#ترجمه_شعر🆔 @CTAFJ#نزار_قباني«عشق ناممکن»
تو را من بینهایت دوست میدارم
و میدانم که بس راه درازی است راه ناممکن
و میدانم که بانوی زنان هستی و همتایی بهغیر از تو برایم نیست
و میدانم به پایان آمده هنگام شوق و مُرده هر گفتار زیبنده
به بانوی زنان اینک چه گوییم ما؟؟
🆔 @CTAFJتو را من بینهایت دوست میدارم... تو را من دوست میدارم
و میدانم که در تبعیدگاهی هستم و تو مانده در تبعیدگهی دیگر
و در بین من و تو باد و ابر است، رعد وبرق و برف و آتش
و میدانم وصال چشمهایت جز خیالی نیست
و میدانم وصال تو به کشتن دادن خویش است
تو ای بانوی عالیقدر، مرا بس مایهی شادیست کنم جان را فدای تو
و اگر آزاد گذارندم دوباره عشقِ تو تکرار گردانم
تو ای بانو که تنپوشت بههم تابیدم از برگ درختان
و با صبروشکیبایی حمایت کردمت از قطرههای ریز باران
🆔 @CTAFJتو را من دوست میدارم فراوان... دوست میدارم تو را من
و میدانم که در دریای چشمانت، بییقینی میسپارم ره
پشت سر وامیگذارم عقل خویش و میشتابم.. در پی شیدایی خود میشتابم
تو ای بانو که قلبم در میان دستهای توست
خدا را شاهدت گیرم که نگذاری تو تنهایم... که نگذاری تو تنهایم
که بیتو نیستم، هیچم
🆔 @CTAFJتو را من دوست میدارم فراوان، بیشمار و بینهایت
و خود را دور نتوانم کنم از آتش عشقت
و آیا دردمند عشق بر این دوری توانا هست؟
برایم هر دو یکسان است چه از این عشق زنده سر برون آرم
و یا جان در ره این عشق بسپارم
شعر:
#نزار_قبانيترجمه:
#فاطمه_جعفری♐️ https://t.center/CTAFJ