تاریخ و فرهنگ دره شهر

#_دخالت
Канал
Логотип телеграм канала تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIANПродвигать
6,48 тыс.
подписчиков
28,3 тыс.
фото
7,59 тыс.
видео
3,29 тыс.
ссылок
ارتباط با ادمین👇: @Mehrgankadehh کانال مردمی #دره_شهر #مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/ceymarian
تاریخ و فرهنگ دره شهر
مروری بر تاریخ ایران #ساسانیان بهرام چهارم سیزدهمین پادشاه ساسانی بود که از سال ۳۸۸ تا ۳۹۹ به جای برادرش شاپور سوم روی کار آمد.بهرام چهارم معروف به بهرام کرمانشاه بود زیرا در زمان پدرش والی کرمان بود.در زمان شاپور دوم ایران و روم ارمنستان را بین خود تقسیم…
مروری بر تاریخ ایران
#ساسانیان

اندر حکایت شاهنشاه بهرام گور

گویند که در روزگار شاهنشاهی بهرام گور وی را وزیری بود که شاهنشاه همه امور کشوری را به وی داده بود و خود از امور کشوری غافل شده بود . وزیر به فرمان شاهنشاه در تمامی امور دخالت می نمود و نظرات خود را اعمال می کرد . بهرام گور خود نیز به شکار و تفریح مشغول شده بود و از امور ایرانشهر غافل گشته بود . روزی به بهرام خبر رسانند که اوضاع ایران زمین بد است و مردمان و رعیتان ناراضی از کشور .

بهرام اندیشید و ندانست که از مشکل از کجاست ؟ چندین روز در این اندیشه بود که منشاء ظلم و نارضایتی مردم را بیابد به همین جهت سر به بیابان گذاشت و مشغول قدم زدن شد در راه به خانه دهقانی رسید و دهقان که بهرام را در لباس ساده و عامیانه ندیده بود وی را نشناخت .و با وی مشغول صحبت شد و سپس او را به منزل خود برد . بهرام از اوضاع رمه ها و گوسپندانش پرسید که راضی هستی یا خیر ؟ دهقان شروع به سخن گفت و اینچنین اوضاع را بیان نمود : من روزگاری بسیار رمه داشتم و سگی پاسبان آنان بود . وضع من بسیار خوب بود و رمه ها روزبروز بیشتر و نیک تر می شدند .




ولی پس از مدتی دیدم که رمه های من روزبروز کمتر می شوند و هیچ دلیلی برای آن نیافتم . چندین بار به کمین نشستم تا ببینم آیا دزدی آنان را می رباید ولی چون در این مکان هیچ اثری از دزد نبود خیالم آسوده گشت که دزد وجود ندارد . پس اندیشیدم که چگونه ممکن است گوسپندان کم شود ؟ پس از مدتها تلاش یافتم که سگ که نگهبان رمه ها است با گرگی ماده آمیزش کرده است و با او دوست شده است و زمانی که گرگ ماده با سگ من به تفریح می روند گرگی دیگر به گوسپندان من زده و آنان را نابود میکند . پس دلیل بدبدختی خود را یافتم و سگ را بگرفتم و به دار کشیدم تا نقطه ضعف رمه ها نابود گردد . بهرام با دهقان بدرود گفت و از وی سپاسگذاری کرد و تیر شکار خود را به دهقان داد و گفت هر زمان که به شهر آمدی به دربار شاهنشاه برو و این تیر را نشان بده .

شاهنشاه بهرام از سخنان دهقان به شگرفی آمد و با خود اندیشید که اگر سگ حکم نگهبان رمه ها را دارد پس ما و دولت ما نیز حکم پاسبان ضعیفان را دارد و وظیفه نگهبانی از مردم به ماست . پس مشکل کشور را باید در خود بیابیم . . . پس به درون مردم رفت و اوضاع آنان را جویا شد و دید که بسیاری از مردم ناراضی هستند . بهرام فهمید که نبایستی به وزیر خود اینچنین قدرت می داد و کشور را به دست او می داد . به همین جهت وزیر را فرا خواند و به او گفت از چه روی به کشور ما اضطراب روا داشته ای و اوضاع ایران را آشفته نمودی ؟ ما به تو گفتیم که خزانه را برای وقتهای مبادا نگه داری ولی امروز خزانه خالی است و مردمان ناراضی ؟ تو پنداشته ای که من به تفریح و شکار هستم از وضع کشور ناآگاه هستم ؟

وزیر شرمسار شد و سخنی نگفت . چند روزی گذشت و بهرام زندانیان در بند را به پیش خود فرا خواند و از آنان پرسید که شما به چه دلیل امروز در زندان شاه هستید ؟

یکی پاسخ داد من برادری داشتم که توانگر بود و سرمایه بسیار داشت . وزیر سرمایه او را گرفت و وی را بکشت . من به ظلم خواهی او برخواستم ولی امروز در زندان هستم .

یکی دیگر گفت من باغی داشتم بزرگ و وسیع . روزی وزیر به باغ آمد و درخواست خرید باغ را داد . من نفروختم ولی وی به زور باغ را از من بگرفت و هیج پولی به من نداد . سپس مرا به زندان افکند .

دیگری گفت من مردی بازرگانم و حرفه ام این است که از این شهر جنسی را خریداری میکنم و در شهر دیگر آن را به قیمت بالاتر می فروشم و درآمد اندکی از این راه به دستم می آید . روزی من مرواریدی خریدم و خواستم آن را در شهر دیگر بفروشم . وزیر شما به نزد من آمد و مروارید را از من گرفت و گفت برای دریافت پولش به دربار بیا . من چند بار به بارگاه آمدم ولی او پاسخی به من نداد و در نهایت در آخرین بار مرا زندانی کرد .

دیگری گفت من پسر فلان رعیت هستم . وزیر ملک پدرم را گرفت و مصادره کرد و او را در زیر تازیانه بکشت و مرا از ترسش به زندان افکند .

بهرام چون این سخنان را شنید ستم وزیر بر او آشکار شد و روانه خانه وزیر شد . وزیر را فرا خواند و او را به دست نگهبانان اسیر کرد . وارد خانه وی شدند و آنجا را جستجو کردند . در خانه او نامه ای دیدند که وی به دوستان خود نوشته بود و از آنان خواسته بود به پایتخت بیایند زیرا اوضاع دربار هرج و مرج است و هر مقدار که پول بخواهند میتوانند دریافت کنند . بهرام با دیدن این نامه خشم وجودش را فرا گرفت و وزیر را با هفده نفر از یارانش در میدان شهر گرد آورد .
شیر هنوز زنده است
نگارنده: احمد لطفی

کشور ایران مهد تمدن شیران معرفت است. برخی چه خیال کرده اند که با جزایر سه گانه ی ایران، که به منزله ی چشم خلیج; فارس و تنگه ی هرمز برای ما و هر متخصص نظامی دارای ارزش حیاتی است. و این جزایر سه گانه نقاط سوق الجیشی و استراتژیک خلیج فارس و تنگه ی هرمز است. تبلیغات و ژست‌های عوام فریبانه برخی کشورها، که با. لفاظی و هزینه کردن از میراث اجدادی و تاریخی ما دل کشورهای حاشیه ی خلیج فارس را شاد می کنند، تا منابع آنها را به یغما ببرند.
پیام دلاوران ایران به این سخنان نفاق افکنانه روسیه و چین، چنین است؛

ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عِرض خود می بری وزحمت ما می داری ( حافظ)
برای ملت ایران، و سرداران و یلان دشمن شکنش، که در تنگه ی هرمز مستقرند. هیچگاه سخنان سخیف و غیر مسئولانه ی کشورهایی مانند روسیه و چین، که دخالت آشکار در تمامیت ارضی و بحری ماست. ما مالک آن جزایر بوده و هستیم.
آن جزایر سه گانه ، چشم خلیج فارس و دریای عمان هستند، که وضعیت تردد کشتی ها را زیر نظر و کنترل داشته و دلیران تنگه ی هرمز از وجود کشتی ها با خبر می شوند، و تصمیم مقتضی اتخاذ می شود، پیکر خلیج فارس و دریای مکران ( دریای عمان) بدون این جزایر بسان لشگری بدون دیده بان و اطلاعات- عملیات می باشند.
ای کشورهای ماجراجو !
شما و همدستانتان گرچه کشور ما را تضعیف کردید، توان و توش ما را به یغما برده اید، ولی شیر بیشه ی شجاعت در قالب ایرانَیان سرفراز در هر کجای جهان که باشند، تعرض و خیالبافی اجانب در مورد خاک و آب کشورمان را بر نمی تابند.
دولت امارات بسان می زده،خود به تنهایی می بُرَّد و می بافد.به قول فردوسی:
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
تاریخ و فرهنگ دره شهر
مروری بر تاریخ ایران #ساسانیان نرسی پدر او (شاپور یکم) بود. وی بجای بهرام سوم برتخت نشست. (پیشینه نرسی) قدرت و نفوذ (کرتیر) (موبد متعصب زرتشتی)، در (دوران سلطنت بهرام دوم) افزوده شد و به جایی رسید که شاه وی را، عنوان نجات دهندهٔ روحانی بهرام (بخت…
مروری برتاریخ ایران زمین
#ساسانیان

عهدنامه نامهٔ نصیبین...

به موجب این عهد نامه که در در سال ۲۹۸ میلادی بسته شد و چون منافع روم را در شرق، به قدر کافی تأمین می‌کرد تا چهل سال دیگر از جانب رومیان همچنان معتبر ماند.
واگذاری پنج ولایتی که در ساحل رود دجله واقع بود.
دجله سرحد دولتین شد.
عدم دخالت ایران در امور ارمنستان و واگذاری قلعه زنتا، واقع در آذربایجان به روم.
تسلیم بر اینکه مملکت ایبری (گرجستان) تحت‌الحمایه روم است.
نصیبین یگانه محلی برای مبادلهٔ مال التجاره مابین ایران و روم خواهد بود. (این شرط را مینویسند که به خواهش نرسه حذف شده است.)
این شرایط آذربایجان و حتی تیسفون را بلاواسطه در مجاورت متصرفات روم قرار می‌داد و از این حیث نیز برای ایران یک تهدید مستمر به شمار می آمد. تیرداد سوم نیز مجدداً بر ارمنستان تسلط یافت. عهدنامه نصیبین که در واقع پیروزی سیاسی دیوکلتیان، امپراتور روم به شمار می‌آمد برای نرسی که هنگام به تخت نشستن، رؤیای تجدید دوران شاپور یکم پدرش را داشت، چنان مایهٔ ننگ و خفت شد که وی بعد از امضاء آن، دیگر نتوانست سلطنت کند، چندی بعد استعفا کرد و ظاهراً از شدت ناراحتی و اندوه در سال ۳۰۲ میلادی درگذشت.

هرمز دوم
شاهنشاه ساسانی بود که از ۳۰۳ تا ۳۰۹ میلادی بر تخت شاهی نشست. او در سنگ‌نوشته خود در طاق بستان که به زبان پارسی میانه است، خودش را «پسر خدایگان مزداپرست، اهرمزد، شاهان شاه ایران و انیران»، نوهٔ نرسی معرفی می‌کند. آگاثیاس، طبری و دیگران این تبارنامه را درست شمرده‌اند. در سنگ‌نوشتهٔ اعطای مقام نرسه در نقش رستم در فارس، چهره‌ای که پشت شاه ایستاده به احتمال هرمزد است که جانشین او بوده است، چرا که کلاه او همانند پروتمه یک جانور (اسب؟) نگاریده شده است، که این گونه کلاه بیشتر با شاهزادگان ساسانی که به عنوان جانشین گزینش شده‌اند مربوط است. بعید است که او در جنگ پدرش در برابر رومی‌ها شرکت کرده باشد، که این جنگ با شکست سنگین نرسه، دستگیر شدن همسر و چندین فرزندش به پایان رسید که برای بازگرداندن آنها ناچار شد چندین استان ایران را در ارمنستان و میان‌رودان به رومی‌ها بدهد.


هرمزد پیرو بر تخت نشستن، تاجی همانند تاج بهرام دوم برای خود برگزید. این تاج varəγna، عقاب سلطنتی را نشان می‌دهد (پرنده‌ای که نشان‌دهندهٔ ایزد بهرام است)، گویی آذین شده به مروارید دارد و نوک آن نیز مرواریدی جای دارد.


دربارهٔ دوران پادشاهی هرمزد دانسته‌های اندکی در دست است. اینگونه گفته شده است که دوران شاهی او با خشونت آغاز شده و پس از آن هرمزد به شاهی میانه‌گرا و خردمند و گشاده‌دست با ناتوانان تبدیل شده است. بر پایهٔ گفتهٔ ابوریحان بیرونی، او آزار مانویان را از سر گرفت. پابرجا کردن یک بخش روستایی (روستاگ) به نام کورنگ یا وَهیشت-هرمز در نزدیکی ایذج در بخش رام-هرمزد (کوره) در خوزستان را از کارهای او شمرده‌اند. بر پایهٔ گفتهٔ بلعمی، او نیروهایی به سوریه فرستاد و از غسانیان درخواست باج و ساو کرد که به پشتیبانی از روم برخاسته بودند. شاه غسانیان پیش از آنکه نیروهای کمکی رومی سر برسند کشته شد، اما نیروهای او هرمزد را که در بیابانی شکار می‌کرد غافلگیر کرده و او را مرگبارانه زخمی کردند و پیرامون تیسفون را هم چپاول و تاراج کردند. به احتمال بالا، بزرگان کشور هنگامی که او در سرزمینی دوردست بوده است از فرصت بهره برده و او را کشته‌اند، چرا که آنها می‌خواستند فرزندان او را از رسیدن به شاهی بی‌بهره بگذارند. شواهدی از یک جنگ داخلی را می‌توان از سنگ‌نگاره از خود هرمزد در نقش رستم در فارس یافت. در این سنگ‌نگاره هرمزد بر پشت اسب نشسته است که با یک نیزهٔ دراز دشمن خود را که یکسر زره‌پوش است و کلاه‌خودی دارد که بر آن آرم خانوادگی پاپک (شهیار (بیتخش) آلبانی در دوران بهرام دوم و نرسی) دیده می‌شود را نگونسار می‌کند.


در کتاب سده یازدهم میلادی به نام رویدادشمار Se’ert آمده است که هرمزد جنگی در برابر رومی‌ها به راه انداخت تا کین شکست پدر خویش را بستاند. رویدادنامهٔ Arbela نیز می‌گوید که هنگامی که هرمزد دید که قیصر روم مسیحیان را آزار می‌دهد، لشکری بزرگ گرد آورد و به سرزمین‌های روم تاخت و شهرهای بسیاری را به تاراج برد. اعتمادپذیر بودن رویدادنامهٔ Arbela پرسش‌برانگیز است و گزارشی که در رویدادشمار Se’ert آمده نیز در منبع دیگری نیامده است. می‌توان آن را تنها به این گونه گمانه‌پردازی کرد که احتمالاً بازتابی از تاخت آوردن هرمزد به سوریه بوده است.


ادامه دارد
عبداله خدایاری
@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
گونه ای گیاه با نام «گُل ختمی جنوبی» که در این تابستان گرم و سوزان و بدون اینکه از قطره ای آب باران یا سایر منابع آبی بهره برده باشد به گُل نشسته است.

دامنه کوئر کوه-روستای ارمو-شهریور هزار و چهارصد و سه

پ.ن: حجم و سرعت تخریب،تعرض و دست اندازی به منابع به اصطلاح ملی و طبیعی بواسطه دخالت های بشری چنان در حال افزایش است که انسان وقتی از یک چشم انداز طبیعی دیدن میکند یا عکسی از منظره ای میگیرد با خود میگوید آیا سال بعدی هم این منظره یا چشم انداز وجود خواهد داشت یا به خاطره ها خواهد پیوست. واقعا بعد از گرفتن این عکس چنین حسی به من دست داد.

#آه_و_افسوس
#کوئر_کوه_و_زاگرس


    ارسالی: مرتضی اسدی فر

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾

  
تاریخ و فرهنگ دره شهر
مروری بر تاریخ ایران ساسانیان اسیر شدن والرین اثر غریبی در دنیای آن روز کرده و در انظار عالم، بر عظمت و ابهت خاندان ساسانی فوق العاده افزود. مسیحیان این اسارت را عقوبت الهی در حق دشمن ستمکار خویش خواندند و راجع به رفتار اهانت آمیز شاپور در حق او مبالغه…
مروری بر تاریخ ایران
#ساسانیان


بعد از شاپور یکم پسرش هرمز اول رو کار آمد و جانشین پدر شد.او در زمان حیات پدرش شجاعت های زیادی از خود در جنگ با رومیان و ارمنستان از خود نشان داد.به خاطر این شجاعت ها لقب های زیادی به او مانند دلیر داده شد به نظر میاید این صفات وی را در نظر پدر لایق جانشینی او کرده باشد.


شاپور ابتدا فرمانروایی پارت و سپس ارمنستان را به او داد.مدت سلطنت هرمز کوتاه بود و فقط یک سال بود.روایت هایی درباره کوتاهی حکومت هرمز اول وجود دارد .طبق گفته طبری او یک دست داشت اگر گفته طبری درست باشد ممکن است، همین نکته بهانه‌ای شده باشد که بزرگان ناراضی او را خیلی زود از سلطنت برکنار کرده باشند. از روایات مانوی هم بر می‌آید که وی نسبت به مانی همچنان نظر تأیید و مساعدت داشته‌است و این نکته حاکی ازآسان گرفتن و سهل انگاری اوست.پایان کار هرمز اول دقیقان معلوم نیست.او در سال ۲۷۲ میلادی در گذشت.

چهارمین پادشاه ساسانی بهرام بود.او بعد از برادرش هرمز اول به تخت سلطنت نشست.بهرام ۴ سال پادشاه ایران بود.او برای به پادشاهی رسیدن، از پشتیبانی کرتیر موبد، سود برده بود. عجز و ضعف بهرام یکم او را، در دست کرتیر، دشمن مانی ، چون بازیچه‌ای کرده بود.


وجود کرتیر در کنار شاه باعث شد که شاه مانی را بگیرد و به او توهین کند این دخالت های کرتیر در آخر سبب شد که شاه مانی را به دست مخالفان بدهد.(زرین کوب۴۳۶). به دستور این شاه، مانی را گرفتند. و بعد از رفتارهای خشونت آمیز در زندان کشتند.زنوبیا ملکه تدمر که زن اذینه بود و بعد از او به تخت نشست برای فرار از فشار روم از ایران یاری خواست.بهرام باز هم اشتباه کرد و سپاه اندکی برای کمک ملکه فرستاد ولی این سپاه نتوانست کاری از یش برد وتدمر به دست رومی ها افتاد و پادشاه روم ارلین از اینکه ایرانی ها دخالت کرده اند مردم الان را تحریک کرد تا از طرف قفقازیه به ایران حمله کنند.کار ایرانیان با این پادشاه ضعیف النفس ساسانی مشکل شد ولی از خوش شانسی او ارلین بعد از ورود به بیزانس کشته شد.بهرام هم اندکی بعد از آن در گذشت و پسرش بهرام دوم به تخت نشست.

با احترام:
عبداله خدایاری

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
مختصری در باره ی شاهوردیخان، آخرین اتابک لر کوچک
گرد آورنده : احمد لطفی

شاهوردیخان آخرین، و بیست و چهارمین اتابک خاندان شجاع الدین خورشید می باشد.
شاهوردیخان فرزند محمدی فرزند جهانگیر فرزندشاه رستم اول فرزند شاه حسین فرزند ملک عز الدین فرزند شجاع الدین محمود فرزند عزالدین حسین فرزند بدرالدین مسعود دوم فرزندفلک الدین حسن فرزند بدرالدین مسعود اول فرزند بدر فرزند شجاع الدین خورشید موسس اتابکان لر کوچک فرزند ابو بکر فرزند محمد فرزند خورشید یا شاه خوشین یا شاه مبارک، که گویا استاد باباطاهر عریان بوده است.
از شاهوردیخان اتابک تا شجاع الدین خورشیدموسس اتابکان لر کوچک ، ۱۳ نسل می باشد که از این ۱۳ نسل، ده نسل به مقام اتابکی رسیده اند.[۱]
شاهوردیخان، بسیار شجاع و خوش سیما بوده است.
پدرش محمدی فرزند جهانگیر با برادرش شاه رستم دوم برای ریاست و داشتن مقام اتابکی مبارزه و درگیر می شود. دولت صفوی برای ریشه کن کردن اختلاف بین دو برادر، دخالت می کند . و ریاست دو دانگ از مِلک و سرزمین لرستان. ، یعنئ ریاست پشتکوه ( ایلام کنونی)را به محمدی و پیشکوه( لرستان کنون را به شاه رستم دوم می دهند. بعد از مدتی، در سال ۹۷۴ قمری که .امیر خان موصلو به دستور شاه طهماسب صفوی، مامور گرفتن مالیات از حاکمان لر کوچک و لر بزرگ به تحریک شاپرور همسر شاه رستم دوم، که از برادر همسرش محمدی متنفر بود، وی و شاه رستم دوم سعایت و بدخواهی محمدی را نزد وی می نمایند. اوهم با ورود محمدی به خرم آباد، وی و تعدادی از همراهانش را بازداشت، و به نزد شاه طهماسب صفوی می فرستد. وی هم دستور می دهد ، تا آنها را در زندان قزوین، زندانی کنند.[۲]
بعد از این حادثه فرزندان محمدی به سرکردگی شاهوردیخان دست به شورش و غارت و نا امنی در لرستان و اطرافش از جمله نهاوند و... مبادرت می ورزند. تا آنجا که نیروهای شاه رستم توان مقابله با آنها را ندارند‌. دولت صفوی آزادی محمدی از زندان را سی هزار راءس گوسفند اعلام می نمایند. فرزندان و اقوام محمدی تعدادی گوسفند تهیه می کنند، محمدی که فردی با تجربه است، وقتی ماموران اورا به به بیرون دروازه ی شهر می برند از دور متوجه تعداد کم گوسفندها می شود، از مامورها فاصله می گیرد، و به طرف لرستان فرار را برقرار ترجیح می دهد. وقتی که مامورها متوجه می شوند، به تعقیب وی می پردازند. ، ولی او را پیدا نمی کنند. با ورودش به لرستان ، به سر وقت شاه رستم می رود او نیز قبل از ورود محمدی به طرف قزوین حرکت می کند و بقیه عمرش را به خواری در قزوین می گذراند.[۳]
محمدی از سال ۹۷۸ تا سال ۹۹۵ قمری در لرستان حکومت می کند. فرزندش شاهوردیخان از سال ۹۹۵ تا سال ۱۰۰۶ قمری حکومت کرد. این اتابک شجاع، متهورانه و بی باک با تحولاتی چند به حکومتش ادامه می دهد.
طبق نوشته ی عالم آرای عباسی، بعد از قتل شاهوردیخان اتابک، شاه عباس صفوی، حکومت پشتکوه را به"طهماسب قلی سلطان اینالو " از سران قزلباش، و حکومت پیشکوه( لرستان امروزی) را به حسین خان سلیورزی پسر دایی شاهوردیخان واگذار کرد.برای جلوگیری از شورش،حسین خان پسر شاه رستم دوم را کور کرد، و دوپسر شاهوردیخان[ ازهمسر لرستانی]و دوپسر شاهوردیخان را به قلعه ی الموت فرستاد ، که هرگز خبری از آنها. بدست نیامد.( عالم آرای عباسی جلد اول، صفحه ۵۴۱ و ۵۴۷)
شاه عباس صفوی با شاهوردیخان به خاطر لیاقت و قرابت فامیلی که خواهر شاهوردیخان، زنِ برادر مرحومش حمزه میرزا بود. و از طرفی نیز شاهوردیخان در سال ۹۹۸ قمری برای بهبود روابط با شاه عباس صفوی ، و جلوگیری از هر نوع پیش آمدی، پسردایی خود حسین بیگ پسر منصور بیگ سلیورزی را با هدایای فراوانی به حضور شاه عباس صفوی می فرستد. پادشاه از حضور حسین‌خان سلیورزی خوشحال می شود،به همین خاطر شاهوردیخان اتابک را به لقب " خانی" مفتخر می کند، و خواهر شاهوردیخان که قبلا" زن مرحوم حمزه میرزا بود، را به همسری بر می گزیند. و در عوض "مهدعلیا " عمه زاده اش را به عقد شاهوردیخان در می آورد. ( خود گو، ۱۳۷۸: ۱۰۶) از این دختر فرزندی به دنیا می آید، که احتمالا" جد خاندان علی اکبر بهرمانی هاشمی رفسنجانی است.
در هرصورت آنطور که تاریخ گواهی می دهد، شاهوردیخان سه زن داشته است. زن اولش از منطقه لرستان، که دوپسرش در سال ۱۰۰۶ قمری به زندان قزوین می افتند.و زن دومش شاهزاده ای از خانواده صفوی به نام مهد علیا که ظاهرا"رد پای یک پسرش در تاریخ مشخص است.و زن سومش دختر سید مبارک مشعشعی است. و دو پسر به نام احمد و نیدل را بعد از کشته شدن شاهوردیخان در سال ۱۰۰۶ به دنیا می آورد.

ادامه دارد

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
فقر، خشونت، مرگ
نگارنده : احمد لطفی

سالها پیش خبرنگاری محلی می خواست با یکی از زنان روستایی هم تبارش مصاحبه ای در مورد، اوضاع زندگی و میزان رضایتش از ارزانی و گرانی ها و فقر و اوضاع خانواده ها مطلبی بنویسد، وقتی سوال از وضع اقتصادی خانوارهای روستایی پرسید، به همان زبان لکی گفت، "کش، مات" یعنی خواهشا" ساکت باش و چیزی نپرس، و چیزی نگو، و چیزی ننویس.
نمی دانی درچه حالی هستیم؟ و مردم چه برسرشان آمده است؟
ما درحال رنج و درد کشیدن هستیم.
شاید هم بتوان گفت در بازی. سرنوشت ما به بن بست رسیده ایم، مانند آخرین حرکتی که شاه در بازی شطرنج وقتی او را کیش بدهند و هیچ راه فراری نباشد . معنایش این است که بازی تمام شد، کیش و مات.
الان هر از گاهی شاهد خودکشی افرادی از روی پلها، ساختمانهای چند طبقه هستیم. افرادی از جامعه به دلایل اجتماعی و اقتصادی و... خود را می کشند. بطور مثال دو برادر که یکی از آنها بیماری لا علاج داشت، خودشان را درباغی حواشی منطقه ملکشاهی از توابع استان ایلام حلق آویز کردند.
دراواسط تیرماه امسال(۱۴۰۳) مرد جوانی در یکی از روستاهای شهرستان دره شهر ، از توابع استان ایلام خودش را حلق آویز کرد. اینها نمونه های کوچکی از خیل خودکشی کنندگان هستند.
هفته ی قبل نیز زنی به خاطر فقر، و بردن گوشواره های دختر کم سن و سالی در الیگودرز، ، وی را کشت و در چاه انداخت.
این نمونه ها حکایت از افسردگی، افزایش خشونت و نهایت منجر به دیگر کشی و یاخودکشی خواهند شد.
برخی کشورها که میزان خشونت کمتری دارند، و به عبارتی جزو کشورهای شاد هستند برای کشورهای ناشاد زمانه غصه می خورند و غمگین هستند.
وقت آن رسیده، که مردان با غیرت و صلابت، و زنان برجسته و تاریخ ساز دامن همت به کمر ببندند، و برایآبادانی کشور تلاش نمایند.
آن بزرگواران دانا در کشوربا تمام توان و مدیریت و دانشی که در چنته دارند. توزیع عدالت نمایند و بالنسبه سطح حقوق‌ها و زندگی ها متعادل شوند. آنها که حقوق جامعه را پایمال کرده اند، تنبیه و مجازات شوند. درنهایت همه برای سامان دادن به اقتصاد ورشکسته ی کشور تلاشی جانانه کنند. تا چراغ امید در دلها روشن گردد.
این چه بدبختی و نکبتی است که ما بجای فراهم کردن آرامش و آسایش برای زنان جامعه، دست بر روی زنان حال و مادران آینده بلند کنیم؟ چرا ماز فقر عضو بدنمان را بفروشیم؟
چه کرده ایم؟ که نصیحت ناصحان اعم از رسمی و غیر رسمی بر فرزندان این آب و خاک تاثیر ندارد؟
چقدر خوب است، که به دلائل و ریشه های رفتارهای انحرافی بپردازیم، که چرا نسل جوان و میانسال ما از هنجارها و ارزش‌های مورد قبول کشور عدول کرده اند؟
مملکت بر اثر فقر و بیکاری، رفتارشان با همدیگر رگه هایی از خشونت پیدا کرده، از طرفی هم برخی خشونت‌ها به مرگ منجر می شود.
کشور ما در این شرائط از زمان نیازمند شاد زیستن است.
قدیمها می گفتند ، اگر ندیدیم نان گندم ، ولی دیدیم در دست مردم.
اگر خودمان در اثر مشکلات عدیده قادر به رفع مشکلات نیستیم، از تجارب دیگران، و از صاحبنظرانی متخصص بدون دخالت بیجا در مدیریتش کمک بگیریم.
شاید خنده دار باشد، سالها پیش در یکی از شهرهای جنوبی خدمت امام جمعه اش نشسته بودم، عده ای زمیندار و متدین آمده بودند؛ به شکایتِ رئیس اداره کشاورزی وقت.
. آنها به امام جمعه می گفتند حاج آقا این رئیس باید عوض شود ، رفته راننده کمباین هایی آورده که برخی از آنها سرپا ادرار می کنند، و برکت گندمها کم می شود. برخی از اینها حتا نماز هم نمی خوانند. ایشان باید این کمباینها با رانندگانشان را عوض نمایند. اینها نمونه ای از ایراداتی فرعی بودند، زیرا مسئول کشاورزی در امور شخصی رانندگان کمباین نمی تواند دخالت نمایند. از طرفی فصل برداشت و درو می باشد. آنها را از منطقه بیرون نماید ، جایگزین نبود. البته امام جمعه ی وقت نصایح لازم را ارائه کردند. اما گاه چنین کج فهمی هایی در جامعه وجود دارد. امید است ، با مدیریت کار آمد کشور را از فقر و خشونت نجات داد.انشاء الله
تاریخ و فرهنگ دره شهر
مروری بر تاریخ ایران هخامنشیان #کورش آنگاه با این فریاد کوروش که « خدا ما را به سوی پیروزی راهنمایی می کند » سپاهیان ایران و لیدی رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. جنگ بسیار خونین بود ولی در نهایت آنانکه به پیروزی رسیدند لشکریان پارس بودند. از میان لیدیایی ها…
مروری بر تاریخ ایران

هخامنشیان

امروز حیات من و سرنوشت من تنها به تو بستگی دارد. کوروش گفت :

من وقتی به خوشبختی گذشته ی تو می اندیشم نسبت به تو احساس ترحم در خود می کنم و دلم به حالت می سوزد. بنابرین من از هم اکنون زنت و دخترانت را که می گویند داری و دوستان و خدمتکاران و سفره گسترده همچون گذشته ات را به تو پس می دهم. فقط قدغن می کنم که دیگر نباید بجنگی. »

و اما اینک به نقل گفته ی هرودوت می پردازیم و پس از آن خواهیم گفت که چرا این روایت نمی تواند با حقیقت منطبق باشد ؛ « کرزوس به خاطرغم و اندوه زیاد در جایی ایستاده بود و حرکت نمی کرد و خود را نمی شناساند. در این حال یکی از سپاهیان پارسی به قصد کشتن او به وی نزدیک گردید که ناگهان پسر کر و لال کرزوس زبان باز کرد و فریاد زد:

” ای مرد ! کرزوس را نکش “ بدینگونه سرباز پارسی از کشتن کرزوس منصرف شد و او را دستگیر کرد. به فرمان کوروش ، کرزوس را به همراه ١٤ تن دیگر از نجبای لیدی ، به روی توده ای از هیزم قرار دادند تا در آتش بسوزانند. چون آتش را روشن کردند کرزوس فریاد زد ” آه ! سولون ، سولون “ . کوروش توسط مترجم خود ، معنی این کلمات را پرسید. کرزوس پس از مدتی سکوت گفت: « ای کاش شخصی که اسمش را بردم با تمام پادشاهان صحبت می کرد » کوروش باز هم متوجه منظور کرزوس نشد و دوباره توضیح خواست. سپس کرزوس گفت :
« زمانیکه سولون در پایتخت من بود ، خزانه و تجملات و اشیاء قیمتی خود را به او نشان دادم و پرسیدم چه کسی را از همه سعاتمندتر می داند ، در حالی که یقین داشتم که اسم مرا خواهد برد. ولی او گفت تا کسی نمرده نمی توان گفت که سعادتمند بوده یا نه ! » کوروش از شنیدن این سخن متاثر ش

د و بی درنگ حکم کرد که آتش را خاموش کنند ولی آتش از هر طرف زبانه می کشید و موقع خاموش کردن آن گذشته بود. آنگاه کرزوس گریست و ندا داد « ای آپلن! تو را به بزرگواری خودت سوگند می دهم که اگر هدایای من را پسندیده ای بیا و مرا نجات بده » پس از دعای کرزوس به درگاه آپلن ، باران شدیدی باریدن گرفت و آتش را خاموش کرد. پارسیان که سخت وحشت زده بودند ، در حالی که زرتشت را به یاری می طلبیدند از آنجا گریختند. »

این بود روایت هرودوت از آنچه بر پادشاه سارد گذشت. ولی ما دلایلی داریم که باور کردن این روایت را برایمان مشکل می سازند. نخستین دلیل بر نادرست بودن این روایت ، مقدس بودن آتش نزد ایرانیان است که به آنها اجازه نمی داد با سوزاندن پادشاه دشمن ، به آتش – یعنی مقدس ترین چیزی که در تمام عالم وجود دارد - بی حرمتی کرده ، آن را آلوده سازند. دلیل دوم آنست که در سایر مواردی که کوروش بر کشوری فائق آمده ، هرگز چنین رفتاری سراغ نداریم و هرودوت نیز خود اذعان می کند به این که رفتار کوروش با ملل مغلوب و بویژه با پادشاهان آنان بسیار جوانمردانه و مهربانانه بوده است. و بالاخره سومین و مهمترین دلیل آنکه امروز مشخص شده است که اصولاَ در زمان سلطنت کرزوس ، سولون هرگز به سارد سفر نکرده بود بنابرین داستانی که هرودوت نقل می کند به هیچ عنوان رنگی از واقعیت ندارد. چهارمین نکته ی شک برانگیزی که در این روایت وجود دارد آن است که آپولن ، خدای یونانیان بوده و این مسأله یک احتمال قوی پیش می آورد که هرودوت – به عنوان یک یونانی - کوشیده است باورهای مذهبی خود را در این مسأله دخالت دهد.

در مورد آنچه در شهر سارد رخ داد نیز روایت های مشابهی نقل شده است که اگر چه در پایان به این نکته می رسند که سربازان پارسی ، شهر را غارت نکرده و با مردم سارد به عطوفت رفتار کرده اند ولی می کوشند به نوعی این رفتار سپاهیان پارس را به عملکرد کرزوس و تاثیر سخنان وی در پادشاه جوان هخامنشی مربوط کنند تا آنکه مستقیماَ دستور کوروش را عامل رفتار جوانمردانه ی سپاهیان ایران بدانند. پس از تسخیر سارد ، تمام کشور لیدیه به همراه سرزمینهایی که پادشاهان آن سابقاَ فتح کرده بودند ، به کشور ایران الحاق شد و بدین ترتیب مرز ایران به مستعمرات یونانی در آسیای صغیر رسید.

پس از بدست آوردن سارد ، تمام لیدیه با شهرهای وابسته اش ، به دست کوروش افتاد و حدود ایران به مستعمرات یونانی در آسیای صغیر رسید. این مستعمرات را چنانکه در جای خود خواهد آمد اقوام یونانی بر اثر فشاری که مردم دریایی به اهالی یونان وارد آوردند ، بنا کرده بودند. کوچ کنندگان از سه قوم بودند : ینانها ، الیانها و دریانها. نام یونان به زبان پارسی از نام قوم یکمی آمده است زیرا اهمیت آنها در این دست آورده ها (مستعمرات) بیشتر بود.
ادامه دارد ...
عبداله خدایاری

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
تاریخ و فرهنگ دره شهر
برگی از،تاریخ ایران پارتیان قسمت سوم سواران پارتی همین که سر را دیدند بر جرات و جلادتشان افزود و عرصه را چنان بر رومی‌ها تنگ کردند که اوکتاویوس یکی از صاحب منصبان ارکان حرب و قیصر زمان بعد در روم تصمیم به عقب نشینی گرفت. قشون رومی می‌خواست به کوهستان رود تا…
برگی از تاریخ ایران
اشکانیان
قسمت چهارم

مهرداد سوم(اشک دوازدهم)دوازدهمین شاه ایران از خاندان اشکانی است(۵۸ یا ۵۷- ۵۶ پ. م) پسر فرهاد سوم بود که پس از کشتن پدرش به قدرت رسید . مهرداد سوم در نخستین اقدام خود پس از رسیدن به قدرت، به فکر جنگ با ارمنستان افتاد تا کردون را پس بگیرد ، مهرداد به ارمنستان لشکر کشید و اینکار را انجام داد . اما از این سو ارد – برادر مهرداد سوم – که در کشتن پدر به او کمک کرده بود ، با استفاده از غیبت مهرداد و سرگرمی او در ارمنستان ، با گروهی ازر بزرگان همدست شد و خود را پادشاه ایران خواند . مهرداد سوم با شنیدن این خبر به سرعت دست از جنگ کشید و خود را به ایران رسانید .


ارد که توان پایداری را در خود ندید از برابر مهرداد گریخت . مهرداد نیز هرکس از همراهان ارد را یافت کشت و در این راه کار را به جایی رسانید که تمام بزرگان از او رویگردان شدند ، و به حکم مجلس سنا او را از سلطنت خلع کردند ، و ارد را به پادشاهی انتخاب کردند . و حکمرانی ماد بزرگ و کلده قدیم را به مهرداد دادند . اما مهرداد حاضر به این کار نشد و با سپاه ارد جنگیده و لیک شکست سختی خورد . پس به سال ۵۵ قبل از میلاد به نزد گابی نیوس – سردار رومی که در سوریه بود ، گریخت .مهرداد نزد گابی‎نیوس والی روم در سوریه رفت و در ابتدا والی مزبور این موقع را بهانه مناسبی برای دخالت در امور ایران پنداشت، ولی به زودی متوجه امور مصر شده و از خیال همراهی با مهرداد که بهانه‌ای برای دخالت در مسایل ایران بود منصرف گردید.مهرداد به طرف بابل رفت – و به ایالات عرب حوال بابل پناه برد و به یاری ایشان توانست شهر بابل و سلوسی را تصرف نماید . اما در همان زمان سورنا سردار معروف ارد ، سلوسی را تسخیر کرد . مهرداد به بابل رفت و در آنجا متحصن شد . به روایتی سورنا و به روایتی خود ارد به محاصره بابل پرداخت . مهرداد به دلیل نداشتن آذوقه تسلیم شد ، اما ارد برادرش را نبخشید و او را کشت.
با احترام ::
عبداله خدایاری

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
تاریخ و فرهنگ دره شهر
برگی از،تاریخ باستانی ایران فرهاد دوم هفتمین شاه ایران از دودمان اشکانی است(۱۳۸ یا ۱۳۷- ۱۲۸ ق.م). وی پس از پدرش مهرداد یکم به تخت نشست.آغاز سلطنت فرهاد دوم مقارن بود با حمله قبایل صحراگرد از طرف شمال شرق به شاهنشاهی اشکانی. از طرف دیگر، آنتیوخوس هفتم، برادر…
برگی از تاریخ ایران

مهرداد دوم یامهرداد بزرگ(اشک نهم) نهمین شاه ایران از دودمان اشکانی است که از حدود ۱۲۳ تا ۸۷ پ. م سلطنت کرد. لقب کبیر را
به دلیل مقتدر بودن ونظم وسازمان دادن به امور ایران به او داده‌اند. وی هنگامی به شاهی رسید که ایران از هر سو آماج تهاجم اقوام مختلف شده بود.مهرداد پس ازنشستن برتخت شاهی نخست بابل را از تازیان پس گرفت و سپس لشکر به ارمنستان کشید. وی درسال ۱۱۳پ. م سراسر میان‌رودان را به دست آورد و آنگاه رو به شرق نهاد.

پیش ازرسیدن مهرداد به شاهی، حدود سال ۱۳۳پ. م درشرق، سکاها به مرزهای ایران وبلخ تاختند، دولت بلخ را نابود کردند و دولت‌های کوچک یونانی راتا نزدیک هندوستان ازمیان بردند. آنها به داخل ایران نیز تاخته و پارت و گرگان را لگدکوب اسبان خود کردند. گروهی از آنان به سیستان و افغانستان رفته و حکومتی سکایی پدید آوردند و از این پس سرزمین زرنگ سکستان(سیستان) نامیده شد. حتی اردوان دوم شاه ایران که پدر مهرداد دوم است نیز در نبردی با آنان کشته شد. مهرداد با نبردی سهمگین سکاها را چنان شکست داد که دیگر مدت‌ها متعرض ایران نشدند. او پارت و هرات را آزاد کرد و دولت سکایی سیستان را وابسته به دولت اشکانی کرد. وی همچنین مرو و بخش‌هایی از فرارود را نیز تصرف کرد. او همچنین در نبردی که در شمال عربستان کنونی انجام شد،چادرنشینان تازی را که قصد وارد شدن به خاک ایران را داشتند شکست سختی داد و آنها را تا مرکز بیابان عربستان عقب راند.این نبرد برای اعراب درس عبرت بزرگی شد و مهرداد دوم به آنها فهماند که نبرد با امپراطوری قدرتمند اشکانی چیزی جز مرگ و شکست برایشان نخواهد داشت.این نبرد چنان شکستی را به اعراب وارد کرد که تازیان تا سالهای بسیار پس از این نبرد حتی جرئت نزدیک شدن به خاک ایران را نیز نداشتند.در زمان این شاه دولت عالم گیر روم تمام عالم غرب را تسخیر کرده بود و به سر حدات ایران نزدیک شده بود و اوضاع جدیدی در آسیای غربی پیش آمد.از یک طرف دولت روم تسخیر ایران و هند را برای تکمیل جهانگیری خود لازم میدید و از طرف دیگر ایران که به طرف غرب بسط و توسعه یافته بود که گاها با این حریف قدرتمند مواجه میشد.در نتیجه ایران و روم قرن ها بر سر تقسیم عالم کشمکش هایی روی داد و تا قرن ها با هم زد و خورد داشتند.به دلیل اهمیت سرزمین‌های غربی ایران و میان‌رودان مهرداد در سال ۹۴پ. م به سرزمینهای شمالی میان دجله و فرات تاخت و پس از کسب پیروزی‌هایی در این منطقه رود فرات را به عنوان مرز غربی ایران تعیین کرد.مهرداد با دلاوری و درایت تمام نواحی اشغال شده را پس گرفت و مرزهای ایران را در شرق تا کوههای هیمالیا و در غرب تا میان‌رودان رساند. وی همچنین در امور ارمنستان که دارای اهمیت بسیاری بود و شاهان آن از تبار اشکانی بودند دخالت کرد.

مهرداد دوم در سال ۹۶پ. م رومیان در راستای سیاست جهانگشایی خود به کرانه غربی رود فرات رسیدند و مصمم بودند که ایران و هند را به قلمرو خود ضمیمه کنند. فرمانده قوای روم شخصی به نام سولا بود. مهرداد به خاطر گرفتاریهای زیادی که در آن زمان برای اشکانیان پیش آمده بود صلاح دید که با رومیان وارد جنگ نشود، لذا به آنان پیشنهاد صلح کرد. این پیمان نتیجه قطعی نداد ولی نماینده اشکانی به دلیل تحقیری که سولا بر او روا داشته بود در بازگشت اعدام شد.توضیح آنکه سولا در مجالس ملاقات جای دیگران را محترم نمیشمارد و در این مجلس هم بین پادشاه کاپادوکیه و سفیر ایران نشست و مهرداد از این کار سخت ناراحت بود و هنگامی که سفیر برگشت به دلیل اینکه حیثیت خود و اشکانیان را نگه نداشته کشته شد.مهرداد دوم بعد از پیروزی هایی که به دست آورد فرصت یافت تا به امور داخلی کشور بپردازد. او ادعا کرد که خاندان اشکانی از نسل اردشیر دوم هخامنشی است. این کار او اقدامی آگاهانه بود که اشکانیان را ادامه دهنده هویت ایرانی نشان دهد و همینطور این کار حکومت اشکانیان را در پرتو ارتباط یافتن با هخامنشیان بر حق جلوه داد. مهرداد دوم بسیار پای‌بندی به فرهنگ، آداب و سنن ایرانی بود. وی با تلاشی خستگی ناپذیر بر آن شد تا فرهنگ ایرانی را از مظاهر فرهنگ یونانی هلنی پاک کند. در عرصه بازرگانی و سر و سامان دادن به اقتصاد کشور مهرداد اقدامات بسیاری کرد و در روزگار او بود که را بازرگانی ایران به چین که در تاریخ به "راه ابریشم" معروف است گشوده شد. از این پس مبادلات کالا میان چین، هند و برخی سرزمین‌های دیگر موجب شکوفایی اقتصاد کشور گردید.در پایان زندگی مهرداد دوم(حدود ۸۷ پ. م) در شرق و غرب تهاجماتی صورت گرفت. تیگران شاه ارمنستان از مرگ مهرداد بهره جسته و بخش شمالی میان‌رودان را تصرف کرد. در این زمان گودرز که در زمان مهرداد دوم در بابل قیام کرده بود برای مدت کوتاهی به شاهنشاهی رسید. اُرُد گودرز را از حکومت انداخت و پس از دوره کوتاهی سنتروک بر جای او به شاهنشاهی نشست.
با احترام :عبداله خدایاری
تاریخ و فرهنگ دره شهر
برگی از تاریخ قسمت پنجم مختصری از اشکانیان نام پاثوره(پارت ها) از لفظ پارتی یا پارتی بن که یکی از ساتراپ نشین های دیرین امپراتوری پارس در شمال بود مشتق شده است. در برخی منابع، پارت ها را مردمی در مرکز ایران میدانند که پس از حمله اسکندر به شمال ایران پناهنده…
برگی از تاریخ ایران
مهرداد اول در سال ۱۷۱ به تخت اشکانی تکیه زد، هرچند که امروزه تاریخ دقیق جلوس او مورد تردید است و تحقیقات جدید، سال ۱۶۵ پ م را نیز پیشنهاد می‌کند. او بانی عظمت و اقتدار دولت اشکانی گردید. رشادتهای او موجب شد تا برخی از سرزمین‌ها را از سلوکیان که به واسطه جنگ با رومی‌ها و یهودی‌ها ضعیف شده بودند بگیرد.از حداقل ده سال اول سلطنت او خبر موثقی نداریم و به نظر می‌آید که بیشتر وقت او به مستحکم کردن قدرتش در پارت و هیرکانی (یعنی تمام قلمرو او در آن‌زمان) گذشته است.


در این زمان، دولت سلوکی در آشوب به‌سرمی‌برد. پادشاه سلوکی، آنتیوخوس چهارم اپیفانوس که توانسته بود مصر را فتح کند، به دستور روم، قدرت جدید مدیترانه، مجبور به ترک مفتضحانه آنجا شده بود. تلاشهای او در به‌دست‌آوردن دوباره‌ی قدرت در ایالات شرقی (ماد و عیلام) نیز کمابیش ناموفق بود و فقط توانسته بود یکی از سردارانش به نام تیمارخوس را به حکومت ماد بگمارد. مرگ آنتیوخوس چهارم در سال ۱۶۴ پ م در گابه (جی، اصفهان) باعث بروز درگیری‌هایی در امپراتوری سلوکی برسر جانشینی او شد. در آخر سلطنت سلوکی به دمتریوس دوم رسید که در زمان او، جنگ‌های مهرداد برای کسب ماد و بین النهرین اتفاق افتاد.در این مدت، مهرداد توانسته بود با گسترش قدرت خود در شرق، به ایالت درنگیه (زرنج) نیز دست پیدا کند و در شمال غرب، قدرت خود را بر تپورستان (طبرستان یا مازندران امروز) اعمال کند. در این زمان، سلطنت بلخی-یونانی«‌اوتیدم‌» نیز به دو قسمت تقسیم شده بود و شاخه‌ی شرقی آن در زیر حکومت دمتریوس، پسر اوتیدم، در شمال هند حکومت می‌کرد، در حالی‌که در خود بلخ، غاصب جدیدی به نام اوکراتیدس، حکومت را به چنگ آورده بود. مهرداد اول در این زمان اقدامی برعلیه پادشاهان یونانی بلخ نکرد و تنها به مستحکم کردن مرزهای شرقی خود پرداخت. دور نیست که حمله‌ی بعدی سکاها به بلخ را تحت تاثیر تشویق‌های مهرداد بدانیم که از سکاهای همخون خود (فراموش نکنیم که پرنی‌ها، اجداد مهرداد، خود از قبایل صحراگرد نزدیک به سکاها بودند) برای ضربه زدن به مقدونی‌ها کمک خواسته.به‌هرحال، اولین پیشرفت بزرگ مهرداد، حمله به ماد در سال ۱۴۸(یا ۱۴۵) پ م بود. پیش از این تاریخ، تیمارخوس، حاکم سلوکی ماد، برعلیه آنتیوخوس ششم و الکساندر بالاس شورش کرده بود و خود را پادشاه مستقل ماد خوانده بود. منابع یونانی برسر مسئله خلع تیمارخوس متفق‌القول نیستند. برخی از روایات خبر از شکست او به دست مهرداد می‌دهند، در حالی‌که روایات دیگر، خلع او را به دمتریوس اول سلوکی نسبت می‌دهند و مهرداد را شکست‌دهنده حاکم سلوکی می‌دانند که دمتریوس برای ماد تعیین کرده بود.به‌هرصورت، در سال ۱۴۵ پ م، ماد قطعا" جزء قلمرو مهرداد اول بوده که حاکمی پارتی بر آنجا گمارده است (یونانی: باکازیس؛ احتمالا" بغزاد در پارتی). فتح ماد به معنی همسایه شدن شاهنشاهی پارت با بابل و عیلام، دو مرکز مهم اقتصادی و سیاسی در آن زمان بود. در سال ۱۴۲ یا ۱۴۱ پ م، مهرداد موفق به فتح سلوکیه-بر-دجله (پایتخت شرقی سلوکیان) و بابل شد و به عنوان شاه بابل و «شاهنشاه» تاج‌گذاری کرد و سکه زد.مهرداد یکم نخستین شاه اشکانی بود که مانند شاهان هخامنشی خود را شاهنشاه خواند.در این زمان، خبر حمله سکاها به مرزهای شمال شرقی به غرب کشور رسید. مهرداد خود با قسمتی از نیروهایش به پارت بازگشت تا برعلیه سکاها ایستادگی کند و اختیار نیروهای غربی را به سرداران و اشراف داد. این مسئله به عنوان نخستین نمونه‌ی دخالت اشرافیان پارتی در اداره حکومت اشکانی، مورد توجه خاص است. لشکریان پارت در سال ۱۴۱ پ م، سپاهیان کامناسکرس، پادشاه علیمائید، را که به آپامیا حمله کرده بودند شکست دادند و شهر شوش را به تصرف درآوردند و به نام مهرداد سکه زدند، عملی که به معنی دست‌نشانده‌شدن سلطنت علیمائید بود.در سال ۱۴۰، دمتریوس دوم، پادشاه سلوکی، به درخواست یونانیان بابل، به بین‌النهرین حمله کرد و خیال داشت که قدرت سلوکی را به این منطقه بازگرداند. لشکریان دمتریوس در ۱۳۹ از پارتی ها شکست سختی خوردند و شخص پادشاه سلوکی به اسارت درآمد و به هیرکانی (گرگان)، نزد مهرداد فرستاده شد. مهرداد که می‌دانست خواهد توانست از وجود دمتریوس استفاده کند، او را در دربار خود نگاه داشت و دخترش «گلگونه»را به ازدواج او درآورد.مهرداد اول، بزرگترین فاتح اشکانی، در سال ۱۳۸ پ م در گرگان درگذشت و سلطنت را به پسر ارشدش فرهاد دوم واگذار کرد. سلطنت مهرداد، آغاز دولت اشکانی به معنی یک شاهنشاهی بود و اقدامات او در اداره کشور و بخصوص سیاست‌های او در مورد یونانی‌ها، الگویی برای جانشینان او شد.
با احترام :
عبداله خدایاری
منابع: تاریخ باستان
حکومت اشکانیان

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سخنگوی ستاد انتخابات: نمایندگان نامزدها در شعب اخذ رای،حق تبلیغ و دخالت در کار هیئت‌های اخذ رای، بازرسان و ناظران شورای نگبان را ندارند و درصورت تخلف اخراج می‌شوند

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
«۳۰ اردیبهشت روزجهانی گونه های در معرض خطر انقراض »
دخالت انسان در زیستگاه های حیات وحش موجب انقراض بسیاری ازگونه های شده است .در دنیای امروزی جانوران و گیاهان زیادی در معرض خطر انقراض قرار دارند.دلایل زیادی برای انقراض آن‌ها وجود دارد ،عدم توانایی حیوان در رقابت با سایر گونه های جانوری برای به دست آوردن غذا ، تغییرات اقلیمی. اما همچنان قوی ترین عامل این انقراض، نا امنی است که انسان در زیستگاه های حیات وحش ایجاد نموده است. از بین بردن #_محیط زیست طبیعی جانوران مانند #_کم کردن #_سطح جنگل ها، آلوده کردن محیط زیست، #_عوض کردن پوشش گیاهی منطقه در مقیاس کلان، #_رفتارهای غیردوستانه با محیط زیست مثل ریختن زباله در طبیعت و غیره باعث نابودی محیط زیست جانوران می شود.صید نیز آسیب جبران ناپذیری به محیط زیست و طبیعت می زند. #_گرم شدن اقلیم علت دیگری است که جانوران را درمعرض خطر انقراض قرار می‌دهد. لیست قرمز گونه های در معرض خطر در کشورهای مختلف چاپ شده است.طبق این فهرست پستانداران با ۱۶ گونه، پرندگان با ۲۰گونه و ماهیان با ۲۸گونه رقم های بالای گونه های در معرض انقراض در کشور ایران هستند.

«محمد فیضی»
پند بزرگان و پیران

چرا دراین زمان که سطح سواد واگاهی نسبت به گذشته بیشتر است اما مسائلی که پیش می اید به اسانی حل نمی شود . درحالیکه درگذشته نزاع ونفاق ها واختلافات ریزو درشت را به اسانی حل و فصل می کردند .
اینجانب که بعلت کهولت سن سالم شاهد این دو زمان بوده ام . علت اصلی را در ان می بینم . که دران زمان این بزرگان وریش سفیدان قوم بودند که وارد میدان حل فصل نزاع ونفاق ها ودیگر اختلافات ریز و درشت می شدند وبا میانه داری های عاقبت بینانه شان می توانستند صلح و صفارا جای گزین جنگ وجدال ها وکینه ورزی ها کنند . تا کار ها ازطریق کدخدامنشی سروسامان به گیرد وکمتر به قضا کشیده شود . وعلت موفقیت بزرگان وریش سفیدان ان زمان در ان بود . که زنان و جوانان حق دخالت دراین کارها را نداشتند ومعتقد بودند که زنان بعلت عاطفه بیش ازحدشان وظرافت قلبی ای که خداوند درنهادشان به ودیعه گذاشته نمی توانند با مسائل کنار ایند و جوانان هم ازانجا که از روی غرور جوانی فقط حال حاضر را در نظر می گیرند نه عاقبت کار را . چون انرا تجربه نکرده اند تصمیمات شان انی وبه دور از عاقبت اندیشی است . اما بزرگان قوم عاقبت هر کار را دیده وتجربه کرده بودند . وتوجه شان بیشتر به عواقب موضوع بود . وتلاش شان ان بود هرچه زودتر به مخاصمه پایان دهند تا ارامش برقرار گر دد .
واما بطوری که حقیر تشخیص میدهم علت اینکه چرا در این زمان اختلاف ها اعم از ریز ودرشت شان به اسانی برطرف نمی شوند بلکه تشدید می شوند . ان است که زنان وجوانان . سالخوردگان سردو گرم دیده روزگار را کنار زده . وخودشان میدان دار شده اند . وبه جای خاموش کردن اتش فتنه بنزین بر ان پاشند . واگر چاره ای اندیشیده نشود . روز به روز حل مشگلات دشوارو دشوار تر خواهد شد

بیست هشتم اردی بهشت ۱۴۰۳
علی اصغرهاشمی ( جوان ) ازدیار صیمره

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
✍️✍️ صفحه سلامت روان

🔸عامل خانواده و تجارب شخص در خانواده در رضايت و عدم رضايت زندگي زناشويي زن و شوهر اهميت خاصي دارد.

منظور از خانواده همان خانواده_اصلي يا اصطلاحاً خانواده پدري است كه نامزدها در آن رشد و تحول يافته اند.
  نظریه پردازان مشاوره خانواده معتقدند تجارب خانواده پدري در شخصيت ما لانه كرده است و همه ما در رفتار و افكار خويش امضاي الگوهاي رفتاري والدين راهمراه داريم. پرواضح است تجارب مثبت و رشد انگيز دوران كودكي و نوجواني در فضاي گرم و متعادل خانواده اصلي، ظرفيت هاي خوب زوجيت و همسري را پرورش مي دهد.
از دگر سو بزرگ شدن در خانواده‌هاي مشكل دار( در هم تنيده، از هم گسيخته، متعارض و يا از هم پاشيده) مشكلاتي عديده را همراه دارد.

🔸مشاوران خانواده انتخاب همسر در خانواده هاي زير را پرتگاه زندگي زناشويي بر مي شمارند:

📌خانواده هايي كه فرزندان در زير شش سالگي يكي از والدين را از دست داده اند.

📌خانواده هايي كه داراي تجارب متعدد متارکه و طلاق هستند.

📌خانواده هايي كه اعضا روابط فزون آميخته‌اي با هم دارند و وابستگي شديد و دخالت زیاد در کار فرزندان در آن شايع است.

📌خانواده هايي كه مرز اعضا با هم سخت و نفوذ ناپذيرست و قهرهاي طولاني بين زن و شوهر و فرزند و والدین شایع است.

📌خانواده هايي كه والدين تعارض شديد و مزمني داشته و ائتلاف هاي طولاني با فرزندان و گرو كشي دارند.

📌خانواده هايي با والدين معتاد و اختلالات رواني مزمن.

*  مقالات دکتر عارفی *

#پورجمشید- سلامت روان #

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
نگاهی مختصربه مکتب خانه های شهرستان دره شهر;

درتاریخ ۱۳۸۱ درزمانیکه اقای سید عبدالحسین متقی رییس شورای تحقیقات اموزش پرورش استان بود قرارشد تاریخچه اموزش وپرورش درهشهر اعم از مکتب خانه واموزش نوین بصورت کتابی با همکاری اداره وبانظر فرهنگیان منتشر گردد ومکاتباتی هم انجام شد اما مشخص نیست بکجا ختم شد .قبل از صدسال اخیر اطلاعات مستندی از اموزش دردست نیست وبعدان اموزش توسط مُلاهای بومی وتعدادی هم ازملاهای لرستان وکوهدشت انجام میشد ازجمله ملاجافروملابهرام وملامحمودی ناصری ومحبعلی وملا ابدال رومانی انجام میشد الفبای انها اکثرا حروف ابجد بود وکتبی مانند قران کریم سراج القلوب وامیرارسلان رومی وحسین کردشبستری وفلک ناز وگاها شاهنامه وغیره تدریس میشد زمان دقیق تدریس واریه مدرک معنا ومفهوم نداشت ومدرکی داده نمیشد وهرکس به وسع خود برداشت میکرد عدم انجام تکالیف مستوجب عذاب وچوب وفلک بود وگاها خشونت وسخت گیری بعضی ملایان باعث ترک تحصیل میشد وملایان درامور مردم دخالت داشتند..مانند حاضرشدن برسرمّیِت .طالع بینی.دعانویسی وتشریفات دیگر مذهبی..از میزونیمکت وصندلی خبری نبود کلاسها بعضا زیر سقف اسمان دایر میشد وگاها هم باتوجه به وضعیت جوی درسیاه چادر حتی درمواردی ناچارا درکنار گوسفندان زیر چادر انجام میگرفت .....

ارسالی از.شاکرمی

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
تاریخ و فرهنگ دره شهر
Photo
‍ بسم الله الرحمن الرحیم
وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِینًا؛
 و کسانى‌که مردان و زنان مؤمن را بى‌‏آنکه مرتکب [عمل زشتى] شده باشند آزار مى‌‏رسانند قطعاً تهمت و گناهى آشکار به گردن گرفته‏‌اند»

تهمت، آفتی اخلاقی و اجتماعی است که اگر در یک جامعه رایج شود، امنیت و آبروی افراد تهدید می‌شود. در اجتماعی که افراد آن، به خود حق بدهند به دیگران تهمت بزنند اعضای آن، احساس امنیت و آرامش نمی‌کنند و نسبت به هم احساس بدبینی می‌کنند
با سلام و عرض تبریک  سال نو و آرزوی قبولی طاعات و عبادات مردم خوب . فهیم و شریف شهر دره شهر  مدتی است آقای ابوذر کلانتری هر از گاهی در محافل و کانالهای مجازی مطالبی  با برنامه و هدفمند  مطرح و زحمات صادقانه و خالصانه شهردار و عوامل شهرداری را مورد هجمه و حمله قرار میدهد و بر خلاف قوانین و مقررات  از صدر تا ذیل در امور اجرایی شهرداری دخالت می نماید و با عدم طرح موضوعات در خواستی شهرداری در صحن شورا با پاسخ های مبهم و خارج از چارچوب ضوابط اداری  شهرداری را دچار چالش و خدمات رسانی را مختل  می نماید این در حالی است که شورا یک نهاد بر پایه خرد جمعی است و تصمیمات آن پس از تصویب و تایید نهایی لازم الاجراست مواضع و نظر شخصی هرکدام به تنهایی نمی تواند ملاک عمل قرار بگیرد و در واقع قانون اجازه نمی‌دهد که شخص به تنهایی تصمیم بگیرد علی الحال بر خلاف میل باطنی  و به منظور پاسداشت زحمات خالصانه شهردار و همکاران  عنایت فرمایید این مطالب و نکات  در آن کانال درج گردد  گرچه انتشار مکاتبات اداری در فضای مجازی دارای قوانین و ضوابط خاص است و مدیریت آن کانال بدون توجه به قوانین و چارچوب ها نباید به انتشار مطالب به صورت فله ای بپردازد و با افکار عمومی  . شخصیت و آبروی افراد بازی کند
اما ضمن حفظ حقوق قانونی خود در پیگیری جوانب  مطالب مطرح شده و اوراق انتشار یافته در مراجع ذیصلاح به سمع نظر مردم عزیز و مخاطبین آن کانال می رساند  مصوبه شورا در خصوص خرید خوراک کارخانه شن و ماسه  کاملا بصورت قانونی اجرا و مدارک و مستندات آن از جمله قرارداد . صورت وضعیت و برگ باسکول مصالح حمل شده  موجود است و تصوری از آن به شورای اسلامی ارسال شده و قطعا در اختیار  مراجع ذیصلاح قرار خواهد گرفت و در سایر موارد مطروحه هم  کلیه اقدامات شهرداری در خصوص آسفالت با هماهنگی و رعایت قوانین و مقررات انجام گرفته و همه موضوعات به صورت شفاف مستند و مستدل در شهرداری قابل دسترس است  و شهرداری بیش از احجام  ذکر شده در آن مرقومه در  سطح شهر  آسفالت انجام داده که برای همه عیان و آشکار است و  رئیس فعلی شورای شهر در مصاحبه با کانالها به این موضوع اذعان داشته که برشی از آن به پیوست ارسال میگردد  در پایان قابل ذکر است  که ادامه آسفالت معابر  نیاز مند مصوبه شورای اسلامی  است تا شهرداری با تهیه ماسه و بکارگیری اکیب بخش  و تعمیر و تجهیز ماشین آلات  بتواند این مهم را کما فی سابق ادامه دهد که علی رغم در خواست های مکرر در انتظار مصوبات شوراست 
روابط عمومی شهرداری دره شهر

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
🌺نکاتی چند با مسولین دلسوز 🌺

شهرستان دره شهر با قدمتی به درازای تاریخ با کمبودهای مواجه است که بودجه یک استان برای عقب افتادگی آن کافی نیست
۱- در زمینه خدمات  بهداشتی اعم از دستگاه‌های تشخیص بیماری مانند اسکن و ام .آر. ای.وپزشک متخصص ماهر به جز در یک دو مورد،تقریبا به صفر نزدیک است ،،.
۲-در زمینه زیر ساخت‌های تفریحی وتفننی بجز مظاهر زیبای طبیعی و آثار تاریخی آن هم بدون دخالت انسان امروزی نمودار به سمت منفی میل می‌کند.
۳_وضعیت ترافیک با وجود چراغهای راهنمای ورانندگی همیشه خاموش ،که غروب‌های پر درد سری برای رانندگان وسر نشینان بوجود می آورد.
۴_ نبود  پارکینگی جهت  ماشینهای متخلف و تصادفی که انتقال این وسایل چه با جرثقیل  و ویا هرشکل دیگر با این بعد مسافت(بدره)  بسیار هزینه بردار و درد سری جدید که واقعا شایسته این مردم شهید پرور وفهیم نیست،

البته از تلاش مسئولین مربوطه که کوشش دارند این معضلات را به حداقل برسانند  تشکرداریم  ومطلع ایم کارهای خوبی انجام داده اند و مردم امید دارند در سال جاری تلاش مدیران دلسوز فرماندهی محترگ انتظامی راهوار ،،فرماندار محبوب وشورای امنیت شهرستان ،در رفع موارد فوق   به ثمر بنشیند.
انشاالله
     شهروند دغدغه مند
رشید شیر محمدی

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
«به احترام‌ خالق زيباييها،برای حفاظت از آنها در گذرمان به طبيعت رفتار و كردارمان سازگار و خردمندانه باشد »

ضمن تبریک عید باستانی نوروز ۱۴۰۳ هجری شمسی با آغازفصل بهاروطراوت طبیعت، كه باعث نشاط وشادابي جسم و روان انسان می گردد، به همین بهانه ممكن است به اتفاق خانواده، دوستان، همنوردان، ....فرصتي براي سير و سفر به دامن طبیعت كه زيستگاه ديگر موجودات مي باشد داشته باشیم ، توصيه هايي جهت حفاظت از همه زیباییهای طبیعت ، بویژه موجودات زنده كه فصل بهار فصل زادآوري و تكثير و توليد و مثل آنها مي باشد، براي تأمين امنيت موجودات زنده در زيستگاه آنها ، و سالم وپاک نگه داشتن محيط زيست كه وظیفه ای اخلاقی ، انسانی و‌ همگانی مي باشد به خالق زيباييهاي طبيعت احترام بگذاريم رعايت نكات زير در هنگام طبیعت گردی مد نظر داشته باشيم :

١-هیچ زباله ای ،حتي اضافه سفره غذاي خود رابه بهانه تجزيه پذیربودن، ياتغذيه براي ديگر موجودات درطبیعت بر جاي نگذاریم ،حتی اضافه هاي سبزي وميوه و...،چون چهره زیبای طبیعت را زشت می کند و موجب افزايش جمعيت جوندگان، بویژه سگ هاي بي صاحب، گرفته شدن خوي طبيعي بدست آوردن غذا از حيات وحش( پستانداران، پرندگان..) می گردد. زیرا موجودات زنده طبيعت در هر شرايطي قادر به تهيه طعمه خود آب و غذا هستند.

٢-در صورت اطراق درطبیعت تا جايي كه مقدور است زباله توليد نكنيم، زباله های خود در طبیعت رها نکنیم ، پاکبان طبيعت باشیم.

٣-ازپرتاب زباله ازداخل خودرو،درسطح جاده ها وطبیعت خودداری نمائیم.

۴-زباله هائی كه ديگران در طبيعت برجاي گذاشته اند خودرامسئول جمع آوری آنها بدانیم آنها را از طبيعت خارج كنيم.

۵-اگردرجنگل،بیشه،وطبیعت مجبور به روشن کردن آتش شدیم،زیر درختان وبوته هاو درختچه ها، در جايي كه پوشش گياهي هست آتش
روشن نکنیم، در صورت نياز بعداز اتمام کارحتماًآتش راخاموش نموده وازخاموشی آن مطمئن شويم،از گونه های گیاهی وجانوری مراقبت نماییم.

۶-به کودکان،نوجوانان وجوانان تذکردهیم که شاخه وبرگ وپوست درختان رانشکنند،نَکَنند،وروی آنها یادگاری ننویسند،و ازریشه کنی وقلع وقمع گیاهان داروئی وخوراکی خوداری نماییم.

۷-ازگِل آلودنمودن وتخریب چشمه ها،برکه ها،رودها،قنات وتغییرمسیرآنهاخوداری نمائید.

۸-سعی کنید بیشتر درطبیعت پیاده طی مسیر کنید واگر ناچار شدیدبا خودرو ترددکنید مراقب گیاهان مسیرباشید،درطبیعت اتومبیل راروشن نگذارید،وصدای موسیقی رابلندنکنیدچون موجب نا امني در زيستگاه حیات وحش می شود.

۹-ازصدای روح نوازطبیعت،
باد،آب،باران،چشمه،آبشار،رود، برکه،امواج دریا،برگ درختان،و از سکوت طبیعت وصدای پرندگان بجاي ديگر اصوات ديگر لذت ببرید چون داراي اثرات درماني مفيد هست.

۱۰-ازشستشوی ظروف،البسه،وخودرو،باموادشوینده شیمیائی درکنارچشمه ها،تالابها،برکه ها،رودخانه ها،جوی های آب خودداری نمائید،چون باعث آلودگی آب وخاک ونابودی حیات آبزیان و ديگرجانداران می گردد.

۱۱-به کودکان گوشزدنمائیدکه ازتخریب لانه،جانوران،پرندگان وحشرات خودداری نموده وازغلطاندن سنگ ازارتفاعات خودداری نمایند.

۱۲-به جای حمل سلاح سردوگرم باخوددوربین عکاسی وفیلمبرداری به طبیعت برده وازمناظرزیبای طبیعت تصاویربیادماندنی،یادگاری تهيه كنيد.تصاوير روشن كردن آتش، تخريب طبيعت، و مكانهاي زيبا را در شبكه هاي اجتماعي سعي كنيم به اشتراك نگذاريم.

۱۳-ساعاتي که درآغوش طبیعت هستید،حتی الامکان سعی کنيد ازتغذیه طبیعی و گیاهی با طبع طبیعت استفاده نمائید.

۱۴-از انواع تخریب ها خوداری نموده،طوری به طبیعت واردوخارج شویدکه افرادبعد از شمافکرکنندکسی قبلاً آنجا نبوده است، ردپاي از خود برجاي نگذاريد.

۱۵-از،شکار وآزار حیوانات حیات وحش خوداری نموده و در زيستگاه و قلمرو آنها وارد نشويم، موجودات زنده جز اساسي سيستم طبيعت و احياء كننده طبيعت هستند.

۱۶- تاجايي كه مقدور است از هر گونه تغيير و دستكاري در زيستگاه هاي طبيعي حيات وحش بر اساس ظن خود، خود داري نماييم، در طبيعت موجودات زنده از طريق زنجيره هاي غذايي براي تأمين نيازهاي خود بايكديگر در ارتباط هستند آنها باهم تشكيل شبكه هاي غذايي داده اند وشبكه های غذايي با يكديگر تشكيل شبكه غذايي بزرگتري به نام شبكه حيات در عالم هستي داده اند لذاباتوجه به پيچيدگي و راز و رمزهاي در هراكوسيستم سعي كنيم از دخالت هاي خودسرانه درطببعت خود داري كنيم،امنيت زيستي از اكوسيستم ها نگيريم اين حداقل كاري است كه از دست هر طبيعت دوست بر مي آيد.هرنوع تخريب، تهديد كارهاي ناسازگار با محيط زيست و منابع طبيعي را بازبان مهربانی به دیگر کسانی که رعایت نمی کنندیاد آوری نماییم.

« محمد فیضی دبیر سازمان مردم نهاد ياوران محيط زيست ومنابع طبيعي سيمره»

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
نگفته های انتخابات..

در انتخابات اخیر مجلس در حوزه جنوب خاصه دره شهر و بدره، هرکس شبیه حکایت فیل شناسی هندوان در مثنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی به شرحی  پرداخت: عزیزی عدم توفیق این خطه را تعداد زیاد کاندیدها معرفی نمود و دیگری شبیه یوسفعلی میرشکاک بعضی را پیاده نظام کاندیدهای دیگر برای شکستن  آراء این دیار و یکی نیز نبود تشریک مساعی ایلی - طایفه‌ای برای اجماع در خصوصِ حضور فردی مقبول جهت حضور در این عرصه و....
فارغ از این مسائل و احترام به تضارب آرا این عزیزان، مبحثی که مهجور مانده و یکی از عوامل اصلی مسائل ذکر شده بالاست محیط  و افراد است. من و شما کدامیک مستقیم به یکی از کاندیدهای دره شهری و بدره‌ای قبل از شروع تبلیغات رسمی نظر خود را گفتیم؟! جز «چشم در خدمت هستیم»؟ کسی که ۴۰ هزار «چشم»، «حتما»، «به امید خدا»، «در خدمتم خود و اقوام»  شنیده چطور کنار برود و بفکر تشریک مساعی باشد؟!
خوب شاید بعضی بگویند این مسائل در آبدانان و دهلران نیز هست. بله هست ولی نه به این شدت و حدّت، بافت جمعیتی در آن دو شهرستان همگون‌تر است درحالیکه اینجا نه، اکثر جمعیت طایفه‌ها و تیره‌ها از ایلات لرستان هستند که کم جمعیت‌اند  و ناهمگون، حتی مهاجران دهلران و آبدانان که تعلقات قومی قبیله‌ای خود را دارند این بافت را ناهمگون‌تر نموده‌اند. در چنین بستری تشریک مساعی و اجماع شکل گرفتن سخت است. اما می‌شود با شفاف بیان کردن نظر خود در اولین روزهای فعالیت افراد در این عرصه بر این ناهمگونی فائق آمد  نه اینکه به یکی بگویم روی چشم به دیگری  نوم سرم،  به آن یکی عضوی دیگر را هدیه کنیم. لفظ آیینه معناست در یک آن دو تصویر در یک آیینه نگنجد. در این انتخابات بودن کسانی که در ظاهر با کاندیدی در خفا با دیگری، روز انتخابات مسئول امور مالی کاندیدی دیگر، در حالیکه کارت ملی را به تهران ترانسفر کرده بودن، بنده خدا چگونه اجازه می‌دهی با کارت ملی شما برای کسی دیگر تعیین تکلیف کنند؟ به خدا حق الناس است و فردا روزی باید جوابگو باشیم.
اینهمه پنهان‌کاری ، تزویر و ریا برای چیست؟ جز نفع شخصی نمی‌تواند باشد باور کنیم و باور کنید راضی نگه داشتن تمام افراد چیزی جز نفاق و دو رویی نیست چون این خطه یک نماینده دارد و یک رای بیشتر از فردی پذیرفته نیست، بیاییم بجای نفع شخصی، هرکس که در  هر شغلی هست مطالبات عمومی را سر لوحه خود قرار دهیم. وظیفه اصلی نمایندگان قانون‌گذاری است نه استخدام و هدیه پُست و مقام از مدیر دبستان گرفته تا دیگر دوایر دولتی. البته ایرادی که بر نمایندگان ادوار گذشته وارد است این است که حتی در تعیین ناظم مدارس نیز دخالت نمودند و به اشتباه وظیفه خود را تا این سطح پایین آوردند./مهران زینی وند

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
Ещё