او ابتدا با #تکبر اتهام خود را انکار کرد، اما در نهایت جرم را پذیرفت و عذرخواهی کرد.
برخی مسئله مهم او را افشای یک فایل صوتی دانستند که حقیقت درونش را بازگو میکند و اکنون #نقاب از چهره اش میافتاد و به همین دلیل با انبوهی از #انتقادات حتی در میان هوادارانش روبرو میشود به ویژه بانوان که میگویند حرفهایش #ضد_بانوان، #تحقیر_آمیز، #توهین_گر و از روی #غرور و #خود_شیفتگی است.
چند تن از شما در خانواده خود سراغ دارید که از میان پدرانتان چنین تجاوزی کرده باشند؟
در $فرهنگ مردسالار!!؟ ایران مورد نظر او کجا زمینه تجاوز به #دختران_کم_سن_و_سال آموزش داده شده است؟
چطور شده است که همزمان که در #اروپا و #آمریکا این #جنایت ها توسط #احزاب و #گروههای_چپگرا رایج شده، این افراد که عمرشان را در #دنباله_روی#چپهای_غربی طی کرده اند، و هر آنچه آنها کرده و گفته اند، را تکرار کرده، و آن را نمایش #روشنفکری خود نموده اند و حتی هنرشان هم #تقلیدی از #هنرمندان_چپ_غربی است و #مقلد#سبک های آنها هستند، وقتی نوبت اعتراف به جرم میرسد، یادشان میافتد #ایرانی هستند، و نمیگویند منشا افکار و اندیشه و آموزشهایشان تفکرات چپگرای غربی بوده، و طبعا این جرم هم از آنجا ناشی شده است، و بجای واقعیت، آن اتهام را متوجه فرهنگی میکند که افتخارش اینست که عمرش را در #تقابل و تلاش برای #نابودی آن کرده است؟
مرد ایرانی به کسی که همه چیزش هست، سالار نبوده، بلکه #شوق و #شادی بود... در ایران #شهبانو_فرح_پهلوی#تاج #نایب_السلطنه برسر گذاشته، دهها #شیربانو اسمش در عالیترین سطح نقش بسته و #بانوان ایران دوش بدوش مردان #زندگی_مشترک به معنای واقعی کرده، بدون آنکه مفاهیم عبوس و #فمینیستی که #گلوبالیست های چپگرا طرح کرده اند را شنیده باشند؛ و حتی الان هم از صد بانوی ایرانی، یکی این موضوعات چپگرایانه را که رفقای شما در اروپا-که زن را جنس مشترک اجتماعی میشمارند- ساخته و در حلق جوامع میکنند، تا خانوادها را تباه کنند، را قبول ندارند، و مردان ایران نیز به این اباطیل را با تمسخر گوش میدهند؛ اما مثل شما که این حرفهای یاوه را میگوئید و در عمل تجاوز میکنید، نه چنین حرفهایی میگویند و نه #چشم و #ذهنشان در پی ناموس کسان هست، تا نباشد #هوس#بوالهوسان در پی ناموسشان؛ و زن را بعنوان #ابزار_اشتراکی_تولید نمیدانند، و شما این را مردسالای و #تملک_بر_زن مینامید و تجاوز و #بی_ناموسی چپگرایانه و #ایدئولوژیک خود را گردن آن میگذارید، و بانوان ایران هم #فمینیست نیستند و با #شریک_زندگی خود #عاشقانه عمر میگذرانند و #خیانت هم نمیکنند و #حرمت حریم #خانواده خود را حفظ کرده و آلوده #هوس_بازی نمیکنند و شما این بانوان را سنتی و #امل و #عقب_مانده مینامید.
بله...
دروغ محسن نامجو اینجاست که فساد حاصل از چپگرایی خود را گردن فرهنگ و تاریخ ایران میگذارد و از این بابت به هفتاد نسل یک ملت #بهتان میزند، که این فساد او از فساد شخصی اش کثیف تر است.
بانو نرگس محمدی هم مانند خانواده جاویدنامان #آبان۹۸ بر گرفتن #انتقام#خون این #دلاوران_میهن از عالی ترین مقامات و آمران این #جنایات و #دادخواهی باور داشته، و تاکید میکنند دیگر خانواده های ایرانی قبل از آنکه #عزادار شوند علیه رژیم #خامنه_ای بپاخیزند و در کنار خانواده های داغدار دادخواهی کنند .
🔻 متن توضیح نرگس محمدی چنین است:
«برای مادرانی که فرزندانشان را در اعدامها، قتلها و کشتارهای خیابانی مکرر، توسط حکومت از دست دادهاند، مطالبه مجازات عاملین و آمرین آن جنایتها حقی مسلم، قانونی و اخلاقی است و تردید در آن وجود ندارد چرا که این مطالبه بخشی از فرایند دادخواهی است. جنبش دادخواهی تلاشی برای ایستادن در برابر فراموشی ظلم است و ضمناً مطالبهی مجازات عاملان در پیشگاه عدالت و در سطحی فراتر از مبارزه علیه دستگاه سیاسی قضاییای که آن ظلم را روا داشته است با این هدف که دیگر احدی دچار چنین ستمهایی نشود، معترضان در خون نغلتند و مادرانی داغدار جگرگوشههایشان نشوند.
من در مصاحبهای که با تلویزیون من و تو داشتم، سخنانم در اهمیت حمایت و همراهی با مادران داغدار بود و اساسا به بخشهای دیگر امر دادخواهی نپرداختم و همین در ذهنها ایجاد شبهه کرده است. و من خودم را موظف به توضیح میدانم، خصوصا نسبت به مادران داغدار که بخشی از زندگی من هستند و من با برخی مادران شبانه روز زندگی کردهام. و همانطور که در مصاحبه هم گفتم، دفاع از مادران داغدار، همه مادران داغدار، وظیفه انسانی من است و ما مادران به صفت زنانگی و مادرانگی موظفیم از آنها حمایت کنیم و از مادران ایران میخواهم که منتظر نباشند تا فرزند خودشان توسط حکومت کشته شود تا از مادران داغدار حمایت کنند. همانجا از جامعه خواستم تا مادران داغدار را همراهی کنند و صدای اعتراض و دادخواهی مادران را منعکس کنند. و این همان فراموش نکردن ظلم است که بخشی از امر دادخواهی است گرچه یقیناً تمام آن نیست.
در رساندن صدای آنها، فروتنانه کنارشان میایستم، در مطالبه مجازات عاملان با آنها همدلی خواهم کرد، اما مهمترین مرحله دادخواهی، هر یک قدمی است که بتوانیم در کنار هم به سمتی برداریم که منجر به عقب راندن، متوقف کردن، و بازگشتناپذیر شدنِ زنجیره بلند کشتارها، شکنجهها، و داغدیدگیها شود. میدانم که مادرانی چون شهنار اکملی گوهر عشقی و... نیز بیان کردهاند دادخواهیشان، مجازات فرد قاتل و ضارب نیست و نمیخواهند خون او ریخته شود، بلکه هدفی بس فراتر و اساسیتر از آن دارند و آن توقف سیستم سرکوب، قتل و جنایت است و آنها دادخواهی را تا جایی پیش خواهند برد که مانع سوگ فرزند نشستن مادری دیگر و به خاک سپردن عزیزی دیگر باشند و من امیدوارم که چنین خواهند شد.»