نانا نهمین داستان از مجموعهی روگون ماکار اثر امیل زولا نویسنده فرانسوی است. این داستان در سال ۱۸۶۸ آغاز میشود. نانا فرزند مردی الکی به نام کوپو و زن رختشوی به نام ژروز است که شخصیت اصلی کتاب آسوموار را تشکیل میدهد. نانا نماینده زنان فاحشه ای است که در دوران امپراطوری دوم مقام درخشان و آمیخته به رسوایی داشتند. روزی زولا با دوست نقاش خود در رستورانی نشسته و مشغول خوردن غذا بودند که پاسبانان وارد شدند و زنان فاحشه را که بی مرد بودند دستگیر میکردند. زنان به مردی پناه میبردند و زنی روسی هم به زولا پناه آورد و زولا سرگذشتش را پرسید و دوست نقاش هم تصویرش را کشید. زن خودش را نانا معرفی کرد و اینطور شد که زولا گفت نام کتاب جدیدم نانا خواهد بود و…