🌺

#قسمت_هشتاد‌سه
Канал
Социальные сети
Другое
Персидский
Логотип телеграм канала 🌺
@Chadorihay_bartarПродвигать
16
подписчиков
5,69 тыс.
фото
693
видео
587
ссылок
❀﴾﷽﴿❀@o0o0o00o0oO تبادلات🔃 @mim_faraji69
#بسم_‌رب_الشـــهدا❤️

#از_راه_طلایـے_تا_عرش💛

#قسمت_هشتاد‌سه

یه روز از روزی که رفتیم بیرون با بچه ها میگذره،امروز دانشگاه هم داریم.
فردا عقد سمیراست. گفت امروز دانشگاه نمیاد...
باید خودم تنها برم🤦🏻‍♀😢.

صبحانه رو همراه با خانواده خوردم.
رفتم اتاق که لباسامو بپوشم...


یه تاکسی گرفتم رفتم دانشگاه.
امروز امیر عباس دانشگاه نداشت.🤔.

تو حیاط دانشگاه چند تا از دخترا کلاس بودن،رفتم پیششون یکم حرف زدیم،سراغ سمیرا رو گرفتن گفتم که فردا عقدشه نمیتونه بیاد،اینا هم خوشحال شدن ،مبارک باد گفتن 😍.
مشغول صحبت بودیم.
دیدم وای باز اون پسره داره میاد طرفمون.😭.
خواستم پاشم واقعا دیگه برم حراست اطلاع بدم که گفت:
سلام خانوما چطورید😌.
هیچ کس از دخترا حرفی نزد.
منم چیزی نگفتم.
یکی از دخترا که اسمش گندم بود گفت:علیک سلام.بله؟!!

پسره:جااانم.اومدم احوال بگیرم.

یه نگاه به من کرد گفت:
به به مریم خانوم،خوبی،چه خبر؟!😉😌اقا بسیجیه خوبه؟!

اقا بسیجیه😳😳😳امیرعباسو میگهههه!!!😳😡.

داشتم لب باز میکردم که بگم به شما چه‌،
که یه صدا منو میخکوب کرد.

-من عالیم ،شما چطوری؟!

سرمو بالا اوردم که با چهره امیر عباس روبرو شدم😳.
بسم الله.😐
این اینجا چیکار میکرد.😳دانشگاه هم امروز نداشت😳.

پسره گفت:اوه خودش اومد🤔.

امیرعباس:مگه نگفتم مزاحم نشووووو هاااان! چه مرگته هی میای سد راهش میشی؟😡😡😡.

وااااای صدای امیرعباس بالا رفت.
الان از حراست میان😱😭.

پسره‌:گیریم ازش خوشم اومده میخام برم خاستگاریش.
به شما ربطی داره؟!
نکنه دوست پسرشی🤔.

تا این حرفو زد امیر عباس زد توگوشش😱.

من😭ولش کن خاهش میکنم.

امیرعباس داد زد گفت:
امیر عباس:مریم تو بروووو.😡😡

+نه امیرعباس نزنش😭ولش کن الان از حراست میان.

همه جمع شده بودن نگاه میکردن به جای اینکه جدا گفتن،😏.

واییی از حراست اومدن😭.
بردنشون .
منم موندم هاجو واج🤦🏻‍♀.

اولین باره تکی اسممو گفت😐.
منم بهش گفتم امیرعباس😐🤦🏻‍♀.

بچه ها یه چیزایی رو باهم پچ پچ میکردن😐.
نگاشون میکردم دیگه حرف نمیزدن.
۴تا از دخترا اومدن پیشم گفتن:
این پسره خیلی چیز بود مثل اینکه.
دفعه های پیش هم دیدم مزاحمتون میشد.
یه بار انگار همین پسره جلوشو گرفت،ولی گوش نکرد🤔.
درسته همین اقا بود؟!

من:بله.😞

دختره:اشنایید؟!

من:😐😐بله.

دختر:دوستت داره؟!😊.

من:😳😂😳واااا.
نه بابا.😳😂
پسرخالمه😐.

دختر:😐واقعا؟!

من:اره والا😂.

رفتم کلاس.
اصلا درسو متوجه نشدم.خواستم
فقط ببینم ماجرا چیشد.
استاد خسته نباشید گفت.
منم سریع درو باز کردم رفتم بیرون.

بچه ها زدن زیر خنده😐
حق هم دارن.جلوتر از استاد رفتم بیرون🤦🏻‍♀.
رفتم حیاط دانشگاه دیدم نیست.
رفتم حراست،ببینم هنوز اونجاست یا نه.
یواش از راه در نگاه کردم دیدم نیست🤦🏻‍♀😭.
حتما رفته😭الان کجا ببینمش😭
هاج واج رفتم بیرون.

تصمیم گرفتم برم دریا...
تنها بودم اما رفتم...🚶‍♀.
ساعت۱۰نیم بود.
وقت دارم پس.
الانم دریا خلوته.🤦🏻‍♀


#نوسینده_بانو_‌میم‌_عَین

#‌کپی_باذکر_نام_نوسینده_‌جایزاست🍃🥀
@Chadorihay_bartar❤️🍃