیاه‌ِ ما را باید ببینند، ندیده‌اند و نمی‌بینند!

#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما

https://t.me/darvishnameh/8847
🔻درسِ تلخی که از آبگیری سد ایلی‌سو باید بگیریم!🔻 بخش اول:

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: @darvishnameh

اولریش آیشل‌مان، بوم‌شناس، کنشگر محیط‌زیست، فیلم‌ساز و مدیر سازمان غیردولتی Riverwatch که از سال ۲۰۰۷ کمپین «ایلی‌سو را متوقف کنیم» را ساماندهی می‌کرد. چندی پیش در روزنامه معتبر اتریشی «استاندارد» یادداشتی را منتشر کرد که عبرت‌های فراوانی برای حامیان مالی سدسازی، طرح‌های انتقال آب از یک سو و طرفدارانِ میراث فرهنگی و دوستداران محیط‌زیست از سوی دیگر دارد. وی می‌نویسد: "روز ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۹ برای آخرین‌ وداع به حسن‌کیف در کنار دجله رفتم تا از ساکنان آنجا، از رودخانه و از آن چشم‌اندازِ شگفت‌انگیز و دیرینه خداحافظی کنم. چراکه یکی از پراهمیت‌ترین مناطق تمدن بشری در مخزن سد ایلی‌سو فرو خواهد رفت. این غیرقابل تصور است که چنین چیزی در قرن بیست و یکم، با همه‌ی آگاهی‌های ما، با ارتباطات بین‌المللی، با دیدگاه و توجه جهانی رخ دهد. من سی سال است که در راستای حفاظت از طبیعت فعالیت دارم، بسیاری تخریب‌ها را دیده‌ام، اما آنچه اینجا در مزوپوتامیا - میان‌رودان - بوقوع می‌پیوندد، بیش از همه‌ی تجربیاتم مرا متاثر می‌کند. در مقابل دیواره سد به ارتفاع ۱۳۶ متر و درازای ۱.۸کیلومتر می‌ایستم، خبرنگاران از من احساساتم را می‌پرسند. احساساتم مخلوطی‌است از غم، یأس و خشم. خشمگین از همه‌ی آنها که در این‌راه همدست هستند. دولت ترکیه، شرکت‌های ساختمانی مانند شرکت اتریشی آندریتس. خشمگین از همه‌ی آنها که سکوت کرده‌اند. تردیدی به‌جانم می‌افتد. چه کاری را بایست بهتر انجام می‌دادیم تا از این جنون جلوگیری کنیم؟ من از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ کمپین «ایلیسو را متوقف کنیم» را هماهنگ می‌کردم. در آغاز با صندوق جهانی طبیعت اتریش، از سال ۲۰۰۷ با سازمان‌های غیردولتی Eco Watch و بنیاد Manfred Hermsen از شهر برِمِن/ آلمان. بدون همراهی این بنیاد کمپین ما شانسی نداشت. بنیادی که از این پویش حتی در دورانی پشتیبانی کرد که بسیاری از ما روی گردانده بودند. من به‌همراه سازمان‌های غیردولتی از سویس، آلمان، ترکیه و افراد زیادی در اتریش و در ترکیه تلاش کردم تا حسن‌کیف و دجله را نجات دهم. سال ۲۰۰۹ زمانی که دولت‌های آلمان، اتریش و سوئیس بیمه اعتبار صادراتی را لغو کردند، شرایط خوب به‌نظر می‌رسید. دیگر شرکت‌ها و بانک‌های اروپایی نیز از آنها پیروی کردند، به استثنای شرکت اتریشی آندریتس. پس از یک مرحله توقف اما، رئیس‌جمهور ترکیه، اردوغان به ساخت سد ادامه داد. آبگیری هم چند هفته پیش آغاز شد. دهم سپتامبر، شب هنگام که من به‌همراه خبرنگاران به حسن‌کیف رسیدیم، همه چیز به‌ظاهر عادی بود، مردان در قهوه‌خانه‌ها نشسته بودند و چای می‌نوشیدند؛ گردشگران در خیابان‌های شهر پرسه می‌زدند و خرید می‌کردند و کامیون‌ها با سر و صدا از روی پل عبور می‌کردند. اما روز بعد ابعاد جریان آشکار شد: پایه‌های پل هزار ساله پوشانده شده و صخره‌های مشهور حسن‌کیف که در پای آنها زمانی رستوران‌ها قرار داشتند، پشت یک دیوار عظیم حفاظتی ناپدید شده بودند. بسیاری از خانه‌های شهر امروز خالی هستند؛ معلوم نیست که ساکنان آنها کجا رفته‌اند. برخی از بناهای تاریخی مانند دو مناره برداشته و در پارک باستانی در حسن‌کیف جدید گذاشته شده‌اند. دیگر بخش‌های شهر زیر یک تابوت‌دان، یک پوشش از بتون مفقود شده‌اند. همه جا کامیون‌ها در رفت و آمدند، خانه‌ها را از جا می‌کَنند و نخاله‌ها را جای دیگری انبار می‌کنند. مثل یک کارگاه عظیم ساختمانی. در آغاز برایم ممکن نیست تا ابعاد جریان را درک کنم و به‌نحو عجیبی همه چیز برایم غریب است. از خیابان‌های شهر می‌گذرم، ساکنان آشنا را می‌بینم، همدیگر را در آغوش می‌گیریم، صحبت می‌کنیم و در رستوران به همراه خبرنگاران گپ می‌زنیم. اما روزهای بعد به مرور متوجه می‌شوم که همه چیز تمام شده. پیش از همه روز ۱۲ سپتامبر که همگی با اتومبیل ARD (کانال یک تلویزیون دولتی آلمان) به ایلی‌سو می‌رویم، همه جا راه‌ها، پل‌ها و پست‌های نظامی جدید دیده می‌شود. عاقبت زمانیکه در کنار دیوار مخزن می‌ایستیم، متوجه نتیجه دیگری از سد ایلی‌سو می‌شویم: تنها باریکه‌ای از آب از سد بیرون می‌آید؛ باقی آن انبار می‌شود. ۶ماه تا یکسال زمان لازم است تا دریاچه سد به حداکثر حجم خود برسد، به نسبت آبی که در دجله جریان دارد. در مجموع ۱۴۰۰ کیلومتر از حوضه آبخیز دجله و محیط‌های تالابی آن نابود می‌شوند و ۱۰۰۰ کیلومتر از رودخانه تا پایین‌دست تالاب‌های میان‌رودان در جنوب عراق به شدت آسیب خواهند دید. آبهایی که برای این تالاب‌ها حیاتی هستند. منطقه‌ای که مهد تمدن بشر به‌شمار می‌رود. هیچکس نمی‌داند که چند گونه جانوری از بین می‌رود، زیرا اینجا هیچ تحقیقات زیستی و ارزیابی محیط‌زیستی انجام نشده است.

#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما

https://t.me/darvishnameh/8847
🔻هشدار گرتا تونبرگ؛ یعنی آغاز ناامیدی در امیدوارترین گروه سنی آدم‌‌زمینی‌ها!🔻

محمد درویش
ستون قلم سبز
روزنامه شرق

🇮🇷: https://t.center/darvishnameh

جمعه گذشته گرتا تونبرگ در جمع کنشگران شرکت‌کننده در گفتگوهای اقلیمی مادرید با ناخشنودی تمام گفت: موج اعتصابات مدارس در طول سال گذشته به ثمر نرسیده، زیرا انتشار گازهای گلخانه‌ای همچنان به افزایش ادامه می‌دهد. هزاران نفر در خیابان‌های پایتخت اسپانیا در جریان کنفرانس اقلیمی سازمان ملل در مادرید با شرکت مقامات بیش از ۱۹۰ کشور که در زمینه جمله‌بندی مدارک در ارتباط با توافقنامه پاریس با یکدیگر مجادله دارند، به اعتراض پرداختند. در طول چهار سال پس از امضای این قرارداد، انتشار گازهای گلخانه‌ای ۴٪ بیشتر شده و انتظار نمی‌رود که گفتگوهای امسال به تعهدات جدیدی درباره کربن از جانب بیشترین تولیدکنندگان آن بیانجامد. تونبرگ که اعتراض تک‌نفری او در سوئد در سال ۲۰۱۷ به یک جنبش جهانی مبدل شد، پیش از راهپیمایی در مرکز شهر مادرید در مصاحبه‌ای شرکت کرد. او‌ گفت «اگرچه دانش‌آموزان سراسر دنیا به اعتصاب پرداخته‌اند، اما این توسط دولت‌ها به عمل تبدیل نشده. من تنها یک کنشگر هستم و ما نیاز به کنشگران بیشتری داریم. برخی از مردم از تغییر هراس دارند و به‌شدت تلاش دارند تا ما را ساکت کنند.» تونبرگ برای مذاکرات سازمان ملل ابراز امیدواری کرد، اما در عین حال نیز تردید دارد که دولت‌ها پیام را دریافت کرده باشند؛ او هشدار داد که دنیا توانایی آن‌را ندارد تا به کاهلی ادامه دهد. او اضافه کرده: «من صمیمانه امیدوارم که COP25 به نتیجه واقعی و ملموسی برسد و آگاهی در میان افراد را افزایش دهد و اینکه رهبران جهان و قدرتمندان ضرورت بحران آب و هوایی را درک کنند، زیرا اکنون به‌نظر نمی‌رسد که آنها به این نقطه رسیده باشند.» به گفته تونبرگ گو اینکه جوانان به اعتصابات ادامه خواهند داد، اما اگر دولت‌ها حاضر به تعهدات معتبر و قابل اعتمادی باشند و اراده خود را به اقدام نشان دهند، جوانان به اعتصابات پایان خواهند داد. او اضافه کرده «ما نمی‌توانیم به این نحو ادامه دهیم؛ این روش پایداری نیست که کودکان به مدرسه نروند و ما خواستار ادامه دادن نیستیم- ما دوست داریم که اقداماتی از جانب قدرتمندان ببینیم. مردم امروزه در حال رنج بردن و تلف شدن هستند. ما قادر نیستیم بیشتر از این انتظار بکشیم.» راهپیمایی مادرید با اعتراضات و اعتصابات جوانان در سراسر دنیا همزمان بوده. در ایالات متحده، برنی سندرز و جین فوندا در میان سیاستمداران و سلبریتی‌هایی هستند که قصد همراهی دارند. برایان فروین از ساموآ که از جانب گروه Pacific Climate Warriors سخن می‌گفت، هشدار داد: «رهبران جهان نیاز دارند تا بدانند مردمی مثل من به آنها نگاه می‌کنند، آنچه که ما در این کنفرانس بر روی کاغذ آورده‌ایم، نشان‌دهنده آینده ماست.» بسیاری از جوانانی که در کنفرانس شرکت کرده‌اند از کشورهای در حال توسعه هستند و از تجربیات و رنج‌هایی که شخصا داشته‌اند، شهادت داده‌اند.
جیمی فنلون از هائیتی می‌گوید: «من مبتلا به حصبه و مالاریا شده‌ام. مادربزرگم با ابتلاء به وبا از بین رفت. من می‌دانم که از چه حرف می‌زنم. ما نیاز به افزایش آگاهی در میان جوانان داریم، ما می‌توانیم با آنها همکاری کنیم و پیام‌های موثرتری بفرستیم.» رنی باپتیست از هائیتی اضافه می‌کند «برای ما تغییر اقلیم دیگر یک تئوری یا کانسپت نیست. بلکه واقعیت جدیدیست که زندگی ما را متاثر می‌کند.» میگل ون دِر ولدِن می‌گوید «این مسائل بازی نیستند؛ بلکه در حال بدتر شدن هستند؛ بر زندگی میلیونها نفر از مردم دنیا تأثیر می‌گذترند. من به اینجا آمده‌ام چون به همکاری با دیگران امیدوارم.»

https://theguardian.com/environment/2019/dec/06/greta-thunberg-says-school-strikes-have-achieved-nothing

🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز در شرق!
رگه‌هایی از ناامیدی برای نخستین‌بار در سخنان رهبرِ نوجوان محیط‌زیستی جهان آشکار شده است. جامعه‌ای که نوجوانانش را هم ناامید کرده باشد، شتابناک‌تر از هر زمانِ دیگری به سمت فروپاشی حرکت می‌کند. این بسیار غم‌انگیز است که حاصل قرارداد پاریس؛ قراردادی که قرار بود به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای منجر شود، سبب افزایش ۴درصدی انتشار این گازها را در کمتر از چهارسال سبب شده است. جهان پر از رهبرانی شده که در برابر دوربین‌های تلویزیونی لبخند می‌زنند و بی‌واسطه با توییت‌های پی در پی مردم‌ را به آینده‌ای بهتر نوید می‌دهند؛ اما در عمل فقط حافظ منافع مگاشرکت‌های چندملیتی قدرت‌سالاری هستند که تداوم صندلی‌های قدرت خود و همراهان‌شان را تضمین کند. آیا به آینده چنین جهانی می‌توان امید بست؟

#گرتا_تونبرگ
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🔻چرا گرتا تونبرگ چهره سال جهان شد؟🔻

بخش دوم و پایانی:

🇮🇷: @darvishnameh

محمد درویش
ستون قلم سبز
روزنامه شرق
۲۳ آذر ۹۸

اما این دقیقا بی‌اعتنایی سیاستمداران بود که او را به عمل واداشت، همچنانکه نوجوانان جهان که ما را با کاهلی‌مان روبرو می‌کنند، از اعتراضات دانشجویی در خیابانهای سانتیاگو/شیلی گرفته تا کنشگران جوان در هنگ‌کنگ که برای حقوق خود مبارزه می‌کنند و دانش‌آموزان از پارک‌لند/فلوریدا که راهپیمایی آنها علیه خشونت اسلحه به گفته تونبرگ الهام‌بخش او برای اعتراضات اقلیمی‌اش بوده‌اند. او نیمه ماه گذشته درحالیکه در سواحل ویرجینیا آماده بازگشت به اروپا با یک قایق بادبانی بود به تایم گفت: «من می‌خواهم به نوه‌هایم بگویم که هر چه از دستمان برمی‌آمد، انجام دادیم. برای آنها و برای نسل‌های آینده.»
برای به‌صدا درآوردن زنگ خطر درباره رفتار غارتگرانه‌ ما با تنها خانه‌ای که داریم، برای رساندن صدایی که فراتر از پیش‌زمینه‌ها و مرزها به یک دنیای متلاشی شده است، برای نشان دادن اینکه رهبری توسط یک نسل جدید چگونه می‌تواند باشد، گرتا تونبرگ چهره سال ۲۰۱۹ تایم است.

https://time.com/person-of-the-year-2019-greta-thunberg-choice/

🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
جهان معاصر آبستنِ تغییراتی پرشتاب‌تر از هر زمان دیگری است. در یک سو، سیاستمداران مستقل و آزادیخواهی را می‌بینیم در انگلستان، اسکاتلند و آمریکا که از اقبال مردمی درخور برای پیاده‌کردنِ سیاست‌های صلح‌طلبانه و عدالت‌محورانه خویش برخوردار نمی‌شوند که بسیار ناامیدکننده است؛ اما در سوی دیگر، تحولات رخ داده در کشورهایی چون هند که قیمت استحصال انرژی‌های خورشیدی را به پنجاه‌درصد سابق کاهش داد، یا چین که در کاربستِ دوچرخه‌های نسل ششم و خودروهای برقی گوی سبقت را از دیگر کشورها ربوده و یا قدرت روزافزونِ احزاب سبز در کشورهایی چون اتریش، آلمان، هلند، دانمارک، سوئد و انگلستان؛ می‌تواند آشکارا امیدبخش و انرژی‌آفرین باشد. از همین رو، انتخاب یک دختر ۱۶ساله به عنوان چهره سال جهان از سوی داوران مجله تایم را باید در شمار نشانه‌های امیدبخش ارزیابی کرد. پندارینه‌های متوهم‌گونه‌ای که پدیده‌ی گرتا تونبرگ را حاصل لابی قدرت رسانه‌ای سرمایه‌داری غربی می‌داند، از خود دور کنیم. زیرا اگر چنین بود، جهان سرمایه‌داری بیشتر مایل بود تا دختر دانالد ترامپ اینک به چهره ممتاز رسانه‌ای جهان مبدل شود و نه نوجوانی که علیه ترامپ و تفکر نماینده او می‌غرد و در این غرش، میلیون‌ها نفر را با خود همراه کرده است.

#گرتا_تونبرگ
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/8883
🔻سرانجام عنوان چهره سال جهان به یک نوجوان رسید! چرا؟🔻

🇮🇷:
@darvishnameh

محمد درویش
ستون قلم سبز
روزنامه شرق
۲۳ آذر ۹۸

همه چیز با داستانی آغاز شد که هر پدر و مادری از هر نسل در هر گوشه‌ای از دنیا با آن آشناست: یک نوجوان سرکش و فوران غیرمترقبه شورش که به یکی از باورنکردنی‌ترین و یقیناً سریعترین داستان‌های صعود با تأثیر جهانی در تاریخ تبدیل شد. در طول کمی بیش از یکسال، نوجوان شانزده ساله‌ای از استکهلم از یک اعتراض تکنفره روی سنگفرش خیابان مقابل پارلمان کشورش به یک رهبر جنبش جهانی نوجوانان رسید. از یک شاگرد مدرسه که سر کلاس افعال را به زبان فرانسه صرف می‌کرد و به ملاقات با دبیرکل سازمان ملل، روسای جمهور و پاپ رسید. از یک اعتراض‌کننده تنها با شعار «اعتصاب مدرسه برای اقلیم» که با دست خود روی مقوایی نوشته بود و موجب شد تا میلیون‌ها نفر در بیش از ۱۵۰ کشور با الهام‌گرفتن از او برای سیاره‌ای که آن‌را با یکدیگر تقسیم می‌کنیم، به خیابان‌ها بیایند. تغییرات هدفمند به ندرت بدون نیروی تکان‌دهنده افراد تأثیرگذار به‌وقوع می‌پیوندند و در سال ۲۰۱۹، بحران حیاتی سیاره در گرتا تونبرگ چنین فردی را یافت. با ساماندهی اعتراض‌های «جمعه‌ها برای آینده» در سراسر اروپا؛ غریدن «چطور جرأت می‌کنید؟» در سخنرانی خود در سازمان ملل خطاب به قدرتمندترین رهبران دنیا؛ رهبری ۷ میلیون نفر اعتصاب‌کننده اقلیمی در سراسر دنیا در سپتامبر گذشته و ده‌ها هزار نفر اوایل دسامبر در مادرید، گرتا تونبرگ به رساترین صدا برای مهمترین موردی که سیاره با آن روبروست- و به نمادی برای تغییر نسل گسترده‌ای در فرهنگ ما که در همه جای دنیا از پردیس‌های دانشجویی هنگ‌کنک گرفته تا تالارهای کنگره در واشنگتن، تبدیل شده است. همانطور که ایزابلا پراتا، مادر دو اعتصاب‌کننده از سائوپائولو می‌گوید: «گرتا مظهری برای همه پدیده‌های این نسل است.» تونبرگ خواستار عمل است و اگر چه بسیاری از معیارهای کلیدی هنوز در راه خطا حرکت می‌کنند، اما علایم تازه‌ای در حال شکوفایی هستند. تعهدات شرکت‌ها برای رشد پایدار و انتشار کربن صفر شکل می‌گیرند. بیش از ۶۰ کشور تعهد داده‌اند که تا سال ۲۰۵۰ ردپای کربن خود را به صفر برسانند. رأی‌دهندگان در انتخابات مقدماتی ایالات متحده به‌ویژه در ایالاتی که گریبانگیر آتش‌سوزی جنگل‌ها و سیلاب‌ها بوده‌اند، ناگهان گوش به نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری می‌دهند که از تغییرات اقلیم می‌گویند، در انتخابات سپتامبر کذشته در اتریش، حزب سبز آراء خود را به سه برابر رساند. حتی چین که نیمی از زغال‌سنگ دنیا را می‌سوزاند، در حال تغییر است. این کشور اکنون دارای ۴۵٪ از خودروهای برقی و ۹۹٪ از اتوبوس‌های برقی دنیاست. تونبرگ بر شانه‌ها- و در کنار- صدها هزار نفر از کسانی ایستاده که خیابان‌ها را مسدود و دانش را مستقر می‌کنند؛ کسانی که بسیاری از آنها حتی پیشتر از بدنیا آمدن گرتا دست به این کار می‌زدند. او همچنین از نخستین کسانی‌ است که به پیشینه ممتاز خود به‌عنوان «یکی از کسانی که خوش‌شانس بوده» اشاره می‌کند؛ در بحرانی که به شکل نامتناسبی جوامع فقیر و محلی را متأثر می‌کند. اما امسال، سالی بود که بحران اقلیم از پشت پرده بیرون آمد و به صحنه اصلی وارد شد، از سر و صدای یک محیط سیاسی مستقیما به دستور کار جهانی؛ و هیچکس برای رسیدن در این راه به اندازه تونبرگ تلاش نکرد. اینک انتشار گازهای گلخانه‌ای بایست از سال آینده، سالانه ۷٫۶٪ کاهش یابد. بیدارباش تونبرگ یک شوک ضروری است. این بر همه ماست تا به راه‌حل‌ها بپردازیم. اینکه تونبرگ جوانترین فردی‌ست که تا به حال به عنوان چهره سال از جانب تایم انتخاب شده، به همان اندازه از شخص او می‌گوید که از اهمیت لحظه. تاریخ ۹۲ ساله این شرکت بر اساس نظریه مرد بزرگ-Great Man Theory- بنا شده، بر اساس این تصور که افراد قدرتمند به دنیا شکل می‌دهند. در گذشته منظور کسانی بوده‌اند که برای رسیدن به مقامات بالا در سازمان‌های بزرگ کار می‌کرده‌اند و در راهروهای قدرت خانه داشته‌اند. اما حالا که به نظر می‌رسد بسیاری از سازمان‌های سنتی در میان نابرابری‌های سرسام‌آور و تلاطم‌های اجتماعی و ازکارافتادگی سیاسی ما را مأیوس می‌کنند، ما شاهد به‌وقوع پیوستن تأثیرات جدیدی هستیم. تونبرگ می‌گوید «زمانی که در سن ۸ سالگی برای نخستین بار از گرمایش جهانی شنید، فکر کرد که چنین چیزی امکان بوقوع پیوستن ندارد، زیرا اگر اینطور باشد، سیاستمداران به آن رسیدگی خواهند کرد.»

🔻ادامه دارد ...

#گرتا_تونبرگ
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/8881
Ещё