🔷 هر سال در شب دوازدهم آبانماه هجری شمسی در مازندران جشن باستانی « تیره ماه سیزده شو » ( جشن شب سیزدهم تیرماه طبری ) برگزار می شود و خانواده ها و بستگان مازندرانی به دید و بازدید می پردازند و شب مذکور را در کنار هم خوش می گذرانند.
🔷 #ابوريحان_بيروني درباره ي اين جشن مي گويد : روز سيزدهم تير ماه اين عيد انجام مي گيرد و به دو علت است ، يكي آن كه افراسياب چو به ايران غلبه كرد و منوچهر از افراسياب خواهش كرد كه از كشور ايران به اندازه ي پرتاب يك تير به او دهد و يكي از فرشتگان كه نام او اسفندارمذ بود حاضر شد و منوچهر را امر كرد كه تير و كمان بگيرد ، به اندازه اي كه به سازنده ي آن نشان داد چنان كه در كتاب اوستا ، (
#آرش ) را كه مردي با ديانت بود حاضر كردند . گفت كه تو بايد اين تيرو و كمان را بگيري و تير را پرتاب كني او نيز تير را تا بناگوش خود كشيده و خود پاره پاره شد ، خداوند باد را امر كرد كه تير او را از كوه رويان بردارد و به اقصاي خراسان كه ميانه فرغانه و تبرستان است پرتاب كند و تير به درخت گردوي بزرگي خورد ولي بعضي ها مي گويند كه تاآن جا هزار فرسخ بود و منوچهر و افراسياب به همين مقدار زمين با هم صلح كردند و اين قصه در چنين روزي بود و مردم آن را عيد گرفتند
سبب دوم آن كه ( دهو قذيه ) كه معناي آن حفظ دنيا و فرمانروايي در آن و( دهوقنه) كه معناي آن عمارت دنيا و زراعت و قسمت آن است با هم هستند كه عمران و قوام عالم بدان هاست و فساد عالم ، با اين دو اصلاح مي پذيرد اما دهو فذيه از هوشنگ صادر شده و دهقنه را برادر ديگر او رسم نموده و نام اين روز تير است و اين روز است كه هوشنگ نام برادر خود را بزرگ گردانيد و دهقنه را به او داد و اين روز را از راه اجلال عيد گردانيد و هوشنگ به كل مردم امر كرد كه اين روز را گرامي دارند كه تا روزگار گشتاسب مردم در اين روز غسل مي نمودند (آثار الباقيه - ابوريحان بيروني - به قلم علي اكبر دانا سرشت - ص 89 - 287. نگرش جغرافيايي بر آمل - مجيد لونجي - ص 3 – 92 ).
🔷 يك روز قبل از شب سيزدهم براي دختراني كه نامزد دارند تحف و هدايايي از خانه داماد فرستاده مي شود و در شب سيزدهم ، تمام اهل خانه دور هم جمع مي شوند و يا اقوام و بستگان نزد هم مي آيند و از ديوان حافظ فال مي گيرند و سفره را با ميوه هاي فصلي رنگين مي كنند و زنان خانه هندوانه هايي را كه براي اين شب نگهداري كرده اند ، سر سفره مي آورند.
🔷 در همین شب جوانان هر محله و روستا مراسم خاصی را بجای می آوردند که گرچه امروزه کم رنگ شده ، ولی در برخی نقاط مازندران همچنان پابرجاست. این مراسم به « لال شیش زنی » معروف و تقریباً شبیه جشن « هالووین » اروپاییان است که هر سال در 31 اکتبر برگزار می شود و البته این مراسم مازندرانی نیز از نظر زمانی چند روزی بعد از جشن هالووین برگزار می گردد. جوانان محلات و روستاهای مختلف با پوشاندن صورت و استفاده از انواع ماسک ها و تغییر صدا با برداشتن چوب های نازک و بلند که در زبان مازندرانی به آن « شیش » ( sheesh ) می گویند ، به منزل اهالی محل رفته و از آنان هدایا ، تحف ، انعام و ميوه هايي مانند ازگل ، پرتقال ، ليمو كه ميوه هاي همين فصل بوده، دریافت می کنند.آنان بخاطر آن که شناخته نشوند از درست حرف زدن خوداری کرده و بشکل گُنگ و مبهم شبیه افراد لال صدا در می آورند و بدین خاطر این مراسم به « لال شیش زنی » مرسوم شده است. بعد از دریافت انعام و فاصله گرفتن از منازل پی در پی فریاد برمی آورند:« لالِمِ ، لالِمِ اَمشو تِ بِرارِمِ » [ لال هستم ، لال هستم امشب همانند برادر تو هستم ( که باید از من پذیرایی کنی )] . چنانچه صاحبان منازلی از دادن انعام خوداری نمایند، مورد ضرب و شتم و هجوم این افراد چوب بدست قرار گرفته و پاسخ سختی را در مقابل عدم پذیرایی خود دریافت می کنند و بدین سبب است که آنان روی خود را بسته و از ماسک استفاده می کنند تا بعدها شناسایی و قصاص نشوند. سرو صدای نامفهوم و چهره های رو بسته آنان چنان ترسی را در دل ظلمت شب پدید می آورد که گویی شیاطین و ارواح برخاسته و راهی کوچه ها شده اند. این مراسم تا پاسی از نیمه شب ادامه یافته و افراد بعد از جمع کردن هدایا و میوه جات آنها را بین خود تقسیم می کنند
🔶 این تنها یک مثال از صد ها مراسمات کهن محلی ایرانیست ، زنده نگه داشتن و پاسداری از مراسم های کهن و ریشه دار محلی ایرانی وظیفه ی هر ایرانیست ، با مراجعه به تاریخمان جشن ها و رسوماتی میابیم که شاید از خیلی از مراسم های مشابه خارجی جذاب تر و ریشه دار تر باشند .
🔥@Derafah_IRANSHAHR🔥