☀️شکوه ایرانشهری☀️

#کیخسرو_شاهرخ
Канал
Логотип телеграм канала ☀️شکوه ایرانشهری☀️
@DERAFSH_IRANshahrПродвигать
9,92 тыс.
подписчиков
6,41 тыс.
фото
3,4 тыс.
видео
534
ссылки
ایران بالاتر از همه چیز، خط قرمز و تنها تقدس ما ایران است و هدف فقط آبادانی و #ناسیونالیسم_ایرانی است سورنا، بابک، مردآویج، آریوبرزن، مازیار ،عباس‌دوران منم به امید روشنی برای ایران آریایی و جهانی زیبا تجزیه‌طلبان و ایران‌‌ستیزان را درهم خواهیم کوبید
آرامگاه #فردوسی بزرگ تا مدت‌ها در میان گندم زارها ناپدید بود تا اینکه در سال ۱۳۰۵ #کیخسرو_شاهرخ نماینده #زرتشتیان از طرف مجلس شورای ملی ماموریت یافت تا مکان دقیق آرامگاه فردوسی را جستجو کند. پس از یافتن مکان دقیق، در زمان شاهنشاهی #رضاشاه_پهلوی، آرامگاه فردوسی بازسازی و تجدید بنا شد.

به یاد تمام ملی‌گرایان در راه میهن🌹

#شکوه_ایرانشهری
྿
@Derafsh_IRANSHAHR
🏛در سال ۱۲۹۶ که قحطی در تهران بیداد می کرد و اغلب مردم گرسنه بودند، انبارهای غله #احمدشاه_قاجار مملو از غله بود و او از در اختیار گذاشتن آن غلات به مردم امتناع میکرد؛ تا اینکه ارباب کیخسرو با شاه وارد مذاکره شد و از او خواست تا درِ انبارهای غله خود را باز کرده و عده ای را از گرسنگی نجات دهد.
احمد شاه بر سر مبلغ پولی که از این طریق نصیب او می شد چانه زده و به زحمت راضی شد که مقداری غله را به دولت بفروشد تا بین مردم توزیع شود؛ به جهت همین اقدام ارباب کیخسرو، مدرس در مجلس گفت:" اگر یک نفر مسلمان در این مجلس باشد همین ارباب کیخسرو است".
#کیخسرو_شاهرخ ملقب به ارباب کیخسرو بنیانگذار شبکه تلفن سراسری ایران، بانی کتابخانه مجلس، بنیان‌گذار آرامگاه فردوسی، نماینده زرتشتیان در یازده دوره مجلس شورای ملی و رئیس انجمن زرتشتیان تهران بود. از ارباب کیخسرو به عنوان یکی از برجسته‌ترین چهره‌های جامعه #زرتشتی ایران و از شخصیت‌های خوش‌نام تاریخ معاصر ایران یاد می‌شود.

🔥@Derafsh_IRANSHAHR🔥
آرامگاه #فردوسی بزرگ تا مدت‌ها در میان گندم زارها ناپدید بود تا اینکه در سال ۱۳۰۵ #کیخسرو_شاهرخ نماینده #زرتشتیان از طرف مجلس شورای ملی ماموریت یافت تا مکان دقیق آرامگاه فردوسی را جستجو کند. پس از یافتن مکان دقیق، در زمان شاهنشاهی #رضاشاه_پهلوی، آرامگاه فردوسی بازسازی و تجدید بنا شد.

به یاد تمام ملی‌گرایان در راه میهن🌹

#شکوه_ایرانشهری
྿
@Derafsh_IRANSHAHR
چه شد که #رضاشاه_بزرگ را رضا قلدر نامیدند؟

رضاشاه وقتی به قدرت رسید که از میدان دروازه قزوین تا میدان راه آهن نوشته بودند: درمان سوزاک و سفلیس! اکثر مردم ایران سوزاکی و سفلیسی بودند! رضاشاه کسی بود که بیمارستان فارابی را برای درمان بیماری چشم افتتاح کرد و دستگاهی از اروپا سفارش داد و گذاشت در بیمارستان سینا تا کچلی ناشی از شپش را برق بگذارند. زیرا كمتر ایرانی بود که شپش از سر و رویش بالا نرود! رضاشاه خرابه‌ای به نام ایران را که حاصل سال‌ها عیاشی شاهان ننگین قجر بود تحویل گرفت و با ملتی معتاد روبرو گشت که خمار و نشئه کنار خیابان می‌خوابیدند.‌ سلطنت بر مردمی که دائم دست در شلوار خود داشته و آلت‌های سوزاکی و سفلیسی‌شان را می‌خاراندند و شپش از سرهم میگرفتند، نه لذتی داشت و نه افتخاری چه رسد به اینکه انسان بخواهد برای همچین ملتی قلدری کند! اما چرا به رضاشاه میگفتند رضا قلدر؟! اواخر 1304 خورشیدی #رضاشاه اداره سجلات را تاسيس و مردم را موظف نمود با مراجعه به این اداره نام خود و همسر و فرزندانشان را ثبت کنند تا حکومت جهت ارائه خدمات به مردم، به یک آمار رسمی از جمعیت ایران و پراکندگی‌ نفوس آن، دسترسی داشته باشد. علاوه براین ایرانیان موظف شدند برای خود نام خانوادگی انتخاب نمایند تا بدین راه هویت آنان مشخص گردد. مردم اعتراض کردند که شاه و عمله هوسرانش می‌خواهند نام محارم مارا یاد بگیرند و از ارائه اطلاعات خودداری کردند. یک حرام‌زاده تازی به اسم "شیخ میرزا صادق تبریزی" فتوا داد که گرفتن سجل حرام است اگر بدون سجل اجازه ندادند کسی به حج برود، مردم هم نیاز نیست به حج بروند. یعنی حتی ممنوعیت حج هم نتوانست مردم را وادار به اطاعت از قانون نماید. علاوه بر این عده‌ای حسینعلی بنی‌آدم رئيس اداره سجلات خمین را به جرم اینکه قصد دارد نام نوامیس مردم را به اجنبی بدهد، مورد ضرب و شتم قرار دادند. درچنین شرایطی بود که رضاشاه با زور چوب و شلاق، مردم را وادار به ارائه اطلاعات کرد. گفته شده به دستور شاه روزی شخصی با نام میرزا بهاء را که از ارائه اطلاعات خودداری میکرد به قدری کتک زدند تا نام همسرو فرزندانش را گفت و بعد هم نام خانوادگی‌اش را جهت متنبه شدن دیگران "میرزا بهاء کتک خورده" ثبت کردند. رضا شاه در 1305 خورشیدی و به سبب پیشگیری از بیماری‌های پوستی، استفاده از خزینه را که یادگار قوم قاجار بود، ممنوع اعلام کرد. خزینه مکانی حوض مانند بود که در زیر آن آتش روشن کرده و افراد درون آن حمام میکردند. آب خزينه هفته‌ای یک بار عوض میشد و در این مدت صدها نفر زن و مرد در آن آب کثیف و چرکین مثلا حمام میکردند! پس از ممنوعیت استفاده از خزينه فرياد وامصیبتا بلند شد که هر آبی جز آب خزينه، غیرکر و ناپاک محسوب شده و غسل در آن باطل است. رضا شاه اما با زور مردم را وادار به استفاده از حمام‌های دوش دار کرد و برای کسانی که پنهانی از خزینه استفاده میکردند شلاق و جریمه در نظر گرفت.

در 1315خورشیدی به دستور رضا شاه اتوبوس‌های بنز را جهت حمل و نقل عمومی از آلمان با کشتی وارد ایران کردند و برای رفاه حال مردم در شهرهای بزرگ مستقر نمودند. در کمال تعجب مردم پای پیاده یا با اسب و الاغ تردد میکردند اما حاضر نبودند سوار اتوبوس شوند! شاه افرادی را فرستاد تا علت را جویا شوند، معلوم شد که مردم عقیده دارند که این اتوبوس ها از بلاد غيرمسلمان آمده و نشستن بر روی صندلی آنها موجب نجس شدن بدن انسان میگردد! رضاشاه با زور کتک مردم را وادار به سوار شدن به این اتوبوس‌ها کرد. با اینحال مردم روی صندلی‌های چوبی آن دستمال یزدی میگذاشتند تا باسن مبارکشان نجس نشود!

اقدامات رضاشاه که در جهت ترقی کشور و هویت بخشیدن به مردم و پیشرفت این سرزمین بود، عموما به تحریک عده‌ای با مخالفت‌های گسترده مردم روبرو میگشت. درچنین شرایطی رضاشاه راهی نداشت جز این که یا از اجرای آن طرح صرف نظر نماید و دست روی دست بگذارد و شاهد سقوط بیش از پیش ایران باشد و یا با زور چماق و شلاق مردم نادان را به شاهراه پیشرفت و ترقی هدایت کند. #کیخسرو_شاهرخ، سرپرست انجمن آثار ملی ایران در دوره رضاشاه میگوید:"شاه در جریان ساخت آرامگاه فردوسی میگفت معلوم میشود فردوسی فرد بزرگی بوده که بعد از نزدیک به هزار سال چنان آثار بزرگی بر سر مقبره‌ی او برپا میشود، آیا میشود که روزی برای من چنان آثاری گذارده شود؟!" همین طرز تفکر بود که رضاشاه دوست داشت نام نیکی از او برجای بماند و تنها به ترقی ایران می‌اندیشید، حتی شده به زور شلاق و کتک! او میدانست آیندگان وی را به عنوان شاه ایران خواهند شناخت و هیچ عذری از او در مورد عقب نگاه داشته شدن ایران نخواهند پذیرفت. این بود که مردم امی،به خوبی اقدامات رضاشاه را درک نمیکردند، او را رضا قلدر می‌نامیدند.

مردمی نادان و جهان چهارمی که سرآخر با شورش ۵۷ اینگونه جواب شاهنشاهان پهلوی را دادند.

🔥 @Derafsh_IRANshahr 🔥