🔚 چرایی از بین رفتن برجام
🔹 قسمت اوّل
🔸 به تدریج به روزهای پایانی عمر چند ساله ی قراردادِ ننگین
#برجام نزدیک میشویم. به احتمال بسیار بالا تا ۲ ماه دیگر( یا حداکثر ۶ ماه)،
#آمریکا یک طرفه از برجام خارج خواهد شد و به پیروی از آمریکا، کشورهای اروپایی نیز همین اقدام را انجام خواهند داد.
▪️ اما دلیل آن:
🔛 در قضیه برجام ۳ بازیگر اصلی نقش آفرینی کرده و میکنند:
🔹 ۱- رهبری
🔹 ۲-
#موافقان_داخلی_برجام( از سالهای ۸۳ تا به حال)
🔹 ۳- جبهه غرب
🔸 این ۳ بازیگر نیک آگاه بوده و هستند که جدال اصلی ایران و غرب علیالخصوص در دههٔ اخیر، هیچ گاه بر سر موضوع هستهای نبوده و نیست. تفصیل این نکته پرده از نیت های مگویی برخواهد داشت که شاید قرار نیست هیچگاه بر زبان این بازیگران رانده شود. فرض کنید ایران یک طرفه از سال ۸۳ اعلام میکرد، مادام العمر، کل تاسیسات هسته ای خود را گِل بگیرد و تعهد میداد که در هیچ یک از تصمیمات و سیاست های خود نامی و اثری از
#انرژی_هستهای نباشد. در این صورت آیا تحریمها برداشته میشد؟
🔸 مطمئنا پاسخ منفی خواهد بود. دلیل آن هم اینست که موضوع نه بر سر هستهای که به
#بحث_موشکی و تقویت مقاومت منطقهای برمیگردد. تقویت
#گروههای_مقاوم_منطقه و بحث موشکی ایران یعنی محدود کردن حیطهٔ سلطهٔ جبههٔ غرب در منطقه.
🔸 موافقان برجام و جبهه ی غرب در سالهای۸۲ و ۸۳ به اشتراک نظری رسیدند (در مورد خواست و هدفِ واقعی و اصلی موافقان برجام خواهم نوشت) که در پوشش توافقات هسته ای، بحث منطقه و موشکی ایران نیز بررسی و تعدیل شود. در آن سالها تقریبا ایران، با توجه به شرایطی که موافقان برجام پیش آورده بودند از نگاهِ غرب در موضع ضعف تلقی میشد. بزرگترین هنر و حربهای که مقام معظم رهبری توانستند در آن سالها به خرج دهند این بود که؛ در ذهن غربیها این تردید را به وجود آورند که عقب نشینی های پیاپی ایران از روی برنامه و هدفمند است.
🔸 این سیاست زیرکانهٔ حضرت آقا، جبههٔ غرب را دچار اشتباه محاسباتی کرد و آنان را به این نتیجه رساند که برای کسب امتیازات بیشتر باید تهدید را چاشنی کارشان قرار دهند. اشتباهی که بساط موافقان برجام و جبهه ی غرب را کاملاً بهم ریخت و با روی کار آمدن دولت آقای
#احمدینژاد کاملاً ورق بر ضد منافع آنان برگشت. با روی کار آمدن دولت احمدینژاد، سیاست های خارجه، منطقه ای و موشکی، دقیقاً درجهتِ خلاف ِِ خواستِ جبههٔ غرب و موافقان برجام پیش رفت. ۴ سال ابتدایی دولت احمدینژاد برای این دو گروه، این باور را به وجود آورده بود که ادامه ی سیاستهای احمدینژاد و مقام معظم رهبری در دولت دهم یعنی خاموش شدن کورسوی امید برای آنان، لذا باید چارهای میاندیشیدند.
🔸 بحثِ شکل گیری
#فتنه_۸۸، تحریم های سال ۹۰، بحران های ارزی و طلا و... در این راستا فهم می شود. نارضایتیهای داخلی از اوضاع اقتصادی، وجودِ رییس جمهوری در امریکا (
#اوباما) که
#حافظ میخواند و تبریک سال نو را به زبان فارسی میگفت، اتحاد جدی تر مخالفانِ تفکرِ آقای احمدینژاد و مقام معظم رهبری و دست اندازیها و ایجاد موانع مختلف توسط این گروه برای دولت دهم و نظام، مسیر را مجدداً برای موافقانِ برجام و جبهه ی غرب هموار کرد. اتفاقی که از سالهای ۸۸ الی ۹۰ رهبری انقلاب بارها به
#نیروهای_ارزشی و
#عمارنماها با تاکید چند باره بر جمله معروف مسائل را اصلی و فرعی کنید، گوشزد کردند، اما آنان نه تنها فهم درستی از شرایط سیاسی نداشتند بلکه با
#عدم_التزام_عملی به رهبری انقلاب، خواسته یا ناخواسته
#پازل دشمن و موافقان برجام را کامل کردند.
🔸 دراین شرایط رهبری باید چارهای میاندیشید تا رشتهٔ کار از دستش خارج نشود و با بهانهٔ هستهای،
#امنیت کشور و منطقه قربانی نشود. مقام معظم رهبری به خوبی میدانستند نمی تواند به عمارنماها یا خواصِ مدعی غرب ستیزی تکیه کند، بنابراین نقشهای را پیریخته و شخصاً آنرا راهبری کردند.
🔸 رهبری متوجه نقطهٔ ضعفِ نقشهٔ جبههٔ غرب و موافقان برجام شدند. مسئلهای که نهایتاً سبب شد، تمام نقشههای طرف های مقابل، نقش بر آب شود. آن نقطهٔ ضعف
#زمان بود. رهبری انقلاب تا توانستند شرایط را به لحاظ قانونی طوری کِش دادند تا موافقانِ برجام و جبهه ی غرب نتوانند از فضای احساسی به وجود آمده بعد از انتخابات سال ۹۲ سوءاستفاده کنند و نیت اصلی خود (مقاومت منطقه و موشکی) را طرح کرده و در موردش چانه زنی کنند.
🔻@Citizenshiprights57